این دورویکرد (مدیریت فرایند و ایزو) مدام از فرایند و فرایند گرایی و مدیریت فرایند تلویحا و تصریحا صحبت می کنند و سازمان ها در مواجهه با آنها و در جریان استقرار دچار سر در گمی، دوباره کاری و هدر رفت منابع و امکانات هستند.
بسیاری از شرکت ها اقدام به پیاده سازی ایزو در مجموعه خود کرده اند ولی این پیاده سازی واقعاً تا چه حد برای آنها مفید بوده است؟ حال آیا میتوان با اعمال تغییراتی در ایزو، آنرا کاربردی کرده و بر بستر آن مدیریت فرایند را اجرا نمود؟