اهداف و ماموریت نرم افزار BPMS
ماموریت BPMS حمل داده در یک مسیر مشخص است و این یعنی اتوماسیون فرایندهای سازمانی.
البته این تعریف از نظر من می باشد و ممکن است دوستان و متخصصین نظرات و تعاریف دیگری داشته باشند.
اما اگر به بازار مراجعه کنید مشاهده خواهید کرد که برخی شرکت ها محصول BPMS را ابزاری جهت تولید برنامه (APPLICATION) های فانتزی مانند سامانه تیکتینگ، سامانه پیشنهادات و انتقادات، سامانه نظرسنجی و سامانه ارتباط با مشتریان معرفی میکنند.
واقعیت این است که این شرکت ها کارائی این سیستم را درک نکرده اند یا درک کرده اند اما به دلایلی علاقه ای به افشای آن ندارند. اما مطمئن باشید ماموریت BPMS تولید برنامه و سامانه و سیستم های فانتزی نیست.
بلکه BPMS در خدمت فرایندهای سازمانی است. بنده در این جا چند مثال از فرایندهای سازمانی که BPMS قادر به مکانیزه کردن آنهاست را برای شما آورده ام. کافی است مثال های بنده را با موارد بالا مقایسه کنید. پس از آن تفاوت را به وضوح خواهید دید.
- فرایند ارزیابی مستمر کارکنان
- فرایند ارزیابی مستمر رضایت مشتریان
- فرایند ثبت هزینه ها
- فرایند ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده
- فرایند توزیع کار
حال جملات زیر را بخوانید:
- “فلانی هیچ کاری انجام نمیدهد ولی حقوقش از من بیشتر است”
- “همه کار ها را من انجام میدهم”
- “همه مشتریان راضی هستند، فعلاً مشتری ناراضی نداریم”
- “توی این شرکت عدالت رعایت نمیشه”
- “امسال سعی کردیم هزینه ها را به حداقل برسانیم”
جملات فوق آشنا نبودند؟
برخورد ما با کسی که جملات فوق را می گوید چیست؟
آیا می توانیم ادعای گوینده را رد یا تایید کنیم؟
قطعاً پاسخ خیر است، اما چرا؟
چون هیچ داده یا اطلاعاتی نداریم که بر مبنای آن قضاوت کنیم.
بله، با BPMS میتوان فرایندهایی ساخت که داده های لازم برای تصمیم گیری و قضاوت در مورد فرایندهای فوق را جمع آوری کند.
من این فرایندها را به اصطلاح فرایندهای خزنده نام گزاری کرده ام. فرایندهایی که به صورت نا محسوس اطلاعاتی را جمع آوری میکنند که اگر از آن ها حتی با نرم افزار اکسل هم گزارش تهیه نمایید تصویری با وضوح بسیار بالا از وضعیت سازمان و اتفاقات آن در اختیار شما قرار می گیرد و اخبار حیرت آوری از رویدادهای سازمان به دست شما می رسد.
مطمئنم پس از مشاهده گزارشات نظرتان به شدت نسبت به سازمانی که در آن فعالیت میکنید تغییر میکند.
لازم به ذکر است فرایندها به هیچ وجه به شما دروغ نمیگویند و دقیقاً اتفاقی که افتاده را به شما منعکس می کنند.
در ادامه یکی از تجارب خود را در این زمینه بیان می کنم تا مطالب کتاب صرفاً تئوری و توصیه نباشد.
یک روز یکی از شرکت های نرم افزاری از من خواست تا مکانیزمی برای ارزیابی میزان کارکرد پرسنل طراحی کنم و کارکرد پرسنل را بر اساس برخی شاخصها اندازه گیری نمایم.
شاخصهایی که به من گفته شد تعداد پروژه های انجام شده (شروع شده) افراد، میانگین تاخیر هر پروژه، میزان رضایت مشتری از مجری پروژه بود.
من برای اندازه گیری شاخص های فوق دو فرایند طراحی کردم:
- فرایند ماموریت
- فرایند ارزیابی رضایت مشتری
در فرایند ماموریت بنده سه حالت برای نوع ماموریتی که شخص اعزام می شد در نظر گرفتم:
- نصب و راه اندازی
- خدمات پشتیبانی
- تحویل نهایی
برای اندازه گیری شاخص اول یعنی تعداد پروژه های هر فرد بنده تعداد ماموریت هایی که هر نفر برای نصب و راه اندازی ثبت کرده بود را اندازه گیری کردم.
برای محاسبه تاخیر هر پروژه بنده بازه زمانی نصب تا تحویل را معیار قرار دادم و مدت زمان پروژه از این طریق بدست آمد. البته مدت زمان فوق را با مبنای زمانی پروژه ها باید مقایسه می کردم که بعداً این کار انجام شد.
برای اندازه گیری رضایت مشتریان از کارشناس پروژه نیز از فرایند شماره ۲ یعنی فرایند ارزیابی رضایت مشتری استفاده کردم البته نه به صورت دستی. بلکه برای این فرایند از یکی از ویژگیهای بارز نرم افزارهای BPMS یعنی SCHEDULER استفاده کردم بدین ترتیب که فرایند را به گونه ای تنظیم کردم که هر دو هفته یکبار RUN شده و در کارتابل مسئول فروش هر پروژه قرار میگرفت.
مسئول فروش نیز با مشتری تماس میگرفت و فرم تماس با مشتری را که از طریق فرایند دریافت نموده بود را تکمیل میکرد. گزارشات بر اساس سیر زمانی پروژه به وضوح اندازه رضایت مشتری را نشان می داد. از آنجائی که فرم رضایت سنجی به صورت چند سوال چهار گزینه ای طراحی شده بود اندازه گیری رضایت نیز به سادگی قابل انجام بود. البته یک بخش توضیحی هم وجود داشت و البته در فرایند فیلدی نیز جهت پیوست فایل صوتی تماس در نظر گرفته شده بود که به صورت تصادفی توسط مسئول فرایند استماع میشد تا نحوه رضایت سنجی نیز قابل کنترل باشد.
نتایج گزارشات فرایند فوق حیرت آور بودند. البته بعدها فرایندها را توسعه دادم و گزارشات آن را نیز افزایش دادم. در گزارشات دیگری که از دو فرایند فوق گرفتم حتی تعداد مراجعات افراد، دوباره کاری ها، مراجعات بی نتیجه یا بی حاصل نیز قابل مشاهده بودند.
با توجه به مثال ها و تجربهای که گفتم آیا باز می توان BPMS را یک ابزار برای Application های فانتزی در نظر گرفت؟
قطعاً BPMS ابزاری برای تولید Application نیست گرچه این کار را میتواند انجام دهد اما کاش از BPMS برای مکانیزاسیون فرایندهای سازمانی استفاده کنیم و آنگاه معجزات آن را مشاهده خواهیم کرد.
در واقع میتوان گفت BPMS ابزاری است که اگر فرایند های سازمان را با آن مکانیزه کنیم مانند زمانی است که انسانی با چشم های ضعیف از عینک استفاده کند. به همان اندازه که عینک برای چشم آستیکمات تصاویر را واضحتر می کند BPMS نیز رویدادهای سازمان را شفاف می کند.
نوشته فوق بخشی بود از کتاب آموزش BPMS با محوریت نرم افزار Bizagi که به زودی در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت.