عضویت در کانال مدیریت فرایند
مدل SCOR چیست؟ توضیحی بر فرآیندهای مدیریت زنجیرۀ تأمین
آموزش Scor

مدل مرجع عملیات زنجیرۀ تأمین (SCOR) یک چارچوب مبتنی بر عملکرد برای مدیریت فعالیت های زنجیرۀ تأمین است.این مدل چارچوبی برای ارزیابی و مقایسه فعالیت‌های زنجیرۀ تأمین فراهم می‌کند و سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا زمینه‌های بهبود را شناسایی کرده و بهین شیوه‌ها را اجرا کنند.

 

تسلط بر مدل SCOR فقط یک تمرین تئوری نیست، بلکه یک ابزار عملی است که می تواند توسط متخصصان زنجیرۀ تأمین که در شبکه های تجارت جهانی و لجستیک حرکت می کنند، استفاده کنند. درک و پیاده‌سازی این مدل می‌تواند منجر به پیشرفت‌های ملموس در عملیات زنجیرۀ تأمین شود و متخصصان زنجیرۀ تأمین را با دانش و ابزارهایی که برای برتری در نقش‌های خود نیاز دارند، توانمند کند.

 

این قطعه به شما در مورد توسعه مدل SCOR در طول تاریخ، از جمله اجزای اساسی آن، آموزش می دهد. ما همچنین به کاربردهای متنوع نظریه SCOR در بخش‌های مختلف خواهیم پرداخت و تأثیر آن بر بهره‌وری را برجسته می‌کنیم.

بیایید به چگونگی توسعه این نظریه تاثیرگذار نگاه کنیم و نقش برجسته آن را در صنعت زنجیرۀ تأمین تشخیص دهیم.


پیدایش و تکامل مدل SCOR

مدل SCOR که یک پیشرفت قابل توجه در مدیریت زنجیرۀ تأمین است، در سال 1996 توسط Pittiglio Rabin Todd & McGrath و AMR Research معرفی شد. این یک لحظه مهم در صنعت بود، زیرا عملیات را استاندارد کرد و زبان مشترکی را برای حرفه ای ها معرفی کرد.

 

توسعه این مدل پاسخی به نیاز شرکت‌ها برای بهینه‌سازی فعالیت‌های زنجیرۀ تأمین، ارتقای یکپارچگی و تعالی عملیاتی بهتر بود.

 

در طول سال ها، حاکمیت مدل SCOR تغییر کرد. در ابتدا شورای زنجیرۀ تأمین بر آن نظارت داشت و بعداً در سال 2014، APICS با شورای زنجیرۀ تأمین ادغام شد و APICS SCC را تشکیل داد.

مدل SCOR نه تنها به طور قابل توجهی تکامل یافته است، بلکه سازگاری خود را نیز نشان داده است. در سال 2013، دسته فرآیند ENABLE را برای شناخت نقش فعالیت های پشتیبانی در مدیریت زنجیرۀ تأمین گنجاند.

 

آخرین نسخه، که در سال 2017 منتشر شد، مدل‌های بلوغ، بهترین شیوه‌ها و اصطلاحات را برای رسیدگی به چالش‌ها و فن‌آوری‌های جدید مانند استراتژی‌های چند کاناله، ابرداده و بلاک چین به‌روزرسانی کرد.

تکامل مداوم مدل SCOR نقش آن را به عنوان یک عنصر اساسی در بهینه سازی زنجیرۀ تأمین برجسته می کند. توانایی آن برای انطباق با روندها و فناوری‌های جدید، ارتباط آن را برای کسب‌وکارهایی که هدفشان بهبود عملیات زنجیرۀ تأمین است، حفظ کرده است و آن را به ابزاری محوری در بازار پر سرعت جهانی امروز تبدیل کرده است.


