تجزیه و تحلیل فرایند چیست؟
پیش از پرداختن به این موضوع که تجریه و تحلیل فرایند را چگونه باید انجام داد در مورد چیستی و اهمیت تجزیه و تحلیل فرایندها توضیحاتی ارائه خواهیم کرد و جایگاه این فاز را در چرخه مدیریت فرایند مرور خواهیم کرد.
همانطور که در شکل پایین مشاهده میکنید جایگاه فاز تجزیه و تحلیل فرایندها در چرخه مدیریت فرایند مشخص شده است.
این فاز به مثابه یک فیلتر عمل میکند. یعنی در این فاز مشخص میکنیم که کدام یک از فرایندها دارای مشکلات اساسی هستند و باید ابتدا نسبت به رفع این مشکلات اقدام نمود. در واقع فرایندهایی که دارای مشکلات اساسی هستند وارد مرحله بعد یعنی طراحی مجدد فرایندها خواهند شد. زیرا پیاده سازی و اجرای فرایندهای غلط در سازمان نه تنها ارزش افزوده ای به همراه نخواهد داشت بلکه ما را از هدف دورتر خواهد کرد.
حال امکان دارد برخی فرایندها مشکلات اساسی نداشته باشند لیکن بصورت کاملاً بهینه نیز نباشند. در اینجا توصیه میشود که این دسته از فرایندها را وارد مرحله پیاده سازی نمود. با توجه به رشد روز افزون و فزاینده تکنولوژی در حال حاضر یکی از بهترین روش های پیاده سازی فرایندها استفاده از نرم افزارهای BPMS برای مکانیزه کردن آنهاست. وقتی فرایندهای این دسته را از طریق نرم افزارهای BPMS پیاده سازی میکنیم، از طریق ماژول BAM یا Business Activity Monitoring به مشکلات فرایندها در راستای بهبود حداکثری آنها پی خواهیم برد.
البته با بروز تکنولوژی ها و علوم نوین مثل فرایندکاوی و بکارگیری BPMS ها، تکنیکهای تحلیلی دادهمحور جایگزین تحلیل های سنتی مبنی بر مدل فرآیندهای کسب و کار شده اند لیکن هنوز بکارگیری تکنیک های مبتنی بر مدل فرآیندهای کسب و کار از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند و نباید آنها را نادیده گرفت.
مطالب ارائه شده برگرفته از فصول ششم و هفتم جلد دوم کتاب Fundamentals of Business Process Management است. این کتاب در حال حاضر بهترین رفرنس مدیریت فرایند در دنیا است.
به منظور تجزیه و تحلیل فرایندها روش های مختلفی وجود دارد که برخی از آنها را در ادامه تشریح خواهیم کرد.
بطور کلی میتوان در یک دسته بندی کلان روش های تجزیه و تحلیل فرایندها را به گروه تجزیه و تحلیل کیفی فرایندها و تجزیه و تحلیل کمی فرایندها تقسیم نمود.
روش های کیفی تجزیه و تحلیل فرایندها
تحلیل کیفی، بخش هنری مدیریت فرآیند کسب و کار را پوشش میدهد مثل کارهای هنری از جمله نقاشی است. مشابه فعالیت های هنری، تحیلی های کیفی نیز تنها از یک راه منجر به نتیجه نخواهند شد و به خلاقیت و تجربه تحلیلگر وابسته است. مثلاً زمانی که نقاشی کردن را آموزش می بینیم، یاد خواهیم گرفت که چگونه قلم مو را در دست بگیریم و رنگ ها را ترکیب کنیم و مواردی از این دست ولی بقیه نقاشی کردن به هنر و تجربه ما بستگی دارد. در تجزیه و تحلیل کیفی فرایندها تعدادی از اصول و تکنیک ها وجود دارد که به ما می گوید که چه شیوه هایی منجر به تجزیه و تحلیل فرایند بصورت مناسبی می شود. سه نمونه از برترین تکنیک های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل کیفی فرایندها عبارتند از:
- تحلیل ارزش افزوده
- تحلیل دلایل ریشهای
- مستندسازی مشکلات و ارزیابی آثار
تجزیه و تحلیل ارزش افزوده
تجزیه و تحلیل ارزش افزوده یک تکنیک است که با هدف شناسایی مراحل غیر ضروری در یک فرایند با رویکرد حذف آنها است. این تحلیل دارای دو گام اساسی است:
- value classification یا طبقه بندی ارزش ها
- waste elimination یا حذف اضافات
در این تحلیل ابتدا، فعالیتها به سه دسته زیر تقسیم میشود:
۱- دارای ارزش افزوده:آن را با VA نمایش میدهند. این نوع فعالیتها برای مشتری ارزش یا رضایت ایجاد میکند.
