متدولوژيهاي مهندسي مجدد فرایندها
مهندسي مجدد نيز مثل بسياري ديگر از مفاهيم و تکنيکهاي مديريتي روش يا متدولوژي استانداردي ندارد. با اين وجود تلاشهاي زيادي براي طراحي چنين رويكردي توسط نظريهپردازان و شرکتهاي مشاوره مديريت شکل گرفته است. بررسي اين متدولوژيها نشان دهنده آن است که عمده تلاشهاي صورت گرفته در اين زمينه توسط شرکتهاي مشاوره مديريت انجام گرفته است. البته بیشتر اين متدولوژيها داراي نقاط اشتراک زيادي هستند و تفاوت آنها در ميزان توجه جزييات اجراي يک پروژه مهندسي مجدد است. برای مثال در اين مقاله به تشریح متدولوژيهاي ارايه شده توسط شرکتهاي گروه مشاورين اندرسون و گروه مشاورين بوستون پرداخته ميشود.
متدولوژي مهندسي مجدد گروه مشاورين اندرسون (Andersen Consulting Group)
بغیر از شرکتهايي که خدمات مشاوره و حسابرسي را همراه با هم ارايه ميکنند، گروه مشاورين اندرسون بزرگترين شرکت مشاوره جهان است. اين شرکت مجموعهاي از خدمات يکپارچه شامل: مشاوره در زمينه استراتژي، مديريت فرايند و تغيير و توسعه فناوري ارايه ميکند. اين مفهوم يکپارچه ـ که “يکپارچهسازي کسب و کار” ناميده ميشود ـ گروه مشاورين اندرسون را در جايگاه يکي از بازيگران اصلي بازار مهندسي مجدد قرار ميدهد. يکپارچهسازي سرويسهاي فناوري اطلاعات نيز يکي ديگر از دلايلي است که بسياري از شرکتها گروه مشاورين اندرسون را براي پشتيباني از فعاليتهاي بهبود فرايند خود انتخاب ميکنند.
متدولوژي مهندسي مجدد گروه مشاورين اندرسون “مهندسي مجدد ارزشگرا” نام دارد و از 5 مرحله متوالي و يک فرايند پشتيباني براي مديريت تيم کاري، مديريت تغيير و توسعه و معرفي يک اقتباس مناسب ويژه مشتري از چارچوب کلي يکپارچهسازي کسب و کار تشکيل شده است. اين متدولوژي در تصویر زیر قابل مشاهده می باشد.
متدولوژي مهندسي مجدد گروه مشاورين بوستون (Boston Consulting Group)
پيشزمينه کاري BCG در زمينه مشاوره استراتژي است و خود را به نام يکي از مشارکتکنندگان اصلي در زمينه استراتژي ميداند. در حقیقت برخی از مفاهيمي که توسط BCG طراحي شده است راه خود را در ميان روشهاي عمومي توسعه استراتژي پورتفوليو و تغيير استراتژيک يافتهاند. اصلی ترین اين مفاهيم ماتريس گروه مشاورين بوستون (مربع بوستون) است که يک تکنيک کيفي جهت چرخه عمر محصول تحليل پورتفوليوي محصول است.
BCG از يک فرايند سه مرحلهاي ـ شامل: آمادهسازي، انتقال و تثبيت ـ براي مهندسي مجدد استفاده ميکند. هر يک از مراحل سه گانه مذکور خود نيز داراي گامهاي مختلفي هستند. طراحي مجدد واقعي فرايندهاي کسب و کار به عنوان بخشي از مديريت گذار در نظر گرفته ميشود. مديريت عالي سازمان نقش دوگانهاي را در هر يک از گامها ايفا ميکند: اول تعيين جهتگيريها و ايجاد ارزشها و دوم انگيزش افراد و ايجاد تعهد براي تغيير. اين متدولوژي در تصویر زیر قابل مشاهده می باشد.
وقتي گامهاي بينابين فازهاي مختلف انجام ميشوند، پروژه در برابر مجموعه ای از شرايط رضايتبخش ارزيابي ميشود. اين نقاط آزمايش (Check-points) يا دروازههاي عبور (Toll-gates) براي اين ايجاد شدهاند که از انجام کليه فعاليتهاي ضروري در فازهاي قبلي پروژه اطمينان حاصل شود.
برای مطالعه در مورد تفاوت های رویکرد BPM و BPR اینجا را مطالعه نمایید.