 

آموزش اسکور

 


ساختار مدل SCOR چیست؟

مدل SCOR در چهار سطح ساختار یافته است: سطح 1 (استراتژیک)، سطح 2 (تاکتیکی)، سطح 3 (عملیاتی)، و سطح 4 (جزئیات). هر فرآیند بیشتر به فعالیت هایی تقسیم می شود که وظایف یا اقدامات خاصی هستند که برای تکمیل فرآیند لازم است.

 

در سطح 1، سطح استراتژیک، تمرکز بر توسعه یک استراتژی سطح بالا برای زنجیرۀ تأمین است. این شامل تعریف اهداف و اهداف کلی زنجیرۀ تأمین و شناسایی شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) است که برای اندازه‌گیری موفقیت استفاده می‌شود. در این سطح، تاکید بر درک بازار و نیازهای مشتری و توسعه یک استراتژی زنجیرۀ تأمین همسو با این الزامات است.

 

سطح 2، سطح تاکتیکی، جایی است که برنامه استراتژیک به اقدامات و ابتکارات خاص تبدیل می شود. در این سطح، تمرکز بر بهینه سازی شبکه زنجیرۀ تأمین، متعادل کردن عرضه و تقاضا، و مدیریت و بهینه سازی سطوح موجودی است. این شامل ایجاد یک برنامه دقیق برای تولید، تهیه و توزیع و حصول اطمینان از پاسخگویی زنجیرۀ تأمین به تغییرات تقاضا است.

 

سطح 3، سطح عملیاتی، جایی است که فعالیت های روزانه زنجیرۀ تأمین مدیریت می شود. این شامل مدیریت جریان کالاها و اطلاعات، نظارت و کنترل سطوح موجودی، و اطمینان از انجام به موقع و کامل سفارشات است. در این سطح، تمرکز بر کارایی و اثربخشی عملیاتی و برآوردن نیازهای مشتری است.

 

در نهایت، در سطح 4، سطح تفصیلی، هر فرآیند به فعالیت‌ها یا وظایف خاص مورد نیاز برای تکمیل آن تقسیم می‌شود. این شامل تدوین رویه‌ها و دستورالعمل‌های کاری دقیق و حصول اطمینان از اینکه آنها به طور مداوم دنبال می‌شوند، می‌شود. تاکید در این سطح بر بهبود مستمر و شناسایی فرصت‌ها برای ساده‌سازی فرآیندها و حذف ضایعات است.


اجزای مدل SCOR چیست؟

اجزای مدل SCOR عبارتند از Plan، Source، Make، Deliver، Return و Enable

مدل SCOR با رویکرد جامع خود برای مدیریت زنجیرۀ تأمین متمایز می شود، که شامل طیف وسیعی از فرآیندهای حیاتی برای عملیات موثر است.

ساختار مدل حول شش دسته فرآیند اصلی ساخته شده است که هر یک به حوزه خاصی از عملکرد زنجیرۀ تأمین می پردازد:

 

مدل اسکور

 

برنامه ریزی (Plan)

این فرآیند شامل برنامه ریزی تقاضا و عرضه است که شامل متعادل کردن منابع با الزامات و ایجاد طرح هایی برای زنجیرۀ تأمین است. همچنین شامل مدیریت قوانین تجاری، جمع آوری داده ها، موجودی، دارایی های سرمایه ای، حمل و نقل و الزامات نظارتی می شود.

 

منبع یابی (Source)

این دسته منبع یابی محصولات انبار شده، سفارشی، و مهندسی به سفارش را پوشش می دهد. این شامل برنامه ریزی تحویل، دریافت و انتقال محصولات، مجوز پرداخت های تامین کننده، و مدیریت عملکرد تامین کننده و موجودی ورودی است.

 

ساختن (Make)

این فرآیند بر فعالیت‌های تولیدی، از جمله برنامه‌ریزی و مدیریت تولید، آزمایش، بسته‌بندی، آماده‌سازی برای تحویل، و انتشار سفارش‌های تولید متمرکز است.