۲- دارای ارزش افزوده برای کسب و کار (BVA): این نوع فعالیتها برای انجامشدن کسب و کار به طور روان، مفید یا لازم است.
۳- بدون ارزش افزوده(NVA): این نوع فعالیتها نه برای مشتری و نه برای کسب و کار ارزش افزوده ندارد.
پس از دستهبندی فعالیتها به دستههای فوق، درمورد حذف یا کاهش فعالیتهای بدون ارزش افزوده از فرآیند تصمیمگیری میشود.
تحلیل دلایل ریشه ای
در تحلیل دلایل ریشه ای تحلیلگر با کمک خبرگان برای هرکدام از مشکلات که باعث افزایش هزینه، زمان انجام کار، وجود خطا و عدم انعطاف میشود، دلایلی پیدا کرده و ریشه این دلایل را بررسی میکنند. در این روش تلاش میشود پس از شناسایی دلایل ریشهای مشکلات، به حل آن پرداخته شود.
به حکایت کوتاه و جالب زیر توجه کنید.
در زمانهای قدیم، در روستایی فقط یک چاه آب آشامیدنی وجود داشت. روزی یک سگ به داخل چاه افتاد و مرد. بنابراین آب چاه دیگر قابل استفاده نبود. روستاییان نگران شدند و نزد مرد خردمندی رفتند تا چاره کار را به آنان بگوید. مرد خردمند به ایشان گفت که از چاه ۱۰۰ سطل اب خارج کنند و دور بریزند تا آب تمیز جای آن را بگیرد.
روستاییان صد سطل آب برداشتند اما هنوز آب کثیف و بدبو بود. روستائیان دوباره به مرد خردمند مراجعه کردند. خردمند پیشنهاد داد که ۱۰۰ سطل دیگر هم آب هم از چاه بردارند. روستاییان ۱۰۰ سطل دیگر نیز از چاه آب خارج کردند اما باز هم آب کثیف بود. روستاییان بر اساس گفته مرد خردمند برای بار سوم هم ۱۰۰ سطل آب از چاه برداشتند اما مشکل حل نشد.
مرد خردمند گفت: مگر میشود این همه آب از چاه برداشته شود اما آب چاه هنوز آلوده باشد. آیا قبل از برداشتن این ۳۰۰ سطل آب، لاشه سگ را از چاه خارج کردید؟
روستاییان گفتند: نه، تو گفتی فقط آب برداریم نه لاشه سگ را !
در حل مشکلات و مسائل، ابتدا باید علت اصلی و ریشه مشکل را کشف کرده و آن را از بین برد.
دو ابزار مهم برای این نوع تحلیل عبارتند از:
- نمودار درختی یا نمودار Why-Why
- نمودار استخوان ماهی (نمودار علت و معلول)
نمودار استخوان ماهی (نمودار علت و معلول)
در ادامه یک نمونه نمودار استخوان ماهی مشاهده خواهید کرد.
یک نمودار علت-معلول شامل یک خط افقی اصلی (تنه) است که تعدادی شاخه ها از ان منشعب می شود. در انتهای تنه یک جعبه حاوی اثر منفی است که در حال تجزیه و تحلیل آن هستیم.
