مدل زنجیره ارزش پورتر (Porter)
در ادامه سلسله اموزش های مدیریت فرایند (BPM) در این مطلب مدل زنجیره ارزش پورتر (Porter) خدمت دوستان معرفی میگردد.
زنجیره ارزش ابزاری است که بهوسیله آن امکان برخورد سیستماتیک با تمام حوزههای کاری یک سازمان فراهم شده و با تجزیه و تحلیل این حوزهها میتوان هر حوزه را در ارتباط با مزیتهای رقابتی و عملکردی در کل سازمان ارزیابی کرد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بهکارگیری مفهوم زنجیره ارزش منجر به شکلگیری نگاه یکپارچه به فعالیتها و وظایف مختلف و به تبع آن منابع سازمان میگردد. این امر کمک مینماید که منابع سازمان در جهت مزیتهای سازمان مورد توجه و ارزیابی قرار گیرند.
بر خلاف بحث معروف پنج نیروی رقابتی پورتر که بیرون مرزهای کسب و کار و فضای صنعت را بررسی میکند، زنجیره ارزش دقیقاً به درون مرزهای کسب و کار نگاه میکند.
زنجیره ارزش مجموعهای از عملیات هایی است که در یک صنعت به صورت زنجیرگونه انجام می پذیرد تا به خلق ارزش منجر شود. محصولات از میان حلقه های این زنجیره عبور می کنند و در هر حلقه ارزشی به محصول نهایی افزوده می گردد.
معمولاً، هر حوزه کسب و کاری می بایست یک زنجیره ارزش داشته باشد، به این معنی که شرکت های متنوع (از لحاظ نوع کسب و کار)، چندین زنجیره ارزش دارند که به طور افقی یا عمودی با هم ارتباط دارند یا اگر استراتژی تنوع، خطوط کسب و کاری مستقل از هم را ایجاد نماید.
میتوان نتیجه گرفت بکارگیری مفهوم زنجیره ارزش منجر به شکلگیری نگاه یکپارچه به فعالیتها و وظایف مختلف و به تبع آن منابع سازمان میگردد. این امر کمک مینماید که منابع سازمان در جهت مزیتهای سازمان مورد توجه و ارزیابی قرار گیرند. از آنجاییکه زنجیره ارزش برای بنگاههای مختلف متفاوت است لذا اگر شرکتی بتواند درشناسایی وتحلیل فعالیتهای ارزش زای تولیدی بدرستی عمل کند و آن را مدیریت کند، در این صورت می تواند میزان تاثیر هر فعالیت در فازهای تولید را محاسبه و جهت حذف یا توسعه فعالیتی خاص با آگاهی کامل از وضعیت موجود و نتیجه آتی اقدام نمود.
معمولاً زنجیره ی ارزش یک شرکت به زنجیره ی ارزش شرکتهای دیگر متصل می شود و خود عضوی از زنجیره ای بزرگتر است. عده ای معتقد هستند استفاده از واژه ی شبکه به جای زنجیره بهتر است.
زنجیره ارزش مجموعه ای از فعالیتهایی است که سبب می گردد تا در فرایند انجام کار، ارزش واقعی محصول و یا خدمت را در فرایند تامین، تولید و توزیع را به شکل علمی تحلیل نماید و ارزش افزوده برای ذینفعان بخصوص مشتریان کمک نموده و بقای سازمان را در فضای رقابتی تضمین نماید.
شرکتها درچرخه تولیدخود بدنبال راهی برای افزایش میزان سود هستند، درتمامی مراحل تولید از تامین مواد اولیه تا عرضه محصول و خدمات پس از فروش این سود را می توان جستجوکرد. برای اینکار ابتدا باید فعالیتهای هر بخش راشناسایی کرد و تجزیه و تجلیل نمود. سپس میزان ارزش افزایی هرفعالیت را بدست آورد و نسبت آن را در ارزش افزوده نهایی محصول محاسبه کرد.
اگرچه این مدل در ابتدا برای بنگاههای تولیدی ارائه شده و مورد استفاده قرار گرفته است ولی بر اساس نوع و چارچوب نگرش آن، قابلیت استفاده در سازمانهای غیرتولیدی و با ماموریت و اهداف متفاوت از جمله خدماتی را داشته و نوعی انسجام فکری و عملی را ایجاد میکند. زنجیره ارزش حوزههای کاری یک سازمان را به دو گروه حوزههای کاری ماموریتهای اصلی و حوزههای کاری ماموریتهای پشتیبانی تقسیم میکند. هر کدام از این دو گروه نیز به نوبه خود دستهبندی معینی دارند که در تصویر زیر نشان داده شده است. این حوزههای کاری به تنهایی و در پیوند با یکدیگر برای سازمان تولید ارزش اقتصادی مینمایند. مجموعه این حوزههای کاری، زنجیره ارزش سازمان را تشکیل میدهند. در واقع ارزشهای ایجاد شده در فعالیتها و وظایف مختلف منجر به شکلگیری ارزش در کل سازمان میگردد.
براساس مدل زنجیره ارزش پورتر، حوزههای کاری سازمان به دو یا سه دسته کلی تقسیم میشوند:
حوزههای فرایندی ماموریتهای اصلی
حوزههای کاری ماموریتهای اصلی به آن دسته از حوزههای کاری زنجیره ارزش سازمان اتلاق میگردد که در جهت ماموریت و اهداف سازمان بوده و بهعنوان مثال در بنگاههای تولیدی شامل ساخت فیزیکی کالا (تولید خدمت)، فروش (عرضه) و انتقال آن به مصرفکننده و نیز خدمات بعد از فروش (و ارائه خدمات) میشوند. این حوزههای کاری که در واقع عملیات روزمره و جاری سازمان را شامل میشوند خود به پنج دسته قابل تقسیم هستند:
- تدارکات ورودی (Inbound Logistics)
- عملیات تولیدی (Operations)
- تدارکات خروجی (Outbound Logistics)
- بازاریابی و فروش (Marketing & Sales)
- خدمات پس از فروش (Services)
حوزههای فرایندی ماموریتهای پشتیبانی
حوزههای کاری ماموریتهای پشتیبانی به آن دسته از حوزههای کاری زنجیره ارزش سازمان اتلاق میگردد که به نحوی حوزههای کاری ماموریتهای اصلی سازمان را مورد پشتیبانی و حمایت قرار میدهند. این حوزههای کاری خود به چهار دسته کلی تقسیم میشوند:
- کسب و کار زیربنایی بنگاه (Firm Infrastructure)
- مدیریت منابع انسانی ((Human Resource Management
- توسعه تکنولوژی (Technology Development)
- تأمین (Procurement)
هر یک از حوزههای کاری ماموریتهای پشتیبانی، گاهی علاوه بر حوزههای کاری اصلی سازمان، دیگر حوزههای کاری پشتیبانی را نیز مورد حمایت قرار میدهند.
- گفتنی است برای رسیدن به زنجیره ارزش سازمان مراحل زیر باید طی شوند:
- شناخت تفصیلی کسب و کار سازمان
- تعیین حوزههای کسب و کار زنجیره ارزش برای سازمان بر اساس حوزههای کارکردی مدل پورتر
- تهیه مدل سلسله مراتب فرایندی سازمان با توجه به فرایندهای استخراج شده
- تدوین مدل زنجیره ارزش سازمان
در شکل زیر یک نمونه مدل زنجیره ارزش پورتر مشاهده مینمایید.
مشاهده این فیلم برابری میکند با چندین ماه مطالعه و تجربه کاری