 

تحویل دادن (Deliver)

این شامل مدیریت سفارش، انبارداری، حمل و نقل و فعالیت های توزیع است. این شامل همه چیز از مدیریت سفارشات مشتری تا حمل و نقل محصولات به مقصد نهایی است.

 

بازگشت (Return)

این دسته به بازگشت محصولات، اعم از نقص، زیاده روی یا کهنگی پرداخته است و شامل رسید برگشت، زمان‌بندی و دفع است.

 

فعال کردن (Enable)

این فرآیند از طراحی و مدیریت فرآیندهای برنامه ریزی و اجرا پشتیبانی می کند. این نشان‌دهنده اهمیت روزافزون فعالیت‌هایی است که فرآیندهای اصلی را قادر می‌سازد تا به طور مؤثر عمل کنند، مانند مدیریت کیفیت، برنامه‌ریزی عملیات فروش و مدیریت ریسک زنجیرۀ تأمین.

 

در بخش بعدی، به تحول دیجیتال مدل SCOR و چگونگی رفع نیازهای زنجیره‌های تامین مدرن در عصر دیجیتال خواهیم پرداخت.

 


یک مثال واقعی از مدل SCOR چیست؟

بهترین نمونه های واقعی مدل SCOR در شرکت هایی مانند Infineon Technologies AG، Intel Corporation و Alcatel-Lucent Enterprise هستند.

این مطالعات موردی، ظرفیت مدل SCOR را برای بهبود قابل توجه عملیات زنجیرۀ تأمین با ارائه یک رویکرد ساختاریافته و معیارهای واضح برای ارزیابی و بهبود نشان می‌دهد.

در اینجا به تفکیک هر یک از نمونه ها آمده است:

 

Alcatel-Lucent Enterprise

Alcatel-Lucent Enterprise از مدل SCOR در بخش مخابرات به دنبال رکود اقتصادی در سال 2001 برای بهبود عملیات زنجیرۀ تأمین خود استفاده کرد. استفاده از معیارهای SCOR به آلکاتل اجازه داد تا عملکرد خود را به طور موثر اندازه گیری و محک بزند و به زنجیرۀ تأمین انعطاف پذیرتر و رقابتی تر در یک محیط اقتصادی چالش برانگیز کمک کند.

 

شرکت اینتل

مورد قابل توجه دیگر اینتل، یک شرکت چندملیتی و رهبر فناوری است. پذیرش اینتل از مدل SCOR باعث تسهیل در جنبه های مختلف زنجیرۀ تأمین، از جمله مدیریت موجودی و عملیات تحویل شد. این شرکت از معیارهای SCOR برای اندازه گیری و محک زدن عملکرد خود استفاده کرد که منجر به یک زنجیرۀ تأمین کارآمدتر و کارآمدتر شد.

 

Infineon Technologies AG

سازنده نیمه هادی های آلمانی Infineon یک پروژه 18 ماهه را با استفاده از مدل SCOR آغاز کرد تا یک زنجیرۀ تأمین چابک و سازگار بسازد. این پروژه گسترده شامل صدها کارمند، مشتری، تامین کننده و شرکای تولیدی بود. نتایج با انعطاف پذیری زنجیرۀ تأمین و بهبود پاسخگویی چشمگیر بود.

 

در بخش بعدی، مقوله‌ها و معیارهای عملکرد خاص مدل SCOR و نحوه کمک آنها به مدیریت موثر زنجیرۀ تأمین را بررسی خواهیم کرد.


 

آموزش اسکور

 


چگونه می توان عملکرد SCOR را اندازه گیری کرد؟

عملکرد SCOR با دسته‌ها و ویژگی‌هایی سنجیده می‌شود که درک عمیقی از نقاط قوت زنجیرۀ تأمین و زمینه‌های بهبود ارائه می‌دهد.