تنه دارای تعدادی از شاخه های اصلی مربوط به دسته های عوامل است. علل در زیر شاخه ها نوشته می شوند و گاهی اوقات، مناسب است بین عوامل اصلی که تاثیر مستقیم بر مسئله دارند، از عوامل ثانویه، که عوامل موثر بر عوامل اصلی است، تمایز قائل شویم.
نمودار درختی یا نمودار Why-Why
در تهیه نمودار چرا چرا یا نمودار Why-Why به طور مکرر این سوال پرسیده می شود: چرا چنین چیزی اتفاق افتاده است؟ این سوال چندین بار پرسیده می شود تا یک عامل که شرکت کنندگان آن را علت اصلی میدانند، پیدا شود.
همچنین نمودار چرا چرا به عنوان نمودارهای درختی شناخته می شوند.
نمودارهای چرا چرا یک تکنیک برای جلسات طوفان ذهنی برای تحلیل علل ریشه ای می باشد. چنین جلسه ای با یک مسئله شروع می شود و هنگامی که مسئله شناسایی شد، ریشه درخت می شود. سپس در هر سطح سوالات زیر مطرح می شود: “چرا این اتفاق می افتد؟” و “چه مسائلی ممکن است منجر به این موضوع شود؟” در ادامه عوامل احتمالی شناسایی می شوند. آنگاه هر یک از این عوامل با استفاده از سؤالات مشابه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
پس از شناسایی دلایل مشکلات، نتایج در قالب نمودار پارتو، یا نمودار PICK دستهبندی شده و برای حل مشکلات تصمیم گیری شود.
تحلیل پارتو
مستندسازی مشکلات و تحلیل آثار میتوانند به عنوان ورودی تحلیل پارتو باشند. هدف از تحلیل پارتو شناسایی اولویت مشکلات و عوامل علی آنها است. تحلیل پارتو بر این اصل استوار است که تعداد کمی از عوامل مسئول سهم بزرگی از تاثیرات هستند. گاهی این اصل را اصل ۸۰-۲۰ نیز می نامند. یعنی ۲۰ درصد مشکلات باعث ۸۰ درصد تاثیرات هستند.
باید توجه داشت که تحلیلها را باید با همکاری ذینفعان و خبرگان آن صنعت انجام داد. انجام تحلیل با همکاری آنان علاوه بر کاهش خطاهای ادراکی از وضعیت کسب و کار، باعث افزایش انگیزه این افراد برای حل مشکلات میشود.
روش های کمی تجزیه و تحلی فرایندها
هدف این است که با تحلیل کمی فرآیندها به طور واضح به بهبود عملکرد فرآیندها در چهار زمینه هزینه، زمان، کیفیت و انعطافپذیری برسیم. یعنی پس از انجام تحلیلهای کمی به طور واضح میتوانیم بگوییم که با حذف یا تغییر یک بخش از فرآیند، چه مقدار از هزینههای شرکت کاهش مییابد.
۴ روش رایج در این تحلیل عبارتند از:
- ارزیابی عملکرد
- تحلیل جریان
- تحلیل صف
- شبیهسازی
ارزیابی عملکرد فرایندها
ابعاد عملکردی فرایند با شاخص های کلیدی عملکرد بررسی میشوند. شاخص عملکردی فرایند کمیتی است که میتوان بصورت واضح بر روی یک فرایند تعریف کرد مفروض بر اینکه داده ها برای اندازه گیری این شاخص در دسترس باشد.
برخی از مهم ترین ابعاد عملکردی فرایندها، زمان، هزینه، کیفیت و انعطاف پذیری است.
همچنین میتوان از مدل های مرجع برای شناسایی شاخص های عملکردی فرایند مورد نظر بهره برد. مثل: APQC، Scor یا ITIL در حوزه فناوری اطلاعات
تحلیل جریان
تجزیه وتحلیل جریان گروهی از تکنیکهایی است که به ما امکان میدهد تا عملکرد کلی فرایند را با توجه به دانشی که در مورد عملکرد فعالیت هایش داریم تخمین بزنیم. برای مثال اگر میانگین زمان چرخه هر فعالیت را بدانیم، میتوانیم با استفاده از تجزیه وتحلیل جریان، زمان چرخه کل فرآیند را محاسبه کنیم. همچنین میتوانیم با دانستن هزینه اجرای هر فعالیت، با استفاده از تجزیه وتحلیل جریان، میانگین هزینه یک نمونه فرایند را محاسبه کنیم یا میزان خطای فرایند را با توجه به میزان خطای هر فعالیت محاسبه کنیم.
