مهارت های ضروری تحلیلگران کسب و کار و تحلیلگران فرآیند
انتظار خدمت افراد بدون آموزش کافی، راهنمایی، و تجربه به عنوان تحلیلگر منطقی نیست. آن ها نه تنها کار خود را به خوبی انجام نخواهند داد، بلکه تجربه ای خسته کننده خواهند داشت. این کار شامل بسیری از مهارت های نرم می شود که بیشتر انسان محور هستند تا فناوری محور. تحلیلگران باید چگونگی استفاده از انواع تکنیک های استخراج و چگونگی ارائه اطلاعات به زبان اشکال را بدانند. تحلیلگر تأثیرگذار کسب و کار، ارتباطات قوی و مهارت های فردی را با دانش فنی حوزه کسب و کار و شخصیت مناسب برای این کار ترکیب می کند. صبر و تمایل واقعی برای کار با افراد، از عوامل کلیدی موفقیت هستند. مهارت های زیر برای تحلیلگران کسب و کار و تحلیلگران فرایند، بسیار ضروری و مهم هستند:
مهارت های گوش دادن: تحلیلگران باید برای مهارت در ارتباط دو طرفه، چگونگی گوش دادن مؤثر را یاد بگیرند. گوش دادن فعال شامل از بین بردن حواس پرتی ها، حفظ حالت توجه و ارتباط چشمی و بازگویی نکات کلیدی به منظور تأیید است. تحلیلگر باید آنچه مردم می گویند و حتی آنچه آن ها تردید به گفتنش دارند را درک کند. او باید یاد بگیرد که چگونه همکاران ترجیح می دهند ارتباط برقرار کنند و از تحمیل فیلتر شخصی خود جلوگیری کند. همچنین تحلیلگر بایستی از فرضیات بیان نشده در زمینه چیزی، همچنین تفسیر شنیده های دیگران مراقبت کند.
مهارت های مصاحبه و پرسش: بیشترین ورودی نیازمندی ها از طریق بحث ها به دست می آید، بنابراین تحلیلگر باید قادر به تعامل با افراد و گروه های گوناگون درباره نیازمندی ها یشان باشد. کار با مدیران تحلیلگر باید قادر به تعامل با افراد و گروه های گوناگون درباره نیازمندی هایشان باشد. کار با مدیران ارشد و با افراد بسیار مستبد و یا تهاجمی می تواند تهدید آمیز باشد. تحلیلگر نیازمند پرسیدن سوالات درست برای دستیابی به اطلاعات نیازمندی های ضروری است. به عنوان مثال، کاربران به طور طبیعی متمرکز بر رفتاری های عادی مورد انتظار سیستم هستند؛ بنابراین، تحلیلگر باید برای تشخیص شرایط خطا و تعیین چگونگی پاسخ دهی سیستم نیز تحقیق کند. تجربه، وی را تبدیل به فردی ماهر در هنر پرسیدن سوال می کند که عدم قطعیت، اختلافات،فرضیات و انتظارات بیان نشده را آشکار و روشن می سازد.
بداهه فکر کردن: تحلیلگران کسب و کار همیشه نیازمند آگاهی از اطلاعات موجود می باشند تا اطلاعات جدید را در برابر آن پردازش کنند. آن ها نیازمند کشف تناقضات، عدم قطعیت، ابهام و مفروضات هستند تا بتوانند آن ها را در لحظه مناسب مورد بحث قرار دهند. تحلیلگر می تواند مجموعه ای کامل از سوالات مصاحبه فراهم کند؛ اما همیشه نیاز به پرسش پیش بینی نشده وجود دارد. همیشه نیاز به تهیه پیش نویس سوالات خوب، گوش دادن واضح به پاسخ و فکر سریع و هوشمندانه بعدی برای گرفتن و یا پرسیدن وجود دارد. گاهی اوقات حتی سوالی پرسیده نمی شود بلکه با مثالی مناسب زمینه، به ذینفعان در تدوین و فرموله کردن پاسخ بعدی کمک خواهد کرد.
