عینیت بخشیدن به BPM با کمک فناوری اطلاعات
تکنولوژی تا کنون این توانایی را نداشته است که خود را کاملا با شرایط واقعی فرآیندهای سازمانی وفق دهد. نیاز به نوعی از سیستم ها برای پیاده سازی BPM مدتهاست که وجود دارد.
سیستم های مناسب برای BPM باید این ویژگیها را داشته باشند:
- رویکرد و ساختار افقی داشته باشند (بجای رویکرد عمودی – وظیفه ای)
- قابیلت تغییر و انعطاف بالائی داشته باشند (به دلیل تغییر مداوم کسب و کار)
- در سطح کل سازمان به کار گرفته شوند (چون فرایندها به هم وابسته اند)
در پاسخ به این نیازها چهار نسل از سیستم های اطلاعاتی تا کنون به وجود امده اند.
- نسل اول: نرم افزارهای منفرد
- نسل دوم:سیستم های ERP
- نسل سوم:سیستمهای WFM
- نسل چهارم:سیستمهای مدیریت فرایندهای کاری (BPMS)
که سه نسل اول قادر به پاسخگویی تمام نیازهای مورد نظر سازمان نبودند.
نسل اول: نرم افزارهای سنتی و قدیمی
نرم افزارهای تک کاربره و منفرد (single) مدت زمان زیادی جهت پشتیبانی از فرآیندهای سازمانی شرکتها به کار گرفته شده اند. تا حدود سال ۱۹۹۰ پشتیبانی از فرایندهای کاری بطور معمول توسط این برنامه های کاربردی انجام میشد به صورتیکه امروزه از آنها به عنوان نرم افزارهای سنتی و قدیمی یاد میشود.
هنوز تعداد زیادی از شرکتها جهت انجام امور اساسی خود از جمله کنترل فرآیند فروش کالاها، حسابداری و سیستم انجام معاملات از اینگونه نرم افزارها استفاده میکنند. این نرم افزارها احتیاجات جدید مورد نیاز را برآورده نمیسازند، احتیاجاتی از قبیل قابلیت انعطاف، تغییر سریع و شفافیت.
یک سازمان با تعداد زیادی از این قبیل نرم افزارها به سادگی قابلیت تغییر فرآیندهای سازمانی خود را ندارد. فرآیندها نمیتوانند از منطق ثابت برنامه های پشتیبانی کننده عبور کنند و حتی روالهای کاری این فرایندها قابلیت اصلاح و انعطاف ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند منطبق بر نیازهای خاص و جدید شوند.
نسل دوم:سیستم های ERP
بعد از دهه ۱۹۹۰ پکیجهای ERP مانند SAP ، Peoplesoft ، و Oracle Financials به عنوان نرمافزارهای در سطح مدیریت فروش رفتند و به عنوان نرم افزاری که میتوانند تعداد زیادی و یا حتی اکثر احتیاجات شرکتها را برآورده کنند معرفی شدند.
سیستمهای ERP قرار بود قابل اطمینان و کارا، با قابلیت انعطاف، سریع و شفاف باشند. در واقع نیز این سیستمها نسبت به سیستمهای قدیمی با قابلیت انعطاف بیشتر و با قابلیت انطباق سریع بودند و در ضمن آنها از عهده پیچیدگی و وابستگی فرآیندهای سازمانها بر آمده بودند. اما طبق گزارشات و نتایج عملی بدست آمده، تعداد کمی از سازمانها و شرکتها انتظاراتی را که از پروژههایERP داشته اند را بدست آورده اند، حتی بوجود آورندگان سیستمهای ERP ایجاد نسل جدید این گونه سیستمهای را در دستور کار دارند.
در عمل سیستمهای ERP هیچکدام از قابلیتهای وضوح و قابلیت انعطاف سریع را برآورده نکردند. مضاف بر اینکه به دلیل هزینه زیاد پیاده سازی سیستمهای متفاوت نرم افزاری ERP عملکرد آنها در مواجهه با فرآیندهای کاری متوقف شد.
نسل سوم: سیستمهای WFM
سیستمهای گردش کاری یکی از راه حلهای دیگری است که تاکنون ارائه شده است. این سیستمها مبتنی بر زیست چرخ مستندسازی و عملیات بر اساس فرمهای اطلاعاتی است. بصورت کلی این سیستمها از فرآیندهای دفتری، استاتیک و خوش تعریف پشتیبانی میکنند. از آنجایی که فرآیندها بصورت واضح و آشکار در نرمافزار بیان میشوند این نرم افزارها شفافیت و وضوح را برآورده می سازند. این نرم افزارها قابلیت تغییر و بروزرسانی سریعی دارند به خاطر اینکه آنها تعاریفی را ایجاد میکنند که به راحتی و سرعت قابل تغییرند. محدودیت اصلی که اینگونه سیستمها دارند عدم یکپارچه سازی است: در زمینه ارتباط این نوع سیستمها با یکدیگر ضعف وجود دارد. برنامه های پیاده سازی بر مبنای جریان کار وابسته به کسب و کاری هستند که برای آن کسب و کار بوجود آمده اند و به راحتی قابل بکارگیری در مورد مشتریان، تأمینکنندگان و شرکای تجاری دیگر نمیباشند.
نسل چهارم: سیستمهای مدیریت فرایندهای کسب و کار (نرم افزار BPMS)
همه راهها در حال منتهی شدن به سیستم مدیریت فرآیندهای سازمانی به عنوان هسته سیستمهای سازمانی آینده هستند. نسل جدیدی از سیستمها در حال ظهور میباشند که هدف اصلی آنها هماهنگ کردن فرآیندها با کار دیگران است. شعار اصلی آنها این است که “جزئی از سیستم یا افراد آنها باشیم”.
این سیستمها که از سال ۲۰۰۵ به بعد در حال فراگیر شدن هستند اکثر مبتنی بر تکنولوژی و پروتکلهای معماری سرویسگرا هستند. دلیل استفاده این سیستم ها از معماری سرویسگرا قابلیت بالای انعطافپذیری و استفاده مجدد این معماری است که در مباحث مدیریت فرایندهای کاری مورد نیاز است.