عضویت در کانال مدیریت فرایند
تکنیک های مورد نیاز تحلیل کسب و کار اشاره شده در استاندارد BABOK
تکنیک های تحلیل کسب و کار

تکنیک های مورد نیاز تحلیل کسب و کار اشاره شده در استاندارد BABOK

 

استاندارد BABOK بر اساس شش حوزه دانشی بنا شده است. مجموعاً ۳۶ وظیفه در این ۶ حوزه وجود دارد و این وظایف از طریق ۵۰ ابزار و تکنیک انجام میشوند. پس اگر ۵۰ ابزار مورد اشاره در استاندارد را فرابگیرید میتوانیم ۳۶ وظیفه اشاره شده را انجام داده و به یک تحلیلگر کسب و کار تبدیل شویم.

 

در ادامه مهم ترین تکنیک های مورد استفاده در هر یک از شش حوزه مورد اشاره در استاندارد BABOK را مورد اشاره قرار خواهیم داد.

در این سند انواع تکنیک های تحلیل کسب و کار مورد اشاره در استاندارد BABOK (استاندارد تحلیل کسب و کار) را که در فصل دهم این استاندارد ارائه شده است به تفکیک هر یک از حوزه های دانشی مطرح شده در این استاندارد میتوانید مشاهده کنید.


همانطور که در مطلب قبلی اشاره کردیم، شش حوزه دانشی موجود در استاندارد BABOK عبارتند از:

  • حوزه‌ی برنامه‌ریزی و نظارت بر تحلیل کسب و کار: هدف از برنامه ­ریزی رویکرد تحلیل کسب و کار این است که روش مناسبی برای اجرای فعالیت­های تحلیل کسب وکار تعریف شود.

 

  • استخراج الزامات و همکاری: حوزه دانش استخراج اطلاعات و همکاری ذینفعان، فعالیت­هایی را توصیف می­کند که تحلیلگر کسب و کار برای کسب اطلاعات از ذینفعان و دریافت تأییدیه نتایج حاصل شده انجام می­دهد. همچنین این حوزه دانش، میزان و چگونگی ارتباط با ذینفعان را همزمان با جمع ­آوری اطلاعات مورد نیاز جهت تحلیل کسب و کار شرح می­دهد.

 

  • مدیریت چرخه عمر الزامات: حوزه دانش مدیریت چرخه عمر الزامات فعالیت­هایی را تشریح می­کند که تحلیلگران کسب و کار به منظور مدیریت و حفظ اطلاعات مربوط به الزامات از ابتدای طراحی تا تحویل انجام می­دهند. این کارها شامل ایجاد روابط معنی ­دار بین الزامات و طراحی­ها، ارزیابی اثر تغییرات پیشنهاد شده بر الزامات و طرح­ها و تحلیل تغییرات و دستیابی به اجماع در مورد آنها است.

 

  • تحلیل استراتژی: حوزه دانش تحلیل استراتژی، به توصیف کارهایی می­پردازد که در زمان تحلیل کسب و کار باید با همکاری ذینفعان به منظور شناسایی نیازی که از لحاظ استراتژیک یا تاکتیکی دارای اهمیت است (نیاز کسب و کار)، توانمندسازی شرکت جهت توجه به آن نیاز و همراستا نمودن استراتژی مورد نظر (مرتبط با نیاز شناسایی شده) با تغییرات رخ داده در دیگر استراتژی ها (در سطوح بالاتر یا پایین تر) انجام شود.

 

  • تحلیل الزامات و تعریف طراحی:حوزه دانش تحلیل الزامات و تعریف طرح، کارهایی را توصیف می­کند که تحلیلگران کسب و کار جهت ساختاردهی و سازماندهی الزاماتی که به هنگام انجام فعالیت­های استخراج الزامات، تعیین و مدلسازی الزامات و طرح­ها، تأیید و صحه گذاری اطلاعات، شناسایی گزینه­ هایی بعنوان راهکار برآورده ساختن نیازها و تخمین ارزش بالقوه­ای که می­تواند بوسیله اجرای هر گزینه راهکار حاصل شود انجام می­دهند. این حوزه دانش فعالیت­های تدریجی و تکرارپذیری را شامل می­شود که دامنه ­ای از مفاهیم ابتدایی و کشف و شناسایی نیازها تا تبدیل آن نیازها به یک راهکار توصیه شده معین را پوشش می­دهند.