مهارت های تحلیلی: یک تحلیلگر کسب و کار مؤثر می تواند در سطح بالا و پایینی از انتزاع فکر کند و می داند که چه زمانی از یکی به دیگری حرکت کند. گاهی اوقات، باید از اطلاعات سطح بالا به جزئیات کشیده شود. گاهی اوقات نیز، نیازمند تعمیم نیاز خاصی است که کاربری برای مجموعه ای از نیازمندی ها تعریف کرده که نیازمندی های ذینفعان متعدد را برآورده خواهد کرد. تحلیلگران نیازمند درک اطلاعات پیچیده که از منابع متعدد جمع آوری شده اند و حل مشکلات دشوار مربوط به آن اطلاعات می باشند. آن ها نیازمند ارزیابی انتقادی اطلاعات برای حل و فصل تضادها، خواسته های جدا از نیازهای اساسی واقعی کاربر و تشخیص ایده های راه کار از نیازمندی ها، هستند.
مهارت های تفکر سیستمی: اگرچه یک تحلیلگر کسب و کار باید جزئیات گرا باشد، اما باید تصویر بزرگ را نیز ببیند. برای جستجو تناقضات و تأثیرات، تحلیلگر باید نیازمندی ها را در برابر آنچه او در مورد کل شرکت، محیط کسب و کار و نرم افزار می داند، بررسی کند. تحلیلگر نیاز به درک تعاملات و روابط میان افراد، فرآیندها و تکنولوژی مربوط به سیستم را دارد. اگر یک مشتری درخواست یک نیازمندی برای حوزه کارکردی خود دارد، تحلیلگر باید تشخیص دهد که آیا نیازمندی، به طریق نامحسوسی در دیگر بخش های سیستم تأثیر می گذارد.
مهارت های یادگیری: تحلیلگران باید به سرعت اصول جدید را درباره روش های جدید نیازمندی ها یا دامنه نرم افزار یاد بگیرند. آن ها باید قابلیت ترجمه مؤثر دانش به عمل را داشته باشند. تحلیلگران باید خوانندگان کارآمد و منتقدی باشند چرا که مجبورند سریع از میان بسیاری از اصول، ماهیت موضوع را درک کنند. لازم نیست که متخصص در حوزه باشید، پس در سوال کردن برای روشن شدن ابهامات مردد نباشید. در مورد آنچه نمی دانید صادق باشید.درست است که همه پیز را ندانید، اما پنهان کردن ندانستن درست نیست.
مهارت های تسهیل: توانایی برای کمک به بحث نیازمندی ها و کارگاه های آموزشی استخراج، یکی از قابلیت های حیاتی تحلیلگران است. تسهیل، عمل رهبری یک گروه به سمت موفقیت است. این مهارت در زمان تعریف مشترک نیازمندی ها، اولویت بندی نیازمندی ها و حل و فصل مناقشات ضروری است. تسهیل کننده بی طرف کسی که توانایی بررسی، مشاهده و دارای مهارت های تسهیل قوی است، می تواند به ایجاد اعتماد گروهی و گاهی اوقات بهبود روابط پرتنش بین کسب و کار و کارکنان فناوری اطلاعات کمک کند.
مهارت های رهبری: یک تحلیلگر قوی می تواند یک گروه از ذینفعان را تحت تأثیر قرار داد و در جهتی خاص برای انجام یک هدف مشترک به حرکت درآورد. رهبری، نیاز به درک انواع تکنیک ها برای مذاکره توافقنامه ها میان ذینفعان پروژه، حل و فصل اختلافات و تصمیم گیری دارد. تحلیلگر باید یک محیط مشترک، برای پرورش اعتماد میان گروه های ذینفعان مختلف، افرادی که ممکن است درکی از انگیزه ها، نیازها و محدودیت های دیگری نداشته باشد، ایجاد کند.
مهارت های مشاهده: یک تحلیلگر هوشیار، نظرات ضمنی را تشخیص می دهد که امکان دارد تبدیل به چیز قابل توجهی شوند. با تماشای یک کاربر هنگام استفاده از نرم افزار موجود یا انجام وظایفش، ناظر خوبی می تواند پیچیدگی های خاصی را تشخیص دهد که کاربر امکان دارد به آن فکر نکرده باشد. گاهی اوقات مهارت های مشاهده قوی، زمینه های جدید برای بحث در رابطه با استخراج نیازمندی ها را در معرض دید می گذارد، و در نتیجه نیازمندی های تکمیلی را آشکار می کند.