بسیاری از مراحل آن شبیه مراحل انجام تحلیلهای کمی بر روی کنترل پروژه است. ابتدا با شناسایی زمان انجام هر فعالیت، زمان سیکل انجام فرآیند به دست میآید. سپس با توجه به داده های موجود از کارکرد سیستم، بررسی میکنیم که آیا میتوان با کاهش مدت انتظار، سرعت فرآیند را افزایش داد یا خیر؟ درنهایت به ارائه پیشنهاد برای این کار و ارزیابی آنها پرداخته خواهد شد.
برای درک دامنه و کاربرد تجزیه وتحلیل جریان، با نشان دادن اینکه چگونه تجزیه جریان را میتوان برای محاسبه میانگین زمان چرخه یک فرایند به کار برد، آغاز میکنیم.
زمان چرخه فرآیند میانگین زمانی است بین لحظه ای که فرآیند شروع شود تا لحظه ای که تکمیل میشود. به طور کلی زمان چرخه فعالیت را میانگین زمانی است بین زمانی که فعالیت آماده برای اجرا است و لحظهای کامل میشود.
تحلیل صف
نظریه صف مجموعهای از تکنیکهای ریاضی است که به بررسی وضعیت منابع سیستم میپردازد. در صورتی که در یک سیستم فاصله زمانی بین اضافه شدن افراد از مدت زمان پاسخگویی کمتر باشد، صف ایجاد میشود. در این تحلیل، به بررسی ایجاد صف در فرآیند کسبوکار پرداخته میشود.
تئوری صف مجموعه ای است از تکنیکهای ریاضی برای تجزیه وتحلیل سیستمهایی است که دارای رقابت منابع هستند. رقابت بر سر منابع ناگزیر به صف میانجامد، همانطورکه احتمالاً همه ما در سوپرمارکتها، در بانکها، ادارات پست یا ادارات دولتی تجربه کرده ایم. تئوری صف تکنیکهای تجزیه وتحلیل پارامترهای مهم یک صف مانند طول انتظار صف و یا زمان انتظار یک مورد در صف را میدهد.
در نظریهی صفِ پایه، یک سیستم صف به صورت یک یا چند صف و یک خدمت که توسط یک یا چند خدمت دهنده ارائه شده دیده میشود. عناصر درون صف، بسته به نوع محتوا، وظایف (Jobs) یا مشتریها نامیده میشوند. به عنوان مثال در مورد سوپرمارکت، خدمت مورد نظر، کنترل هنگام خروج میباشد. این سرویس توسط صندوقداران مختلف (خدمت دهنده ها) ارائه میشود. همچنین در مورد بانک، در مورد خدمتی که برای انجام یک معامله بانکی است، خدمت دهنده ها تحویلداران هستند، معمولاً یک صف واحد و چندین خدمت دهنده (تحویلدار) وجود دارد. این دو نمونه تمایز مهم بین سیستمهای صف چندتایی (مانند سوپر مارکت) و سیستمهای صف تکی (مانند بانک) را بیان میکنند.
شبیهسازی فرایندها
در این روش، فرآیند را در سیستم کامپیوتری طراحی کرده و کامپیوتر به طور مداوم فرآیند را اجرا میکند. در شبیهسازی پس از اجرای چندین باره فرآیند، به عنوان خروجی، ثبت اطلاعات انجام فعالیتها، زمان سیکل و اطلاعات مشابه نمایش داده میشود. تحلیلگر به کمک این اطلاعات میتواند فرآیند را ارزیابی کرده و درمورد آن تصمیمگیری نماید.
شبیه سازی فرایند تقریباً محبوبترین و گسترده ترین روش پشتیبانی تجزیه و تحلیلِ کمی مدلهای فرآیند است. ایده اصلی پشت شبیه سازی فرایند بسیار ساده است. در اصل شبیه سازِ فرایند تعداد زیادی از نمونههای فرضی یک فرایند را تولید میکند، این موارد را گام به گام اجرا و هر مرحله در این اجرا را ثبت میکند. خروجیِ شبیه ساز معمولاً شامل ثبتهای شبیه سازی و همچنین آمارهایی مربوط به زمان چرخه، متوسط زمان انتظار و میانگین بهره وری از منابع است.
چند اقدام مهم دیگر در فاز تحلیل فرایندها
همسو کردن فرایندها با استراتژی ها و اهداف سازمان
فرایندها یکی از مهمترین ابزارهای تحقق استراتژیهای هر سازمانی هستند. در واقع پس از اینکه استراتژی های یک مجموعه مدون گردید بایستی نسبت به همتراز کردن فعالیتهایی که در کف سازمان در قالب فرایندها اتفاق میافتد با استراتژیها اقدام نمود.
یکی از مهمترین ابعاد تحلیل فرایندها، بررسی وضعیت حمایت فرایندها از استراتژیهای سازمان است. زیرا پس از این تحلیل مشخص می شود کدام یک از فرایندهای سازمان در راستای استراتژیهای نبوده باید در مورد آنها تفکر بیشتر کنیم و چه بسا نیاز به حذف آنها باشد. همچنین مشخص میشود که به ازای کدام یک از استراتژیهای سازمان، فرایندهای قابل ملاحظه ای وجود ندارد.
بنابراین در یک سازمان سرآمد، رابطه بسیار نزدیکی میان اهداف و خروجیهای فرایندهای کاری سازمان با استراتژیهای آن وجود دارد. فرایندها در هر سازمان، بستر اصلی را برای دستیابی سازمان به اهداف و برنامههای خود فراهم میسازند.
یکی از شاخصهای مناسب برای بررسی هم راستایی فرایندهای سازمان با اهداف کلان کسب و کار و اهداف استراتژیک، میزان رابطه فرایندها و استراتژیهای کسب وکار (به عنوان ابزارهای دستیابی به اهداف کلان سازمان) است. در واقع اجرای مناسب برنامه راهبردی سازمان مستلزم تسری استراتژیهای سازمان به سطوح پایینتر اجرایی است که این امر در فرایندهای سازمان نمود بیشتری می یابد.
بنابراین هر چقدر میان فرایندها و استراتژیهای سازمان همبستگی بالاتر باشد، به معنی اجرای مناسبتر استراتژی های سازمان است و اگر این همبستگی به صورت نه چندان قوی برقرار باشد به این معنی است که سازمان به اهدافی که تعیین کرده است نخواهد رسید یا میزان رسیدن به آن بسیار پایین تر از حد انتظار است.
بنچ مارکینگ
از دیگر اقدامات مهم این فاز انطباق فرایندهای وضعیت موجود با BestPractice های مشابه است. بسیاری از ما از بهره وری و عملکرد سازمانها و شرکتهای خود ناراحت هستیم ولی خیلی نمیدانیم برای ارتقاء عملکرد سازمان خود چه کارهایی باید انجام داد. بسیار فکر میکنیم و به راه حلهایی میرسیم. راه حلها یا چرخ هایی که قبلتر اختراع شده و حتی بارها آزمون و خطا شده اند و به بلوغ بالایی نیز دست پیدا کرده اند.
اختراع دوباره این چرخ توسط ما ریشه در چه عواملی دارد؟
- ناآگاهی در مورد وجود چرخ
- ناآگاهی در مورد نحوه استفاده از چرخ های اختراع شده قبلی
- باور نداشتن به مزیت چرخ اختراع شده و باور داشتن به اختراع نصفه و نیمه خودمان
حکایت بسیاری از بنگاههای اقتصادی کشور ما در بکارگیری مدلهای مرجع همین است. در سازمانهای ما اشکالات و خلاءهای زیادی وجود دارند که پاسخ آنها قبلاً شناسایی شده است. فقط کافی است بدانیم این سئوالات توسط بسیاری از کسب و کارهای شبیه ما قبلاً وجود داشته و چطور و از کجا به دنبال پاسخ سئوالات خود باشیم.
