یکی از ابهاماتی که برای بسیاری از شما امکان دارد وجود داشته باشد این است که آیا تحلیلگر فرایند همان تحلیلگر کسب و کار است یا برعکس. در این مطلب میخواهیم توضیحاتی ارائه و به برخی تفاوت ها و شباهت ها این دو نقش اشاره کنیم.
چشم اندازها در فرایند تحلیل کسب و کار مورد استفاده قرار میگیرند تا وظایف و تکنیکهای مختص ایجاد شرایط نوآوری را فراهم کنند گه عبارتند از:
چابکی، هوش تجاری، فناوری اطلاعات، معماری کسب و کار، مدیریت فرایند کسب و کار
تکنیک ها در تحلیل کسب و کار (BABOK) تکنیکها و شگردها اطلاعاتی اضافی در مورد شیوه انجام یک وظیفه را به ما میدهد. چندین تکنیک وجود دارد که ممکن است به صورت جایگزین و یا همراه با دیگر روش ها انجام میشوند
مهارت های اساسی در تحلیل کسب و کار (BABOK) منعکس کننده دانش، مهارتها، رفتارها، خصوصیت، و مشخصه های فردی هستند که به افراد کمک می کنند تا نقش تحلیلگر کسب و کار را به بهترین نحو ممکن انجام دهد.
وظیفه یک جزء مجزا از کار است که میتوان آن را به صورت رسمی یا غیر رسمی و به عنوان بخشی از تحلیل کسب و کار انجام داد. راهنمای BABOK لیستی از کارها و وظایف مختلف تحلیلگران کسب و کار را مشخص نموده است.
حوزههای دانش بیانگر حوزههای تخصصی موجود در فرآیند تحلیل کسب و کار است که چندین وظیفه را در بر میگیرند. شش حوزه دانش داریم: حوزهی برنامهریزی و نظارت بر تحلیل کسب و کار، استخراج الزامات و همکاری، مدیریت چرخه عمر الزامات، تحلیل استراتژی و…
محتوای اصلی کتاب BABOK شامل شرح وظایف تحلیلگران کسب و کار است که در حوزههای مختلف دانش سازماندهی شده است. حوزههای دانش مجموعه ای از وظایف به هم پیوسته و منطقی از وظایف هستند.
تحلیل کسب و کار، فرآیند ایجاد تغییر در سازمان با مشخص سازی الزامات و پیشنهاد راهکارهایی است که ارزش را برای ذینفعان به ارمغان می آورد. تحلیل کسب و کار به مدیران شرکت این امکان را میدهد تا نیازها و دلیل اصلی تغییر در سازمان را به دقت مشخص کنند.
کتاب راهنمای جامع دانش تحلیل یا آنالیز کسب و کار (BABOK) استاندارد شناخته شده جهانی برای تحلیل کسب و کارها میباشد. این کتاب زمینه های دانش تحلیل کسب و کار، وظایف، صلاحیتها، تکنیکها و چشم اندازهایی از چگونگی روشهای تحلیل کسب و کار را توصیف می نماید.
افراد کلیدی زیادی در حیطه تحلیل فرآیند کسب وکار نقش دارند. در این حیطه، انتظار میرود هر شخص یک هدف واحد را پیش برد که عبارت است از کاهش هزینه ها، در عین استفاده هوشمندانه از منابع شرکت در جهت پشتیبانی بهتر از مشتریان.
موضوع این پادکست مدلسازی فرایندها در ۳ سوت است. اگر پادکست مشکلات پروژه های فرایند شماره سه را گوش داده باشید در آن پادکست گفتیم معمولا برای مدلسازی فرایندها از روش مصاحبه استفاده می شود. یعنی تیم مدیریت فرایندها که متشکل از چند نفر کارشناس (مثلا ۵ یا ۱۰ نفر) حوزه تحلیل فرایند و تحلیل کسب و کار است براساس برنامه ریزی هایی که می شود به واحدهای مختلف سازمانها مراجعه می کنند و در قالب شناسنامه های فرایندی اطلاعات فرایند را مدل می کنند. با توجه به اینکه در این تعداد نفرات محدودیت منابع داریم و سازمنها قالبا سازمانهای بزرگی هستند این کار بسیار طولانی خواهد شد یعنی شش ماه ،یک سال و حتی دوسال زمان نیاز دارد که ما مصاحبه کنیم، فرایندها را مستند کنیم، فرایندهای مستند شده را دوباره برای واحدهای سازمان ارسال کنیم، واحدها بخوانند و نظراتشون را به ما اعلام کنند ،نظرات را اعمال کنیم ، اصلاح کنیم و مجددا شناسنامه فرایندی اصلاح شده را ارسال کنیم .بعضاً تا چند مرحله رفت و برگشت انجام می شود تا نهایتاً فرایندها تایید و مدل شود.
در این پادکست می خواهیم روش خوب دیگری را معرفی کنیم که در یک زمان بسیار کوتاهتری می توانیم فرایندهای یک سازمان خیلی بزرگ را مستند کنیم . ما این کار را در یکی از وزراتخانه های بزرگ کشور انجام دادیم و خروجی کار خوب بود. ما این روش را از شرکت های آمریکایی و کانادایی یاد گرفتیم که در یکی از پروژ های بزرگ مشاور بودند و حالا می خواهیم آن را به شما ارائه کنیم.
در مصاحبه روش و سبک کار به این ترتیب است که نفرات تیم مدیریت فرایند یا متخصصین ما نسبت به چارچوب کار، نسبت به شناسنامه فرایندی و نسبت به استاندارد مدلسازی اشراف دارند منتها نسبت به بیزینس و کسب و کار و فعالیتهایی که در دل واحدها انجام می شود اطلاعات خوبی ندارد و مجبور می شوند محتوا را از واحدها بپرسند و در قالب این شناسنامه ها وارد کنند و نهایتاً شناسنامه های فرایندی را تهیه کنند.
در روشی که می خواهیم معرفی کنیم تحت عنوان کارگاههای ساخت یافته کاملا مسیر برعکس می شود. همانطور که از اسم این روش پیداست ما یک سری کارگاه و سمینار برگزار می کنیم مثلا یک کارگاه سه روزه از نفرات ذیصلاح که در واحدهای سازمانی حضور دارند دعوت می کنیم که در یک روز یا نصف روز به این کارگاهها بیایند. ما می بایست شناسنامه های فرایندی، استاندارد و امثال آن را به این ها آموزش می دهیم. آموزشی که به این دوستان می دهیم آموزش های عمیقی نیست.ولی ساختار کار و استاندارد مدلسازی BPMN و امثال آن را به این دوستان آموزش می دهیم. تیم مدیریت فرایند ما به عنوان لیدر واحدهای مختلف حضور خواهند داشت یعنی فرض کنیم از معاونت اداری و مالی که پنج تا مدیریت دارد. پنج تیم براساس مدیریت ها دعوت می کنیم فرمت کار را به آن ها می گوییم و یکی یا دوتا از کارشناسان تیم مدیریت فرایند که اطلاعاتشون در مورد مدیریت فرایند و مدلسازی فرایند تخصصی تر است به عنوان لیدر کنار این تیم مدیریت مالی یا اداری قرار می گیرن.
متن کامل این قسمت را در پادکست فوق گوش دهید.