 

  • ارزیابی راهکارها: حوزه دانش ارزیابی راهکار، فعالیت­هایی را توصیف می­کند که تحلیلگران کسب وکار برای ارزیابی عملکرد راهکار (شامل ارزشی که بوسیله آن برای سازمان فراهم می­شود) و ارائه توصیه­ هایی جهت بر طرف کردن موانع یا محدودیت­هایی انجام می دهند که مانع بهره ­برداری کامل از ارزش خلق شده می­شوند.

دوره تحلیل کسب و کار


حوزه‌ی برنامه‌ریزی و نظارت بر تحلیل کسب و کار

فعالیت­های حوزه برنامه­ ریزی و پایش تحلیل کسب و کار، تلاش­های تحلیلگران کسب و کار و ذینفعان را سازماندهی و یکپارچه می­کنند. این فعالیت­ها خروجی ­هایی را فراهم می­کنند که بعنوان یک راهنمای کلیدی برای کارهای دیگر قسمت­های راهنمای BABOK مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

 

حوزه دانش برنامه­ ریزی و پایش تحلیل کسب و کار، کارهای زیر را شامل می شود:

  • برنامه ­ریزی رویکرد تحلیل کسب و کار:شامل برنامه ­ریزی فعالیت تحلیل­گری از ایجاد یا انتخاب یک متدلوژی تا برنامه ­ریزی فعالیت­ها، کارها و تحویل­ دادنی­ ها می­باشد.

 

  • برنامه ­ریزی مشارکت ذینفعان: در اینجا مشخص می­شود که کدام ذینفعان با تغییر مورد نظر مرتبط هستند، نیازهای متقابل تحلیلگران کسب و کار و ذینفعان به هنگام تعامل با یکدیگر چیست و بهترین روش همکاری کدام است.

 

  • برنامه ­ریزی حاکمیتی تحلیل کسب و کار: این قسمت شامل بخش­هایی از تحلیل کسب و کار است که برای حمایت از کارکرد حاکمیتی سازمان مورد استفاده قرار می­گیرد. این برنامه ­ریزی کمک می­کند که از مناسب و پایدار بودن تصمیمات اخذ شده اطمینان حاصل شود و فرآیندی را دنبال می­کند که از طریق آن اطمینان حاصل شود که تصمیم­ گیران به اطلاعات مورد نیاز دسترسی دارند. مثال­های برنامه­ ریزی حاکمیتی عبارتند از: برنامه ­ریزی مدیریت الزامات، برنامه ­ریزی مدیریت ریسک تحلیل کسب و کار، برنامه­ ریزی تخصیص منابع تحلیل کسب و کار.

 

  • برنامه­ ریزی مدیریت اطلاعات تحلیل کسب و کار: در اینجا تعریف می­شود که چگونه اطلاعات توسعه داده شده توسط تحلیلگران کسب و کار (شامل الزامات و طرح­ها) دریافت و ذخیره شده و برای استفاده بلند مدت، با دیگر اطلاعات موجود یکپارچه می­شوند.

 

  • شناسایی بهبودهای عملکردی تحلیل کسب و کار: در اینجا تعریف می شود که چگونه اجرای کارها حین تحلیل کسب و کار مدیریت و پایش شوند تا از برآورده شدن تعهدات، توجه به یادگیری مداوم و بهره برداری از فرصت­های بهبود اطمینان حاصل گردد.

 

تکنیک های حوزه‌ی برنامه‌ریزی و نظارت بر تحلیل کسب و کار

  • Brainstorming (طوفان فکری): طوفان فکری روشی فوق­العاده برای پروراندن تفکر خلاقانه در مورد یک مشکل است. هدف از طوفان فکری، تولید ایده ­های جدید پرشمار و دستیابی به مفاهیم مورد نیاز از میان آنها برای تحلیل بیشتر می­باشد.

 

  • Business Cases (طرح توجیهی): یک طرح توجیهی از طریق نمایان ساختن منافع احتمالی حاصل از بکارگیری راهکار پیشنهاد شده در مقایسه با هزینه ها، تلاش و موضوعات مورد توجه دیگر، توجیهی برای انجام مجموعه ­ای از اقدامات فراهم می­کند.