یکی دیگر از اقدامات مهم بنچ مارکینگ
یکی دیگر از اقدامات مهم بنچ مارکینگ بکارگیری مدل های مرجع است. در حوزه فرایند مدل های مرجع مختلفی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- APQC
- Scor
- مدل مرجع فرایندی SAP یا Solution Composer
- IBM
- و بسیاری مدل های دیگر
با توجه به کیفیت بالای مدل های APQC و Scor و مقبولیت بالای آنها در ادامه کمی در خصوص آنها توضیح خواهیم داد.
لطفا دقت کنید: مدل های مرجع در واقع در 3 مرحله از چرخه مدیریت فرایند کاربرد دارند:
1- شناسایی فرایندها یا استخراج معماری فرایندها
2- تجزیه و تحلیل فرایند
3- بهبود و بازطراحی فرایندها
در مرحله شناسایی فرایندها یا استخراج معماری فرایندها یکبار به مدل های مرجع مراجعه می کنیم تا ببینم چگونه شکست فرایندی و معماری فرایندی توسط آنها ارائه شده است.
در مرحله تحلیل فرایندها مراجعه می کنیم تا ببینیم کدام فرایندها در مدل های مرجع وجود دارد ولی در کسب و کار ما نیستند و در عین حال حضورشان لازم است.
در مرحله بهبود و بازطراحی فرایندها تا ببینیم فرایندهایی که در حال حاضر نداریم ولی به آنها احتیاج داریم را چگونه باید ایجاد کنیم.
APQC چیست؟
یکی از بهترین الگوها و چارچوبهای دستهبندی فرایندها در سازمان، مدل طبقهبندی فرایندی ارائه شده توسط مرکز بهرهوری و کیفیت آمریکا (American Productivity and Quality Center) است که به نام PCF یا Process Classification Framework شناخته میشود.
مرکز بهرهوری و کیفیت آمریکا، در سال ۱۹۷۷ با مشارکت گروهی از رهبران شرکتهای برتر که نام آنها در مجله فورچون منتشر میشود، رهبران اتحادیهها و کارکنان عالی رتبه و بازنشسته دولتی آمریکا به منظور ارتقای بهرهوری شرکتها در مقیاس جهانی تشکیل شد.
این سازمان با مطالعه بر روی ۵۰۰ سازمان عضو، در سراسر جهان، چارچوبی را تحت عنوان PCF یا چارچوب طبقه بندی فرآیند های کسب و کار، طراحی کرده است که شامل کلیه فرآیند های مورد نیاز سازمان ها با زمینه های کاری، جغرافیا و اندازه های مختلف می باشد.
Score چیست؟
مدل SCOR مخفف عبارت Supply-Chain Operations Reference Model و به معنای مدل مرجع عملیات زنجیره تامین است که به عنوان اولین چارچوب کلی برای ارزیابی و بهبود مدیریت عملکرد زنجیره تامین به شمار میرود.
processes
فرآیند یک فعالیت منحصر به فرد است که برای دستیابی به نتایج از پیش تعریف شده انجام می شود. فرآیندهای SCOR آنهایی هستند که یک زنجیره تامین باید اجرا کند تا به هدف اصلی خود یعنی انجام سفارشات مشتری دست یابد.
