عضویت در کانال مدیریت فرایند
ریشه و تاریخچه مدیریت فرایند (BPM)- بخش اول

این مطلب  برگرفته از کتاب اصول و مبانی مدیریت فرایند (Fundamentals of Business Process Management) است.


ریشه و تاریخچه مدیریت فرایند (BPM)- بخش اول

برای درک بهتر این­که چرا سازمان‌ها BPM را به کار می‌گیرند و چه مزایایی را برای آن­ها به ارمغان می‌آورد، خوب است که به دلایل ظهور و تکامل BPM در طول زمان نگاه کنیم. در زیر ما به محرکین اصول BPM از دیدگاه تاریخی نگاه می­کنیم.


زمان وظیفهای

ایده کلیدی BPM تمرکز بر فرایندها هنگام سازماندهی و مدیریت امور در سازمان است. این ایده ممکن است در نگاه اول شهودی و ساده به نظر برسد. در حقیقت، اگر کسی به کیفیت محصول یا خدمات خاص و سرعت تحویل آن به مشتری اهمیت دهد، مراحل بسیاری که برای تولید آن لازم است را در نظر می­گیرد حتی اگر شهودی باشد، قبل از آن­که این ایده بخشیضروری از ساختارهای کاری سازمان‌ها شود،  چند مرحله تکاملی را طی کرده­ است. در زمان ماقبل تاریخ، انسان‌ها معمولا خودشان یا گروه‌های کوچک، مواد غذایی، ابزار و موارد دیگر را تولید می­کردند. در جوامع ماقبل تاریخ مصرف‌کنندگان و تولید‌کنندگان یک کالا اغلب یکی بودند. به لحاظ صنعتی، مردم فرآیندهای تولید را خودشان انجام می‌دادند. در نتیجه، آن­ها دانش چگونگی تولید چیزهای مختلفی را داشتند. به عبارت دیگر متخصصین عمومی بودند.


در زمان­های قدیم، به موازات افزایش شهرها و ایالت­ها، ساختار کار مبتنی بر متخصصین عمومی شروع به تکامل کرده که می­توان آن را به عنوان سطح متوسط تخصص توصیف کرد. مردم شروع به تخصص یافتن در زمینه ارائه یک نوع خاص از کالاها، مانند سفال، یا ارائه یک نوع خاص از خدمات، مانند اقامت برای مسافران کردند. این توسعه گسترده به سمت سطح بالاتر تخصص نیروی کار در صنایع دستی در طول قرون وسطی حرکت کرد. این اصناف اساساً گروهی از تجار و صنعتگران مربوط به فعالیت اقتصادی مشابه بودند، از جمله آرایشگران، کفاشان، جراحان و مجسمه‌سازان. کارگران در این زمان درک خوبی از تمام فرایندی که درگیر آن بودند داشتند، اما در مورد فرایندهای تولید محصولات یا خدماتی که توسط دیگران انجام می‌شد، درک کاملی نداشتند.


سطح بالاتری از تخصصی‌سازی کارکنان قرون وسطا به سمت تخصصی‌سازی محض در دوران انقلاب صنعتی دوم حرکت کرد، بین نیمه دوم قرن نوزدهم و جنگ جهانی اول. فردریش ویل تیلور (۱۸۵۶-۱۹۱۵)، مجموعه­ای از اصول شناخته شده تحت عنوان مدیریت علمی را مطرح کرد. عنصر کلیدی رویکرد تیلور، شکل افراطی تقسیم کار بود.تیلور با مطالعه بسیار دقیق فعالیت‌های کارگران، مانند مراحلی که فرد برای به کارگیری آهن‌خام در کارخانه‌های فولاد انجام می­داد، دستورالعمل‌های خاصی را برای کارگران ایجاد کرد. کارگران فقط با انجام یکی از گام‌های تولید، در فرایند تولید مشارکت می­کردند. نه فقط در صنعت، بلکه در محیط‌های اداری مانند سازمان‌های دولتی، مفهوم تقسیم کار فرم غالب سازماندهی امور شد. نتیجه این توسعه این بود که کارکنان، متخصصین محض یک بخش از فرایند کسب­وکاری که با آن مواجه بودند، شدند.


اثر جانبی ایده‌های تیلور و هم­عصران وی ظهور طبقه کاملاً جدید متخصصان یعنی مدیران  بود. به طبع آن نیاز به وجود کسی برای نظارت بر بهره‌وری گروه کارگران مربوط به همان بخش از فرایند تولید بود. مدیران، مسئول برقراری پیوند اهداف بهره‌وری برای هر یک از کارگران و کسب اطمینان از دستیابی به اهداف بودند.بر خلاف صاحبان صنایع قرون وسطایی، که توانستند چنین جایگاهی را بر اساس کار استادانه‌ای که خودشان تولید کرده بودند به­دست آورند، مدیران لزوماً در اجرای کاری که نظارت می­کنند خبره نیستند. علاقه اصلی آن­ها، بهینه­سازی انجام کارها با استفاده از منابع تحت نظارتشان است.


بخش دوم: ریشه و تاریخچه مدیریت فرایند (BPM)- بخش دوم (با ذکر مثال از یکی از فرایندهای شرکت فورد)

به اشتراک بگذارید :

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد :

تمامی حقوق مادی و معنوی برای این وب سایت محفوظ می باشد .