مهارت های ارتباطی: محصول اصلی توسعه نیازمندی ها مجموعه نوشته شده ای از نیازمندی ها است که به طور مؤثر اطلاعات را در میان مشتریان، واحد بازاریابی، مدیران و کارکنان فنی به اشتراک می گذارد. تحلیلگر نیاز به دستور زبان قوی و توانایی بیان واضح ایده های پیچیده به برگه های نوشتاری و شفاهی دارد. تحلیلگر باید قادر به نوشتن برای مخاطبان متعدد باشد، از جمله مشتریانی که باید نیازمندی ها را اعتبارسنجی کنند و توسعه دهندگان که نیاز به نیازمندی های روشن و دقیق برای اجرا دارند. یک تحلیلگر، نیاز به صحبت واضح مطابق با اصطلاحات محلی و باتوجه به تفاوت های منطقه ای در گویش دارد. همچنین، یک تحلیلگر باید قادر به خلاصه کردن و ارائه اطلاعات در سطح جزئیاتی که مخاطبان هدف نیازمندند، باشد.
مهارت های سازمانی: تحلیلگران کسب و کار باید با ارائه وسیعی از اطلاعات چندپاره و فاقد تأثیرگذاری که در طول استخراج و تحلیل جمع آوری شده اند، مبارزه کنند. مقابله با اطلاعات در حال تغییر سریع و انسجام دادن به تمامی تکه ها به صورت یک کل، خواستار مهارت های سازمانی استثنایی و صبر و سرسختی برای ایجاد مفهوم از ابهام و بی نظمی است. به عنوان یک تحلیلگر، نیاز به توانایی راه اندازی معماری اطلاعات برای پشتیبانی از اطلاعات پروژه در زمان رشد آن در سراسر پروژه دارید.
مهارت های مدل سازی: مدل ها از فلوچارت های ساده تا مدل های تجزیه و تحلیل ساخت یافته (دیاگرام جریان داده، دیاگرام ارتباط-موجود و دیاگرام های مشابه) تا نمادهایی به زبان مدل سازی یکپارچه (UML) متنوع هستند که تسلط روی این مدل ها، بخشی از توانمندی های هر تحلیلگر است. برخی، هنگام برقراری ارتباط با کاربران و بعضی هنگام برقراری ارتباط با توسعه دهندگان و بعضی هم صرفاً برای تجزیه و تحلیل برای کمک به تحلیلگر در بهبود نیازمندی ها، مفید خواهند بود. تحلیلگر در زمان انتخاب مدل های خاص نیازمند آگاهی از چگونگی ارزش افزایی آن هاست. همچنین، نیاز به آموزش سایر ذینفعان در رابطه با ارزش استفاده از این مدل ها و چگونگی خواندن آن ها دارد.
مهارت های فردی: تحلیلگران باید قادر باشند به افرادی با منافع رقابتی دست یابند که با هم به عنوان یک تیم کار کنند. یک تحلیلگر باید از صحبت با افراد در وظایف شغلی متنوع و در تمام سطوح سازمانی احساس راحتی کند. یک تحلیلگر کسب و کار باید با زبان مخاطبی که در حال صحبت با اوست حرف بزند، نه با استفاده از اصطلاحات فنی که با ذینفعان کسب و کار صحبت می کند همچنین ممکن است نیاز به کار با تیم های مجازی باشد که اعضای آن از لحاظ جغرافیایی، مناطق زمانی، فرهنگ ها و یا زبان های بومی متفاوت هستند. یک تحلیلگر باید در برقراری ارتباط راحت و روشن و نامتناقض و ثابت قدم با اعضای تیم باشد.
خلاقیت: تحلیلگران کسب و کار صرفاً یک کاتب برای ثبت هر آنچه مشتریان می گویند، نیستند. بهترین تحلیلگران نیازمندی های بالقوه ای را برای در نظر گرفتن مشتریان کشف می کنند. آن ها قابلیت های نوآورانه محصول، بازارهای جدید و فرصت های کسب و کار را متصور می شوند و به راه هایی فکر می کنند که مشتریان خود را خوشحال و متعجب کنند. یک تحلیلگر ارزشمند، راه های خلاقانه برای برآوردن نیازهایی می کنند که کاربران تا به حال حتی از وجود آن ها اطلاعی نداشتند. تحلیلگران می توانند ایده های جدید ارائه کنند چرا که به اندازه کاربران محدود به حل مسئله نیستند. هرچند تحلیلگران نیز باید مراقب آب طلاکاری راه کار باشند و در واقع بدون تأیید مشتری، نیازمندی های جدید به مشخصات اضافه نکنند.
منبع: فصلنامه مهرفا
مشاهده فیلم های آموزشی زیر نیز میتواند برای شما جذاب باشد:
چرا باید مدیریت فرایند را یاد بگیریم ؟