در بالای سلسله مراتب SCOR Processes Orchestrate است – یک فرآیند سطح 0.
performance
بخش عملکرد SCOR بر اندازه گیری و ارزیابی نتایج اجرای فرآیند زنجیره تامین تمرکز دارد. بخش عملکرد SCOR بر اندازه گیری و ارزیابی نتایج اجرای فرآیند زنجیره تامین تمرکز دارد. بخش عملکرد SCOR بر اندازه گیری و ارزیابی نتایج اجرای فرآیند زنجیره تامین تمرکز دارد.
people
بخش افراد SCOR استانداردهایی را برای مدیریت استعدادها در زنجیره تامین معرفی می کند. این چارچوب مدیریت مهارت ها در SCOR مکمل اجزای مرجع عملکرد، فرآیندها و شیوه ها است. همچنین یک دیدگاه یکپارچه از مهارت های زنجیره تامین را در چهار زمینه ارائه می دهد
practices
یک practice یک روش منحصر به فرد برای پیکربندی یک فرآیند یا مجموعه ای از فرآیندها است. practice ها یا به زبان ساده ابتکارات میتواند مربوط به اتوماسیون فرآیند، فناوری به کار رفته در فرآیند، مهارتهای ویژه اعمال شده در فرآیند، توالی منحصربهفرد برای انجام فرآیند، یا روشی منحصر به فرد برای توزیع و اتصال فرآیندها بین سازمانها باشد. همه practice ها به یک یا چند فرآیند، یک یا چند معیار و در صورت وجود، یک یا چند مهارت پیوند دارند.
وجه فرایندی مدل SCOR مبتنی بر شش فرآیند مدیریتی است:
- برنامه ریزی
- منابع
- ساخت
- تحویل
- بازگشت
- توانمندسازی
اولویت بندی فرایندها
یکی از علل اولویت بندی فرایندها بالا بودن تعداد فرایندهای سازمان و محدود بودن منابع تیم مدیریت فرایند است که امکان بهبود، پیاده سازی یا حتی مدلسازی همه فرایندها یا تعداد زیادی از آنها بطور همزمان را سلب نموده است. برای این منظور از چندین شاخص به منظور اولویت بندی فرایندها استفاده میشود که یکی از آنها را بصورت مفصل در فصل اول تشریح کردیم یعنی میزان همسویی فرایندها با استراتژیها. بدیهی است هر یک از فرایندها که امتیاز بالاتری کسب کند و از استراتژیهای سازمان حمایت قویتری داشته باشد، از اهمیت بالاتری برخوردار است. البته به منظور الویت بندی فرایندها فقط از این شاخص استفاده نمیشود.
شاخص بعدی که در اولویت بندی فرایندها بسیار پرکاربرد است، تواتر اجرای فرایندها است. منظور از تواتر فرایند تعداد دفعات اجرای یک فرایند در بازه زمانی خاص است. مثلاً تواتر برخی فرایندها روزانه است و تواتر برخی هفتگی و برخی ماهانه. حتی برخی فرایندها فصلی انجام میشوند و تعدادی نیز سالانه یعنی سالی یکبار. بدیهی است تواتر یکی از مهمترین شاخصهایی است که از طریق آن میتوان پی به اهمیت فرایندها برد. فرایندی که دارای تواتر روزانه است یعنی روزی یک یا چند بار انجام میشود از فرایندی که تواتر آن سالانه است بسیار مهمتر خواهد بود. البته این یک فرمول کلی و ۱۰۰ درصدی نیست یعنی استثناء نیز وجود دارد ولی بصورت کلی بدیهی است فرایندهای با تواتر بیشتر نسبت به فرایندهای با تواتر پایینتر از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و سازمان را بیشتر درگیر خود خواهند کرد.
جهت تعیین امتیاز تواتر فرایند، از یک طیف ۵ تایی استفاده کنید که دستهبندی بازههای زمانی و امتیاز مربوط به هر دسته بهصورت زیر است:
- امتیاز ۵: درصورتیکه تواتر انجام فرایند روزانه باشد.
- امتیاز ۴: درصورتیکه تواتر انجام فرایند هفتگی باشد.
- امتیاز ۳: درصورتیکه تواتر انجام فرایند ماهانه باشد.
- امتیاز ۲: درصورتیکه تواتر انجام فرایند فصلی (هر سه ماه یکبار) باشد.
