نگاه فرآیندی به مدیریت محصول، یعنی بتوان مدیریت محصول را به چند فرآیند، تجزیه نماییم و هر فرآیند، دارای ورودی، خروجی و مجموعه ای از ابزارها و تکنیک ها (ITTO) باشد. شماتیک این کار به این صورت است:
تمام فرآیندهای مدیریت محصول را می توان به این صورت ITTO تبدیل نمود. اما این نوع نگاه به مدیریت محصول چه ویژگی ها و امتیازهایی دارد که نسبت به دوره های کلاسیک مدیریت محصول می تواند ایجاد ارزش افزوده نماید؟
ویژگی ها:
- استانداردسازی و ساختار: ITTO ها (ورودی ها، ابزارها و تکنیک ها، خروجی ها) یک چارچوب استاندارد برای فرآیندهای مدیریت محصول ارائه می دهند و از یک رویکرد سازگار و ساختار یافته در پروژه ها و سازمان های مختلف اطمینان حاصل می کنند.
- وضوح و شفافیت: هر ITTO ورودی های مورد نیاز، ابزارها و تکنیک های مورد استفاده و خروجی های مورد انتظار را به وضوح تعریف می کند که منجر به درک و ارتباط بهتر در تیم ها می شود.
- کارایی و اثربخشی: با تقسیم فرآیندها به مراحل کوچکتر و قابل مدیریت، ITTOها می توانند به ساده سازی گردش کار، بهبود کارایی و کاهش احتمال خطا یا حذف کمک کنند.
- قابلیت اندازه گیری و مسئولیت پذیری: ITTO ها را می توان برای تعریف معیارهای عملکرد و پاسخگویی شفاف برای هر مرحله از فرآیند مدیریت محصول مورد استفاده قرار داد و سازمان ها را قادر می سازد پیشرفت را پیگیری و موفقیت را اندازه گیری کنند.
- مقیاس پذیری و انطباق پذیری: ITTO ها را می توان برای تناسب با روش های مختلف توسعه محصول و ساختارهای سازمانی تطبیق داد و آنها را مقیاس پذیر و سازگار با زمینه های مختلف ساخت.
مزایا:
- همکاری پیشرفته: ITTO ها می توانند با ارائه زبان مشترک و درک فرآیند توسعه محصول، همکاری بهتری را در میان تیم های متقابل ایجاد کنند.
- تصمیمگیری بهبودیافته: با ارائه چارچوبی ساختاریافته برای تجزیه و تحلیل ورودیها، در نظر گرفتن ابزارها و تکنیکها، و ارزیابی خروجیها، ITTO میتواند از تصمیمگیری آگاهانهتر و مبتنی بر داده پشتیبانی کند.
- کاهش ریسک: ITTOها می توانند با اطمینان از در نظر گرفتن تمام ورودی های لازم و به کارگیری ابزارها و تکنیک های مناسب، به شناسایی و کاهش خطرات احتمالی کمک کنند.
- افزایش کارایی: با سادهسازی جریانهای کاری و کاهش افزونگی، ITTOها میتوانند منجر به افزایش کارایی و زمان سریعتر برای ورود به بازار شوند.
- کیفیت بهبود یافته: ITTOها می توانند با تعریف الزامات واضح، استفاده از ابزارها و تکنیک های مناسب و انجام آزمایش و اعتبارسنجی کامل، اطمینان حاصل کنند که محصولات با بالاترین استانداردهای کیفیت مطابقت دارند.
ارزش افزوده به دوره های کلاسیک مدیریت محصول
- کاربرد عملی: ITTOها یک چارچوب عملی برای به کارگیری مفاهیم نظری مدیریت محصول در سناریوهای دنیای واقعی فراهم میکنند و توانایی دانشآموزان را برای به کارگیری دانش خود افزایش میدهند.
- یادگیری ساختاریافته: با تقسیم فرآیندهای مدیریت محصول به مراحل کوچکتر و قابل مدیریت، ITTOها می توانند رویکردی ساختاریافته برای یادگیری ارائه دهند و درک و حفظ اطلاعات را برای کارآموزان آسان تر کند.
- توسعه مهارت: ITTO می تواند به کارجویان کمک کند تا مهارت های اساسی مانند حل مسئله، تفکر انتقادی، ارتباط و همکاری را توسعه دهند که برای موفقیت در مدیریت محصول بسیار مهم است.
- آماده سازی شغلی: ITTO ها به طور گسترده در صنعت مدیریت محصول استفاده می شوند، و آنها را برای کارجویانی که برای مشاغل در این زمینه آماده می شوند ارزشمند می کند.
- بهبود مستمر: ITTO ها می توانند به عنوان ابزاری برای بهبود مستمر مورد استفاده قرار گیرند و مدیران محصول را قادر می سازد تا زمینه های بهبود را شناسایی کرده و تغییرات را برای بهبود فرآیندها و نتایج خود اعمال کنند.
