اگر سه مطلب قبلی را نخوانده اید حتما آنها را مطالعه کنید بعد این مطلب را بخوانید
مطلب اول (فرآیندکاوی، پل بین مدیریت فرآیند (BPM) و هوشمندی کسب و کار (BI))
مطلب دوم (معرفی مفاهیم پایه فرآیندکاوی)
مطلب سوم (الگوریتمهای فرآیندکاوی)
محدوده اصلی کاربرد استخراج فرآیندها کشف مدلهای فرآیند ناشناختهای است که به منظور تجزیه و تحلیل یا بهینه سازی مورد استفاده قرار میگیرند (وان در آلتس و همکاران، ۲۰۱۲، ص. ۱۳). بازمهندسی فرآیند کسب و کار و اجرای سیستمهای ERP در سازمانها از دهه ۱۹۹۰ شروع شد. محققین از آن زمان توجه خود را بر طراحی و اجرای فرآیندها و دست یافتن به آنها متمرکز کردهاند. با تکمیل یکپارچه سازی سیستمهای اطلاعاتی در اجرای فرآیندهای کسب و کار و تکامل امکانات فنی جدید، این توجه به تجزیه و تحلیل و بهینه سازی معطوف شد.
اجراهای واقعی فرآیندهای کسب و کار اکنون میتوانند شرح و توصیف شوند. فرآیندهای کشف شده میتوانند برای شاخصهای عملکرد مانند میانگین پردازش زمان یا هزینههای بهبود و یا بازسازی مجدد فرآیند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. مزیت عمده استخراج فرآیند این واقعیت است که از دادههای قابل اعتماد استفاده میکند. به طور کلی امکان دستکاری تاریخی که در سیستمهای منبع ایجاد میشود، توسط کاربران معمولی سیستم به سادگی نخواهد بود. برای مدل سازی سنتی، اطلاعات لازم در ابتدا توسط مصاحبه، کارگاه یا تکنیکهای دستی مشابه که نیاز به تعامل با افراد دارند، جمع آوری میشوند، تا فرصت برای تفسیرِ شخصی ایجاد شود و مدلهای ایده آلی بر اساس فرضیات اغلب خوش بینانه شکل گیرند.
تجزیه و تحلیل و بهینه سازی محدود به بررسیهای پس از اجرا نیست. بلکه میتوان آن را برای پشتیبانی عملیاتی از طریق شناسایی دنباله هایی که اجرا شده اند ولی از مدل فرآیند در نظر گرفته شده تبعیت نمی کنند، استفاده کرد. همچنین میتواند برای پیش بینی رفتار یک دنباله در هنگام اجرا استفاده شود. یک مثال برای تجزیه و تحلیل در هنگام اجرا، پیش بینی زمان اتمام آماده سازی با مقایسه نمونهی اجراشده با موارد مشابه پردازش شده است. یک ویژگی دیگر میتواند ارائه توصیه هایی برای کاربر برای انتخاب فعالیتهای بعدی در فرآیند باشد. همچنین میتوان از فرآیندکاوی برای استخراج اطلاعاتِ مورد نیاز در طراحی فرآیندهای کسب و کار قبل از اجرای آنها استفاده کرد.
خلاصه ۴ مطلب قبلی
فرآیندکاوی، پلی بین داده کاوی ( BI) و مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) ایجاد میکند. یکپارچگی در حال افزایش سیستمهای اطلاعاتی برای پشتیبانی و خودکارسازیِ اجرای فرایندهای کسب و کار، مبنایی برای انواع جدیدی از تجزیه و تحلیل دادهها است. داده هایی که در سیستمهای اطلاعاتی ذخیره میشوند میتوانند برای مدل سازی و بازسازی مدلهای فرآیند کسب و کار استفاده شوند. این مدلها پایهای برای زمینههای کاربردی مختلف از جمله تجزیه و تحلیل فرآیند و بهینه سازی یا بررسی انطباق و تبعیت هستند. سازههای اساسی برای فرآیندکاوی عبارتند از: گزارشِ رویدادها، مدلهای فرآیند و الگوریتمهای استخراج. من مفاهیم اساسی فرآیندکاوی را در این پست، با نشان دادن مناطق کاربردی اصلی و استفاده از یکی از ابزارهای موجود یعنی ProM خلاصه کرده ام.
فرآیندکاوی هنوز یک رشته تحقیقاتی جوان است و محدودیتهای مربوطه در هنگام استفاده از فرآیندکاوی مورد توجه قرار گیرد. اگر چه بعضی از حوزهها مانند نشانه گذاری حوادث، کاهش پیچیدگی در مدلهای استخراجشده و پدیده هایی مانند رانِشِ مفهوم باید با تحقیق بیشتر مورد توجه قرار گیرند، مجموعهی روشها و ابزارهای موجود، یک منبع غنی و نوآور برای مدیریت موثر و کارآمدِ فرآیند کسب و کار در اختیار ما میگذارند.