 

  • Business Rules Analysis (تجزیه و تحلیل قواعد کسب و کار): تحلیل قواعد کسب و کار برای شناسایی، بیان، صحه گذاری، اصلاح و سازماندهی قواعدی که رفتار روزمره کسب و کار را شکل می­دهند و جهت هدایت تصمیمات مرتبط با عملیات کسب و کار مورد استفاده قرار می­گیرد.

 

  • Document Analysis (تحلیل مستندات): تحلیل تصمیم برای استخراج اطلاعات کسب و کار استفاده می­شود که شامل درک الزامات مرتبط با زمینه مورد نظر است. این کار از طریق بررسی شرح موجود در مورد محیط کسب و کار یا دارایی­ های موجود سازمان انجام می­شود.

 

  • Estimation (تخمین): تخمین بوسیله تحلیلگران کسب و کار و دیگر ذینفعان برای پیش­بینی هزینه و تلاش مورد نیاز جهت پیگیری اقدامات مورد استفاده قرار می­گیرد.

 

  • Financial Analysis (تحلیل مالی): تحلیل مالی برای درک مفاهیم مالی یک سرمایه­ گذاری، یک راهکار، یا یک رویکرد راهکار بکار گرفته می­شود.

 

  • Functional Decomposition (تجزیه کارکردی)
  • Interviews (مصاحبه)
  • Item Tracking (ردیابی موضوعات)
  • Lessons Learned (درس آموخته ها)
  • Metrics and Key Performance Indicators -KPIs (شاخص های کلیدی عملکرد)
  • Mind Mapping (مصورسازی ذهن)
  • Observation (مشاهده)
  • Organizational Modelling (مدلسازی سازمان)
  • Process Analysis (تحلیل فرایند)
  • Process Modelling (مدلسازی فرایند)
  • Reviews (مرور)
  • Risk Analysis and Management (تحلیل و مدیریت ریسک)
  • Root Cause Analysis (تحلیل دلایل ریشه ای)
  • Scope Modelling (مدلسازی محدوده)
  • Survey or Questionnaire (نظرسنجی یا پرسشنامه)
  • Workshops (کارگاه)

حوزه استخراج الزامات و همکاری

حوزه دانش استخراج اطلاعات و همکاری ذینفعان، فعالیت­هایی را توصیف می­کند که تحلیلگر کسب و کار برای کسب اطلاعات از ذینفعان و دریافت تأییدیه نتایج حاصل شده انجام می­دهد. همچنین این حوزه دانش، میزان و چگونگی ارتباط با ذینفعان را همزمان با جمع ­آوری اطلاعات مورد نیاز جهت تحلیل کسب و کار شرح می­دهد.

 

استخراج عبارتست از دریافت اطلاعات از ذینفعان یا دیگر منابع موجود. استخراج، ابزار اصلی کشف الزامات است و می­تواند شامل گفتگوی مستقیم با ذینفعان، جستجوی موضوعات و انجام آزمایش­ها باشد. همکاری شامل کارهایی است که دو یا چند نفر بطور مشترک در راستای دستیابی به یک هدف مشترک انجام می­دهند. حوزه دانش استخراج و همکاری شرح می­دهد که چگونه تحلیلگران کسب و کار در مورد دستیابی به درک و فهم مشترک در مورد تمامی انواع اطلاعات تحلیل کسب و کار به توافق دست پیدا می­کنند. فعالیت مرتبط با استخراج و همکاری، صرفاً یک فاز از تحلیل کسب و کار نیست، بلکه تا زمانیکه کارهای تحلیل کسب و کار در حال انجام هستند، ادامه خواهد داشت.

 

حوزه دانش استخراج و همکاری شامل فعالیت­های زیر می­باشد:

 

  • ایجاد آمادگی برای استخراج: ابتدا باید اطمینان حاصل شود که ذینفعان اطلاعات مورد نیاز را در اختیار دارند و از درک و فهم کافی در مورد ماهیت فعالیت ­هایشان برخوردار هستند. همچنین در اینجا نتایج و خروجی­های مورد انتظار از اجرای فعالیت­ها تعیین می­شوند. همچنین آماده ­سازی می­تواند شامل تعیین منابع تحقیقاتی برای انجام آزمایش­هایی باشد که از طریق آنها مشخص می­شود که آیا اعمال تغییر در یک فرآیند موجب بهبود و ارتقاء عملکرد خواهد شد یا خیر.