با گنجاندن ITTO در دورههای مدیریت محصول کلاسیک، مربیان میتوانند تجربۀ یادگیری کاربردیتر، ساختاریافتهتر و مؤثرتری را برای دانش پذیران فراهم کنند که آنها را برای مشاغل موفق در مدیریت محصول آماده میکند.
خوب حالا ما می خواهیم بدانیم یک دورۀ آموزش مدیریت محصول شامل چند فرآیند است؟ دقیقاً عین کاری که در PMBOK، CMBOK، BABOK و یا دیگر بدنه های دانشی انجام می دهیم. در اینجا نیز مدیریت محصول به تعدادی فرآیند شکسته می شوند و هر فرآیند به صورت ITTO کار می کند. خروجی برخی از این فرآیندها می تواند به صورت داکیومنت، تملپلیت، مستند و یا برنامه هایی باشد که به صورت دوره ای می توانند به روز رسانی گردند.
این فرآیندها را می توان به صورت زیر و در سطح اول نشان داد:
در یک رویکرد مبتنی بر فرآیند برای مدیریت محصول، حوزه کلی به مجموعه ای از مراحل یا فعالیت های به هم پیوسته تقسیم می شود. این رویکرد مشابه ساختار موجود در بدنه های دانشی مانند PMBOK، CMBOK، و BABOK است. هر فرآیند در مدیریت محصول دارای مجموعه ای تعریف شده از ورودی ها، ابزارها و تکنیک ها و خروجی ها است.
تعداد دقیق فرآیندها در یک دوره آموزشی مدیریت محصول می تواند بسته به برنامه درسی خاص، عمق پوشش و نیازهای خاص سازمان متفاوت باشد. با این حال، یک شکست معمولی ممکن است شامل فرآیندهای اصلی زیر باشد:
- تحقیق و تحلیل بازار
- استراتژی و برنامه ریزی محصول
- طراحی و توسعه محصول
- تست و اعتبارسنجی محصول
- راه اندازی محصول و رفتن به بازار
- مدیریت و بهینه سازی محصول
- خروجی ها و مصنوعات
همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از این فرآیندها به خروجی های ملموسی منجر می شوند که می توانند در طول چرخه حیات محصول مورد استفاده قرار گیرند. اینها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- اسناد: گزارش های تحقیقات بازار، اسناد مورد نیاز محصول، نقشه راه محصول، مشخصات طراحی، طرح های آزمایشی و غیره.
- الگوها: الگوهایی برای اسناد مختلف، مانند داستانهای کاربر، فریمهای سیمی و یادداشتهای انتشار.
- برنامه ها: طرح های پروژه، برنامه های مدیریت ریسک، برنامه های تضمین کیفیت و غیره.
انعطاف پذیری و سازگاری
توجه به این نکته ضروری است که این یک چارچوب کلی است و فرآیندها و خروجی های خاص ممکن است بسته به اندازه سازمان، صنعت و پیچیدگی محصول متفاوت باشد. نکته کلیدی داشتن یک رویکرد ساختاریافته است که امکان انعطاف پذیری و انطباق با شرایط در حال تغییر را فراهم می کند.
یک مثال فرآیندی: تفصیل تفصیلی استراتژی محصول و فرآیند برنامه ریزی
برای نشان دادن بیشتر این موضوع، اجازه دهید به تفکیک دقیقتری از استراتژی محصول و فرآیند برنامهریزی نگاه کنیم:
- ورودی ها: یافته های تحقیقات بازار، اهداف تجاری، نیازهای مشتری، تجزیه و تحلیل رقبا، روند صنعت.
- ابزارها و تکنیک ها: تجزیه و تحلیل SWOT، تجزیه و تحلیل PEST، پنج نیروی پورتر، کارگاه های برنامه ریزی استراتژیک، ابزارهای نقشه راه محصول.
- خروجی ها: چشم انداز محصول، نقشه راه محصول، الزامات محصول، استراتژی ورود به بازار، مورد تجاری.
این مثال ابتدا به صورت دیاگرام ابتدای مقاله ترسیم می گردد سپس در ادامه تمام عناصر ورودی، خروجی و ابزارها و تکنیک ها به مخاطب تدریس می شود. مخاطب دوره می داند که در هر فرآیند چه کارهایی باید انجام شود و از چه ابزارهایی استفاده گردد، بعد از این فرآیند چه اتفاقی می افتد، گیر و گور ها و گلوگاه های فرآیندی کجا هستند؟ چگونه می تواند برای بهبود فرآیند گام بردارد و …
این مباحثی است که در مدیریت محصول در ایران مغفول مانده است و ما می خواهیم به همان سان که مخاطبان مدیریت پروژه، تحلیل کسب و کار یا قرارداد به ترتیب PMBOK، BABOK یا CMBOK خوانده اند، مدیریت محصول را نیز اینگونه یاد بگیرند.