استاندارد سیستم مدیریت کیفیت و مدیریت فرایندهای کسب و کار
مدیریت فرایندهای کسب و کار و سیستم مدیریت فرایندهای کسب و کار از مفاهیم روز و مورد اقبال سازمان ها می باشد که پس از طرح رویکردهای فرایند گرا اتفاق افتاده است. از طرفی سازمان ها به دلیل الزاماتی که مشتریان آنها وضع می کنند موظفند استاندارد سیستم مدیریت کیفیت را اخذ نمایند و این دورویکرد مدام از فرایند و فرایند گرایی و مدیریت فرایند تلویحا و تصریحا صحبت می کنند و سازمان ها در مواجهه با آنها و در جریان استقرار دچار سر در گمی، دوباره کاری و هدر رفت منابع و امکانات هستند.
یکی از دلایل مهم این امر آشنا نبودن مشاورین و مدرسین استقرار استاندارد سیستم مدیریت کیفیت با مباحث وابزارهای نوین مدیریت فرایند و سیستم مدیریت فرایند و یا بالعکس می باشد. دکتر جوران که از سابقین حوزه کیفیت و تضمین کیفیت و مدیریت کیفیت هستند در هندبوک معروف خود از مدیریت کیفیت فرایند صحبت می کنند یا جناب آقای هویل که از پیشگامان حوزه کیفیت هستند و سابقه عضویت در کمیته ۱۷۶ سازمان جهانی استاندارد را نیز دارند در هندبوک خود عنوان می کند اگر سازمان ها دنبال استاندارد سیستم مدیریت کیفیت هم نروند نمی توانند مدیریت فرایند را فراموش کنند. این اظهار نظرها نشان می دهد تدوین کنندگان استانداردهای سیستم مدیریت کیفیت خود از مشوقان مدیریت فرایند ها و در تدوین استانداردها دقت نظر کافی در این خصوص داشته اند.
به زعم نگارنده در هفت اصل مطرح در استاندارد سیستم مدیریت کیفیت، سه اصل مستقیما با مدیریت فرایندهای کسب و کار مرتبط است (مشتری مداری، رویکرد فرایندی و بهبود) و سایر اصول نیز به صورت غیر مستقیم با مدیریت فرایندهای کسب و کار ارتباط دارد (رهبری، جلب مشارکت کارکنان، تصمیم گیری بر اساس شواهد و مدیریت ارتباطات).
در استاندارد ISO 9001:2015 در خصوص استخراج نیازها و انتظارات دامنه را از مشتریان به ذینفعان موثر بر سیستم مدیریت کیفیت گسترش داده است (بند ۴٫۲) و در خصوص سیستم مدیریت کیفیت و فرایندهای آن به تفصیل و اصولی صحبت کرده است (بند ۴٫۴) و سایر موارد لازم که تا مباحث بهبود سیستم مدیریت کیفیت که به آن پرداخته شده است (بند ۱۰). دامنه کاربرد استاندارد سیستم مدیریت کیفیت نرخ بالایی از فرایندهای موثر سازمان را شامل می شود و در اینجاست که متوجه می شویم این استاندارد و مدیریت فرایندهای کسب و کار از چه درجه انطباق بالایی برخوردار هستند. این به معنی این است که ابزارهای نوین حوزه مدیریت فرایندهای کسب و کار مانند روش های مدل سازی فرایند بر اساس BPMN2 یا EPC می بایست در مستندات سیستم مدیریت کیفیت به کار گرفته شوند و جایگزین روش های قدیمی شوند و پیاده سازی بخش هایی از فرایندهای سیستم مدیریت کیفیت با استفاده از BPMS مورد توجه قرار گیرند.
استفاده از چارچوب های فرایندی مانند APQC و سایر چارچوب ها کاملا می تواند در دامنه کاربرد این استاندارد استفاده شود و برای بهبود اثربخشی و کارایی اجرای فرایندها که از اصول استاندارد سیستم مدیریت کیفیت می باشد می توان از BPMS ها به صورت موثر بهره برد. با این نگاه نیازی استفاده از یک رویکرد دوگانه در استقرار استاندارد سیستم مدیریت کیفیت و مدیریت فرایندها نخواهد بود.
مدرسین، مشاورین و ممیزی نقش قابل توجهی در سوق دادن سازمان ها به سوی وحدت در استفاده از ابزارها و سیستم های مدیریتی هستند.
این مطلب برگرفته از دست نوشته های مهندس صادق رسولی است.