- امتیاز ۱: درصورتیکه فرایند سالانه بوده یا فرایند غیرروتین باشد.
در نهایت بهمنظور اولویت بندی نهایی فرایندها و پس از محاسبه امتیاز هر یک از ۲ شاخص یعنی میزان حمایت فرایندها از استراتژیها و تواتر اجرای فرایند، در یک جدول امتیازات را با یکدیگر جمع و از طریق محاسبه میانگین حسابی امتیاز نهایی هر فرایند محاسبه میشود. پس از محاسبه امتیاز نهایی فرایندها که حاصل از محاسبه میانگین حسابی با اعمال ضرایب ۲ شاخص مذکور است، اقدام به Sort کردن فرایندها بر اساس بیشترین امتیاز خواهیم کرد.
لطفاً توجه نمایید اگر هدف شما از مدیریت فرایند در فازهای اول بهبود فرایندها است و به مکانیزاسیون و پیاده سازی فرایندها فعلاً فکر نمیکنید، بهتر است چند شاخص زیر را نیز در اولویت بندی فرایندها به کار بگیرید:
- درجه ناکارائی فرایندها: فرایندهایی که با بیشترین مشکلات روبرو هستند دارای اولویت بالاتری اند.
- آمادگی برای تغییر: بهبود فرآیند مورد مطالعه را تا چه حد امکانپذیر میدانید؟
بدیهی است دو شاخص فوق را نیز باید بصورت کمی درآوردید که استفاده از طیف لیکرت برای این منظور نیز توصیه میشود. نحوه محاسبه امتیاز مربوط به هر یک از این شاخصها نیز مانند دو شاخص اشاره شده بوده و باید خبرگان منتخب به هر فرایند امتیاز ۱-۵ بدهند.
تجزیه و تحلیل فرایندها از طریق فرایندکاوی
تحلیل های کمی بر اساس خبره گی، تجربه و شرایط تحلیلگر فرایند و سایر دینفعان قطعا متفاوت هست و تحلیل های کمی هم با عدد رو رقم سر و کار دارند. مثلا در شبیه سازی باید برآورد کنیم هر تسک چقدر زمان و منابع لازم دارد و یا از طریق مشاهده این موارد را به دست آورده باشیم.
طبیعتاً برآورد خیلی دقیق نمی تواند باشد و مشاهده هم با خطا همراه است. یعنی امکان دارد درآن یک یا چند باری که مشاهده می کنیم، افراد طوری دیگر و بصورت غیرواقعی کار کنند کار کنند. پس میشه نتیجه گیری کرد به این نوع از تحلیل های میشه خرده گرفت و رد شان کرد.
هر چند هنوز روش های تحلیل کمی و کیفی اثربخشی خود را داشته و در برخی مواقع تنها راه تجزیه و تحلیل فرایند است که در ادامه توضیح خواهیم داد.
ولی اگر در مورد آن فرایند لاگ داشته باشیم، می توانیم بر اساس واقعیت ها فرایندها را تحلیل کنیم و کسی هم نمی تواند به آن ایراد وارد کند چون کاملا بر اساس واقعیت هست.
یک موضوع در خصوص تحلیل فراینده از طریق فرایندکاوی
فرایندکاوی بحث بسیار فوق العاده و با اثربخشی بالایی هست ولی پیش نیازش داشتن لاگ هست. لاگ هم نتایج حاصل از انجام فعالیت ها در نرم افزارهای مختلف است. پس اگر ضریب نفوذ مکانیزاسیون در سازمان تان بالا نیست، برای اینکه بتوانید از این قابلیت های فوق العاده استفاده کنید، خیلی با سرعت بالا به سمت مکانیزاسیون حرکت کنید.
همچنین دقت کنید درصورت عدم وجود لاگ در مورد فرایند مورد نظر بایستی از روش های تحلیلی که در بالا اشاره شد استفاده نمایید.
پیشنهاد میشود این مطلب مهم را بخوانید: فرایندکاوی چیست و پیش نیازهای آن کدام اند؟
لطفا توجه بفرمایید: