در این مطلب در خصوص جایگاه و ارتباط سنجش بلوغ فرایندها با چرخه مدیریت فرایند و اینکه سنجش بلوغ فرایندها در کدام یک از فازهای مدیریت فرایند کاربرد و نمود بیشتری دارد، توضیحاتی ارائه خواهیم کرد.
ارتباط بلوغ با چرخه پس از فاز شناسایی و معماری فرآیند
یکی از مراحلی که بدون شک بلوغ فرآیند بیشترین ارتباط را با چرخه مدیریت فرآیند برقرار می کند بعد از فاز شناسایی فرآیند و آماده شدن معماری فرآیندی می باشد. در این مرحله که لیست فرآیندها احصاء می گردد، می توانیم فرآیندهای مورد نظر خود را انتخاب کرده و بلوغ آنها را پیش از آغاز چرخه مدیریت فرآیند ارزیابی نماییم. معماری فرآیند در واقع ماده خام اولیه برای شروع ارزیابی را در اختیار سازمان قرار می دهد. سازمان ها می توانند از بین فرآیندهایی که احصا شده، فرآیندهای کلیدی یا فرآیندهایی که اولویت بالاتری دارند را برای ارزیابی بلوغ انتخاب کرده و ارزیابی بلوغ را انجام دهند.
ذکر این نکته لازم است که گاهی اوقات سازمان ها می توانند به جای اینکه ارزیابی بلوغ را برای فرآیندهای خود انجام دهند، ارزیابی بلوغ را برای کلان فرآیندها یا حتی حوزه های فرآیندی نیز بکار بگیرند. این موضوع بستگی به این دارد که چه سطحی از دقت و کیفیت و زمان برای نتایج ارزیابی مدنظر می باشد. طبیعتاً ارزیابی بلوغ برای سطح فرآیندها از بالاترین دقت برخوردار می باشد و پس از ارزیابی نیز می توان نسخه های بهبود در سطح فرآیند تجویز نمود.
در حالی که ارزیابی بلوغ در سطح کلان فرآیند یا گروه فرآیند دقت ارزیابی را پایین آورده و بهبودهای کلانتری را پیشنهاد خواهد کرد. در عوض، ارزیابی بلوغ در سطح فرآیندی معمولاً زمان بر خواهد بود چرا که ارزیابی بلوغ بایستی به ازای هر فرآیند (یا حداقل فرآیندهای منتخب) صورت بگیرد. در حالی که در ارزیابی بلوغ در سطح کلان فرآیند، تعداد دفعات ارزیابی به شدت کاهش پیدا می کند و مدت زمان ارزیابی کوتاه خواهد بود. بنابراین سازمان ها بسته به میزان دقت و زمان ارزیابی بایستی یک تعادل بین انتخاب سطح فرآیندها را برای ارزیابی بلوغ برگزینند.
ارتباط بلوغ با چرخه پس از فاز نظارت و کنترل
یکی دیگر از مراحل چرخه عمر مدیریت فرآیند که حضور بلوغ در آن به وضوح مشخص است پس از فاز نظارت و کنترل و به عبارتی انتهای چرخه می باشد. همانطور که در ابتدای چرخه، یک بار بلوغ فرآیندها ارزیابی می شود تا بلوغ اولیه آنها مشخص شود، پس از طی کردن مراحل چرخه مدیریت فرآیند هم نیاز است یکبار دیگر بلوغ فرآیندها ارزیابی گردد تا اثربخشی اقدامات انجام شده در طول استقرار چرخه مدیریت فرآیند در سازمان تعیین شود.
به عبارت بهتر با توجه به اینکه بلوغ اولیه فرآیندها ارزیابی شده، مشخص می شود اقدامات و کارهایی که در طول چرخه بر روی فرآیندها صورت گرفته تا چه حد باعث افزایش بلوغ فرآیندها شده و می توان مقایسه ای بین بلوغ اولیه (پیش از اجرای چرخه) و ثانویه (پس از اجرای چرخه) فرآیندها انجام داد. طبیعتاً انتظار داریم تا اقداماتی که در طول چرخه بر روی فرآیندها انجام می شود (مثل کشف فرآیند، مستندسازی فرآیند، تحلیل و بهبود، پیاده سازی، کنترل و …) باعث افزایش سطح بلوغ آن فرآیند گردیده و بلوغ فرآیندهایی که حداقل یکبار در طول چرخه مدیریت فرآیند حرکت کرده باشند بالاتر از بلوغ اولیه انها باشد و با هربار چرخیدن در این چرخه نیز بلوغ آنها بصورت تکرار شونده افزایش یابد.
شکل زیر، عمده ارتباطات بلوغ فرآیندی با چرخه عمر مدیریت فرآیند را نشان می دهد.