 

  • هدایت و اجرای فرآیند استخراج: در اینجا کارهایی شرح داده می­شوند که جهت درک نیازهای ذینفعان و تعیین راهکارهای بالقوه­ای که می­توانند آن نیازها را برآورده سازند، انجام می­شوند. این کارها می­توانند شامل تعامل مستقیم با ذینفعان، انجام تحقیقات و انجام آزمایش­ها باشند.

 

  • تأیید نتایج استخراج: در این قسمت اطمینان حاصل می­شود که ذینفعان در مورد خروجی­های فرآیند استخراج اطلاعات به درکی مشترک دست پیدا کرده اند، اطلاعات استخراج شده بطور مناسب مستند شده ­اند و تحلیلگر کسب و کار پس از انجام فعالیت­های استخراج، به اطلاعات مورد نظر دست پیدا کرده است. همچنین اطلاعات بدست آمده در این مرحله با اطلاعات موجود قبلی مقایسه می­شوند تا تفاوت­ها و عدم انطباق­های احتمالی شناسایی شوند.

 

  • به اشتراک­ گذاری اطلاعات تحلیل کسب و کار: در این فرآیند اطلاعات مورد نیاز ذینفعان در زمانی که به آنها نیاز دارند در اختیارشان قرار خواهد گرفت. ضروری است که اطلاعات در یک قالب مفید و مناسب و با استفاده از اصطلاحات و مفاهیم صحیح و دقیق ارائه شوند.

 

  • مدیریت همکاری بین ذینفعان: از طریق اجرای این فرآیند، ذینفعان به مشارکت در انجام فعالیت­های تحلیل کسب وکار ترغیب می­شوند و احتمال اینکه تحلیلگر کسب و کار بتواند خروجی­های مورد انتظار را ارائه دهد، افزایش خواهد یافت.

 

تکنیک های حوزه‌ی استخراج نیازمندی ها و همکاری

  • Benchmarking and Market Analysis
  • Brainstorming
  • Business Rules Analysis
  • Collaborative Games
  • Concept Modelling
  • Data Mining
  • Data Modelling
  • Document Analysis
  • Estimation
  • Focus Groups
  • Interface Analysis
  • Interviews
  • Lessons Learned
  • Mind Mapping
  • Observation
  • Process Analysis
  • Process Modelling
  • Prototyping
  • Reviews
  • Risk Analysis and Management
  • Stakeholder List, Map, or Personas
  • Survey or Questionnaire
  • Workshops

حوزه مدیریت چرخه عمر نیازمندی ها

حوزه دانش مدیریت چرخه عمر الزامات فعالیت­هایی را تشریح می­کند که تحلیلگران کسب و کار به منظور مدیریت و حفظ اطلاعات مربوط به الزامات از ابتدای طراحی تا تحویل انجام می­دهند. این کارها شامل ایجاد روابط معنی­دار بین الزامات و طراحی­ها، ارزیابی اثر تغییرات پیشنهاد شده بر الزامات و طرح­ها و تحلیل تغییرات و دستیابی به اجماع در مورد آنها است.

 

هدف از مدیریت چرخه عمر الزامات، اطمینان از همراستایی الزامات کسب و کار و ذینفعان با راهکار پیشنهاد شده است و اینکه این الزامات در طرح­های ارائه شده در نظر گرفته شوند. به همین منظور، در مراحل مختلفی که راهکار در حال تکمیل است میزان و نحوه رعایت الزامات کنترل خواهد شد. همچنین این کار موجب اطمینان از دسترسی به اطلاعات برای استفاده های آتی است.

 

مدیریت چرخه عمر الزامات شامل کارهای زیر است:

  • ردیابی الزامات: بررسی و ارزیابی روابط بین الزامات، طرح­ها، اجزاء راهکار و دیگر محصولات کاری جهت تحلیل اثرات متقابل، میزان همپوشانی و نحوه تخصیص منابع به آنها.

 

  • حفظ الزامات: اطمینان از صحت و بروز بودن الزامات و طرح­ها در سرتاسر چرخه عمر آنها و اطمینان از امکان استفاده مجدد از آنها در مواقع و مکان­های مناسب.

 

  • اولویت­بندی الزامات: ارزش، فوریت و ریسک­های مرتبط با الزامات و طرح­های خاص را ارزیابی می­کند تا از تجزیه و تحلیل یا انجام کارهای با اهمیت در زمان معین اطمینان حاصل کند.