 

SCOR

 

این مقوله ها عبارتند از:

قابلیت اطمینان

این دسته بر قابلیت اطمینان زنجیرۀ تأمین تمرکز دارد. ویژگی های کلیدی عملکرد شامل تحویل به موقع، تکمیل سفارش و نرخ دقت است. معیارهای قابلیت اطمینان تضمین می کند که عملیات زنجیرۀ تأمین به طور مداوم انتظارات مشتری را برآورده می کند.

 

پاسخگویی

این ناحیه سرعتی را که زنجیرۀ تأمین می تواند خواسته های مشتری را برآورده کند، اندازه گیری می کند. این شامل معیارهایی مانند زمان تحویل سفارش یا سرعت پاسخگویی به سفارشات مشتری است.

 

پاسخگویی در بازار پرشتاب امروزی که مشتریان انتظار خدمات سریع و کارآمد را دارند، بسیار مهم است.

 

چابکی

چابکی به توانایی زنجیرۀ تأمین برای پاسخگویی به رویدادهای پیش بینی نشده یا تغییرات در تقاضای بازار اشاره دارد. این دسته شامل زمان پاسخگویی برای رویدادهای غیرمنتظره و انعطاف پذیری تولید است.

یک زنجیرۀ تأمین بسیار چابک می‌تواند به سرعت تطبیق یابد و با وجود اختلالات، کارایی را حفظ کند.

 

هزینه

این دسته عملکرد کارایی عملیات زنجیرۀ تأمین را از نظر هزینه ارزیابی می کند. معیارها شامل مدیریت زنجیرۀ تأمین و هزینه های تدارکات، هزینه کالاهای فروخته شده، و هزینه های پردازش ضمانت و بازگشت است.

مدیریت هزینه موثر برای حفظ سودآوری و رقابت ضروری است.

 

کارایی مدیریت دارایی

این حوزه ارزیابی می کند که چگونه یک شرکت به طور موثر دارایی های خود را در زنجیرۀ تأمین مدیریت می کند. معیارهای کلیدی شامل زمان چرخه نقد به نقد، روزهای عرضه موجودی، و چرخش دارایی‌ها است. مدیریت دارایی کارآمد استفاده بهینه از منابع را تضمین می کند و هزینه های غیر ضروری را به حداقل می رساند.

در بخش بعدی، نحوه استفاده شرکت‌ها از معیارهای مبتنی بر SCOR برای تعیین اهداف عملکرد و توسعه استراتژی‌های رقابتی در زنجیرۀ تأمین را بررسی خواهیم کرد.


معیارسنجی و سنجش عملکرد در SCOR چیست؟

بنچمارک فرآیندی است که شامل تعیین اهداف عملکرد واقعی، محاسبه شکاف‌های عملکرد در برابر یک پایگاه داده جهانی و توسعه نقشه‌های راه خاص شرکت برای موفقیت رقابتی در صنعت زنجیرۀ تأمین است.

این فرآیند با ارائه مجموعه ای جامع از معیارهای عملکرد توسط مدل SCOR که بر اساس پنج ویژگی کلیدی عملکرد طبقه بندی شده اند تسهیل می شود: قابلیت اطمینان، پاسخگویی، چابکی، هزینه ها و کارایی مدیریت دارایی.

 

این معیارها به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را به شیوه‌ای ساختاریافته و استاندارد اندازه‌گیری کنند و امکان مقایسه‌های معنادار در صنایع مختلف یا پیکربندی‌های زنجیرۀ تأمین را فراهم کنند.

در اینجا به تفکیک هر مرحله آمده است:

 

مرحله 1: تعیین اهداف عملکرد

شرکت ها می توانند از مدل SCOR برای ایجاد اهداف عملکرد قابل دستیابی و آرزویی بر اساس بهترین شیوه های جهانی استفاده کنند. این تضمین می کند که اهداف چالش برانگیز و مبتنی بر معیارهای واقعی هستند و آنها را معنادارتر و دست یافتنی تر می کند.

 

مرحله 2: محاسبه شکاف های عملکرد

از طریق معیارهای مبتنی بر SCOR، شرکت ها می توانند موقعیت خود را در رابطه با استانداردهای صنعت و رقبای پیشرو شناسایی کنند. این تجزیه و تحلیل شکاف برای درک زمینه های قدرت و مشخص کردن فرصت های بهبود بسیار مهم است.

 

مرحله 3: توسعه استراتژی های رقابتی

شرکت‌ها با داشتن بینش‌هایی از معیارسنجی SCOR، می‌توانند استراتژی‌های خود را برای رسیدگی به حوزه‌های خاصی از زنجیرۀ تأمین که نیاز به بهبود دارند، تنظیم کنند. این می تواند از بهینه سازی لجستیک و مدیریت موجودی تا بهبود روابط تامین کننده و خدمات مشتری را شامل شود.

 

در بخش بعدی، چالش‌هایی را که شرکت‌ها هنگام پیاده‌سازی مدل SCOR با آن مواجه می‌شوند، بررسی خواهیم کرد و چگونگی تکامل آن برای برآورده کردن نیازهای آینده مدیریت زنجیرۀ تأمین را بررسی خواهیم کرد.


چالش های پیاده سازی SCOR

یکی از موانع اصلی در اجرای مدل SCOR، پیچیدگی ادغام آن در عملیات زنجیرۀ تأمین موجود است.

این مدل به زمان قابل توجهی و ارتباطات باز در داخل شرکت و بین شرکای زنجیرۀ تأمین نیاز دارد. این می تواند یک کار دلهره آور برای شرکت هایی با فرآیندها و سیستم های تثبیت شده باشد.

علاوه بر این، مدل SCOR نیاز به درک جامعی از چارچوب خود و تعهد به بهبود مستمر دارد که می‌تواند منابع فشرده باشد.

 

انطباق با تغییرات صنعت

صنعت زنجیرۀ تأمین به طور مداوم در حال تغییر است و تحت تاثیر جهانی شدن، پیشرفت های تکنولوژیکی و تقاضاهای مصرف کننده است.

این به روز رسانی ها نشان دهنده تغییر به سمت یکپارچه سازی استراتژی های دیجیتال و استانداردهای پایداری در عملیات زنجیرۀ تأمین است.

 


مسیرهای آینده

با نگاهی به آینده، مدل SCOR احتمالاً تحول دیجیتال و پایداری را بیشتر در بر خواهد گرفت.

همانطور که زنجیره‌های تامین دیجیتالی‌تر و مبتنی بر داده‌ها می‌شوند، مدل SCOR باید از تجزیه و تحلیل زنجیرۀ تأمین پیشرفته، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای افزایش تصمیم‌گیری و کارایی استفاده کند.

 

علاوه بر این، با تاکید روزافزون بر روی پایداری و شیوه‌های زنجیرۀ تأمین اخلاقی، انتظار می‌رود تکرارهای آتی مدل SCOR این جنبه‌ها را عمیق‌تر در چارچوب خود ادغام کند.


نتیجه گیری

مدل SCOR برای سازمان هایی که به دنبال بهبود عملکرد زنجیرۀ تأمین خود هستند ارزشمند است.

این مدل چارچوبی جامع برای مدیریت زنجیره‌های تامین فراهم می‌کند، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا ناکارآمدی‌ها را شناسایی کنند، بهترین شیوه‌ها را اجرا کنند و پیشرفت خود را اندازه‌گیری کنند.

پیاده‌سازی مدل SCOR نیازمند تعهد به بهبود مستمر، همکاری و استفاده از فناوری برای پشتیبانی از عملیات زنجیرۀ تأمین است.

سازمان‌ها می‌توانند با موفقیت مدل SCOR را اجرا کنند و با پیروی از بهترین شیوه‌ها و مثال‌های واقعی این مقاله، عملکرد زنجیرۀ تأمین خود را به طور قابل توجهی بهبود بخشند.

 

به اشتراک بگذارید :

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد :

تمامی حقوق مادی و معنوی برای این وب سایت محفوظ می باشد .