 

  • ارزیابی تغییرات الزامات: بررسی اینکه آیا نیاز است الزامات جدید ذینفعان بعنوان تغییر در نظر گرفته شوند.

 

  • تأیید الزامات: با ذینفعان مرتبط با فرآیند حکمرانی جهت دریافت تأییدیه و موافقت آنها در مورد الزامات و طرح­ها همکاری می­کند.

 

 

تکنیک های حوزه‌ی مدیریت چرخه عمر نیازمندی ها

  • Acceptance and Evaluation Criteria
  • Backlog Management
  • Business Cases
  • Business Rules Analysis
  • Data Flow Diagrams
  • Data Modelling
  • Decision Analysis
  • Document Analysis
  • Estimation
  • Financial Analysis
  • Functional Decomposition
  • Interface Analysis
  • Interviews
  • Item Tracking
  • Prioritization
  • Process Modelling
  • Reviews
  • Risk Analysis and Management
  • Use Cases and Scenarios
  • User Stories
  • Workshops

حوزه تحلیل استراتژی

حوزه دانش تحلیل استراتژی، به توصیف کارهایی می­پردازد که در زمان تحلیل کسب و کار باید با همکاری ذینفعان به منظور شناسایی نیازی که از لحاظ استراتژیک یا تاکتیکی دارای اهمیت است (نیاز کسب و کار)، توانمندسازی شرکت جهت توجه به آن نیاز و همراستا نمودن استراتژی مورد نظر (مرتبط با نیاز شناسایی شده) با تغییرات رخ داده در دیگر استراتژی ها (در سطوح بالاتر یا پایین تر) انجام شود.

 

تمرکز تحلیل استراتژی بر روی مشخص نمودن وضعیت ­های پیش رو و گذرایی است که آگاهی از آنها جهت شناسایی نیاز کسب و کار ضروری است. همچنین کارهایی که جهت دستیابی به اهداف و مقاصد مورد نظر باید انجام شوند بر اساس نیازهای شناسایی شده و محدوده راهکار در نظر گرفته شده تعیین می­شوند. تحلیل استراتژی شامل بهره­ مندی از قابلیت تفکر استراتژیک و توانایی کشف راهکارهایی عملی و واقعی است که شرکت را قادر می­سازند تا ارزش بیشتری برای خود و ذینفعانش خلق کند.

 

تحلیل استراتژی بستری برای تحلیل الزامات و تعریف طرح­های مرتبط با تغییر فراهم می­کند. هنگامی که نیازی مرتبط با کسب و کار شناسایی می­شود، باید تحلیل استراتژی انجام شود. این کار به ذینفعان اجازه می­دهد که در مورد برآورده ساختن یا چشم­ پوشی نمودن از آن نیاز تصمیم­ گیری نمایند. تحلیل استراتژی یک فعالیت پیوسته و دائمی است که هر تغییری در نیاز شناسایی شده، مانند تغییر بستر آن را ارزیابی می­کند و از طریق تحلیل اطلاعات جدید امکان تطبیق استراتژی­ها با شرایط و واقعیت­ های در حال تغییر را فراهم می­کند. شکل زیر طیفی را نشان می­دهد که یک طرف آن ارزش بالقوه و طرف دیگر آن ارزش واقعی حاصل از کسب و کار مورد نظر است.

 

حوزه دانش تحلیل استراتژی شامل فعالیت­های زیر است:

  • تحلیل وضعیت کنونی: عبارتست از درک نیاز کسب و کار و چگونگی ارتباط آن نیاز با روش و رویکرد مورد استفاده شرکت. با کمک چنین آگاهی و درکی می­توان خط مبنا و بستری برای تغییر فراهم نمود.

 

  • تعریف وضعیت آتی: عبارت است از تعیین اهداف و مقاصدی که دستیابی به آنها نشان از برآورده شدن نیاز کسب و کار باشد و مشخص نمودن بخش­هایی از شرکت که باید تغییر کنند تا امکان دستیابی به آن اهداف و مقاصد فراهم گردد.

 

  • ارزیابی ریسک­ها: عبارتست از فهم و درک عدم اطمینان­های مرتبط با تغییر، توجه به تأثیر احتمالی آن عدم اطمینان­ها بر امکان خلق و ارائه ارزش از طریق اعمال تغییر و پیشنهاد اقداماتی جهت مدیریت پیامدهای احتمالی ناشی از آن عدم اطمینان­ها.

 

  • تعیین استراتژی تغییر: عبارتست از تحلیل فاصله بین شرایط کنونی و شرایط مطلوب آتی، ارزیابی گزینه­ های موجود و انتخاب مناسب ت­رین گزینه به عنوان رویکرد مورد استفاده جهت دستیابی به وضعیت مطلوب آتی. این رویکرد باید شامل وضعیت­ های گذاری باشد که ممکن است عبور از آنها جهت دستیابی به وضعیت مطلوب الزامی باشد.

 

تکنیک های حوزه‌ی تحلیل استراتژی

  • Acceptance and Evaluation Criteria
  • Balanced Scorecard
  • Benchmarking and Market Analysis
  • Brainstorming
  • Business Capability Analysis
  • Business Cases
  • Business Model Canvas
  • Concept Modelling
  • Data Mining
  • Decision Analysis
  • Decision Modelling
  • Document Analysis
  • Estimation
  • Financial Analysis
  • Focus Groups
  • Functional Decomposition
  • Interviews
  • Item Tracking
  • Lessons Learned
  • Metrics and Key Performance Indicators (KPIs)
  • Mind Mapping
  • Observation
  • Organizational Modelling
  • Process Analysis
  • Process Modelling
  • Prototyping
  • Risk Analysis and Management
  • Root Cause Analysis
  • Scope Modelling
  • Survey or Questionnaire
  • SWOT Analysis
  • Vendor Assessment
  • Workshops

حوزه‌ی تحلیل نیازمندیها و تعریف طراحی

حوزه دانش تحلیل الزامات و تعریف طرح، کارهایی را توصیف می­کند که تحلیلگران کسب و کار جهت ساختاردهی و سازماندهی الزاماتی که به هنگام انجام فعالیت­های استخراج الزامات، تعیین و مدلسازی الزامات و طرح­ها، تأیید و صحه گذاری اطلاعات، شناسایی گزینه ­هایی بعنوان راهکار برآورده ساختن نیازها و تخمین ارزش بالقوه­ای که می­تواند بوسیله اجرای هر گزینه راهکار حاصل شود انجام می­دهند. این حوزه دانش فعالیت­های تدریجی و تکرارپذیری را شامل می­شود که دامنه­ ای از مفاهیم ابتدایی و کشف و شناسایی نیازها تا تبدیل آن نیازها به یک راهکار توصیه شده معین را پوشش می­دهند.

 

حوزه دانش تحلیل الزامات و تعریف طرح شامل فعالیت­های زیر می­باشد:

  • تعیین و مدلسازی الزامات:استفاده از تکنیک­های تحلیلی جهت توصیف دقیق و مشروح مجموعه ­ای از الزامات و طرح­ها.

 

  • تأیید الزامات: اطمینان از اینکه مجموعه ­ای از الزامات یا طرح­ها به گونه­ ای توسعه داده شده­اند که برای ذینفع مورد نظر قابل استفاده باشند، از انسجام و سازگاری لازم برخوردار باشند و کیفیت بالایی داشته باشند.

 

  • صحه گذاری الزامات: اطمینان از اینکه مجموعه ­ای از الزامات یا طرح­ها موجب خلق ارزش برای کسب و کار می­شوند و دستیابی به اهداف و مقاصد سازمان را تسهیل می­کنند.

 

  • تعیین معماری الزامات: ساختاردهی تمامی الزامات و طرح­ها به گونه ­ای که به شکل یک تمامیت منسجم و یکپارچه مسیر دستیابی به اهداف و مقاصد کسب و کار را هموار کنند.

 

  • تعیین گزینه ­های راهکار: شناسایی و توصیف راه­ های مختلفی که از طریق آنها امکان برآورده ساختن نیازها فراهم خواهد شد.

 

  • تحلیل دستاورد بالقوه و توصیه راهکار: ارزیابی چگونگی و میزان اثرگذاری دستاورد بالقوه بر ارزش کسب و کار و مقایسه گزینه­ های مختلف جهت شناسایی و معرفی راهکاری که در مجموع موجب خلق بیشترین ارزش خواهد شد.

 

تکنیک های حوزه‌ی تحلیل نیازمندیها و تعریف طراحی

  • Acceptance and Evaluation Criteria
  • Backlog Management
  • Benchmarking and Market Analysis
  • Brainstorming
  • Business Capability Analysis
  • Business Cases
  • Business Model Canvas
  • Business Rules Analysis
  • Concept Modelling
  • Data Dictionary
  • Data Flow Diagrams
  • Data Modelling
  • Decision Analysis
  • Decision Modelling
  • Document Analysis
  • Estimation
  • Financial Analysis
  • Focus Groups
  • Functional Decomposition
  • Glossary
  • Interface Analysis
  • Interviews
  • Item Tracking
  • Lessons Learned
  • Metrics and Key Performance Indicators (KPIs)
  • Mind Mapping
  • Non-functional Requirements Analysis
  • Organizational Modelling
  • Process Modelling
  • Prototyping
  • Reviews
  • Risk Analysis and Management
  • Root Cause Analysis
  • Scope Modelling
  • Sequence Diagrams
  • Stakeholder List, Map, or Personas
  • State Modelling
  • Survey or Questionnaire
  • SWOT Analysis
  • Use Cases and Scenarios
  • User Stories
  • Vendor Assessment
  • Workshops

حوزه‌ی ارزیابی راهکارها

حوزه دانش ارزیابی راهکار، فعالیت­هایی را توصیف می­کند که تحلیلگران کسب وکار برای ارزیابی عملکرد راهکار (شامل ارزشی که بوسیله آن برای سازمان فراهم می­شود) و ارائه توصیه ­هایی جهت بر طرف کردن موانع یا محدودیت­ هایی انجام می دهند که مانع بهره برداری کامل از ارزش خلق شده می­شوند.

 

فعالیت­های ارزیابی راهکار می­توانند در مراحل مختلفی به شرح زیر توسعه یافته و بر روی اجزاء راهکار اجرا شوند:

  • ساختن نمونه اصلی یا ارائه استدلال­های مفهومی: نسخه­ای از راهکار اصلی که بصورت محدود نحوه خلق ارزش توسط آن را به نمایش می­گذارد.

 

  • نسخه ­های آزمایشی یا بتا: اجرای راهکار در یک محدوده کوچک جهت اطمینان از قابلیت آن برای رفع مشکلات و برآورده ­سازی نیازها، پیش از بکارگیری کامل و همه جانبه آن.

 

  • نسخه های عملیاتی: نسخه کاملی از یک بخش یا تمامی راهکار که جهت دستیابی به اهداف کسب و کار، اجرای یک فرآیند، یا تحقق یک خروجی مطلوب مورد استفاده قرار می­گیرد.

 

تکنیک های حوزه‌ی ارزیابی راهکارها

  • Acceptance and Evaluation Criteria
  • Benchmarking and Market Analysis
  • Brainstorming
  • Business Cases
  • Business Rules Analysis
  • Data Mining
  • Decision Analysis
  • Document Analysis
  • Financial Analysis
  • Focus Groups
  • Interviews
  • Item Tracking
  • Lessons Learned
  • Metrics and Key Performance Indicators (KPIs)
  • Non-functional Requirements Analysis
  • Observation
  • Organizational Modelling
  • Prioritization
  • Process Analysis
  • Process Modelling
  • Prototyping
  • Risk Analysis and Management
  • Roles and Permissions Matrix
  • Root Cause Analysis
  • Survey or Questionnaire
  • SWOT Analysis
  • Use Cases and Scenarios
  • Vendor Assessment
  • Workshops

 

البته نکته بسیار مهم اینکه این تکنیک ها نه فقط در تحلیل کسب  وکار بلکه در سایر موارد نیز کاربرد دارند و یادگیری آنها به شدت توصیه میگردد.

همچنین از لیست بالا کاملاً مشخص است که برخی از این تکنیک ها در چند حوزه مشترک هستند. پس شروع یادگیری با تکنیکی که در حوزه ها بیشتر تکرار شده است امری منطقی است.

 

برای خرید کتاب راهنمای پیکره دانش تحلیل کسب و کار (ترجمه BABOK) بر روی تصویر پایین کلیک کنید. 

 

این مطلب را هم بخوانید: تحلیل کسب و کار با مدیریت فرایند چه تفاوت هایی دارد؟


 

 

به اشتراک بگذارید :

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد :

تمامی حقوق مادی و معنوی برای این وب سایت محفوظ می باشد .