عضویت در کانال مدیریت فرایند
شباهت ها و تفاوت های BPM-Lean -TQM- Six Sigma
تفاوت مدیریت فرایند و TQM

شباهت ها و تفاوت های BPM-Lean -TQM- Six Sigma برگرفته از کتاب اصول و مبانی مدیریت فرایند (Fundamentals of Business Process Management)


اصول مرتبط

BPM  تنها اصلی نیست که بر بهبود کارایی عملیاتی سازمان متمرکز است. در زیر ما برخی از این اصول مرتبط را معرفی می‌کنیم و روابط کلیدی و تفاوت‌های بین این اصول و BPM را شناسایی می‌کنیم.

مدیریت کیفیت جامع (TQM) رویکردی است که از لحاظ زمانی قبل از BPM و الهام‌بخش آن بوده است. تمرکز TQM بر بهبود مستمر و حفظ کیفیت محصولات و همچنین توسعه خدمات است. به این ترتیب، تاکید BPM بر ضرورت تلاش برای بهبود است. اما تأکید  TQM بر خود محصولات و سرویس هاست. دیدگاه BPM این است که کیفیت برتر محصولات و خدمات با تمرکز بر روی بهبود فرایندهایی که این محصولات و خدمات را ایجاد می‌کنند حاصل می­شود. باید پذیرفت که این دیدگاه تا حدودی بحث‌برانگیز است، زیرا در TQM رایج،  BPM به عنوان یکی از شیوه‌های مختلفی که در یک برنامه TQM یافت می­شود، دیده می­شود. از لحاظ نظری چندان تمایزی بین این دو وجود ندارد، اما به لحاظ تجربی یکی از کاربردهای TQM عمدتاً در حوزه تولید یافت می­شود-جایی که محصولات ملموس هستند- در حالیکه BPM متمایل به سازمان‌های خدماتی است.


مدیریت عملیات زمینه‌ای است که روی مدیریت وظایف فنی و فیزیکی مرتبط یک شرکت یا سازمان متمرکز است، به ویژه آن­هایی که مرتبط به تولید و ساخت هستند. در این دیدگاه نظریه احتمالات، نظریه صف‌، تجزیه‌وتحلیل تصمیم‌گیری، مدلسازی ریاضی و شبیه‌سازی، تکنیک‌های مهم برای بهینه‌سازی کارایی عملیات هستند که مثال آن در فصل ۷ بحث خواهد شد. چنین تکنیک‌هایی در ایجاد نوآوری‌های BPM مفید هستند. تفاوت مدیریت عملیات و BPM در این است که مدیریت عملیات عموماً بر کنترل و ایجاد فرایند، بدون الزام تغییر در آن متمرکز است در حالیکه BPM بر تغییر فرایند به منظور بهبود آن متمرکز است.


Lean یک اصل مدیریتی است که از صنعت به ویژه از فلسفه مهندسی تویوتا آغاز شده است. یکی از اصول عمده Lean حذف ضایعات است مانند فعالیت‌هایی که هیچ ارزش افزوده­ای برای مشتری ندارد. در فصل ۶ در این مورد بحث خواهیم کرد. BPM بسیاری از اصول Lean را در بر می­گیرد.

تفاوت دیگر این است که BPM تأکید بر استفاده از فناوری اطلاعات به عنوان یک ابزار برای بهبود کسب و کارفرایندها دارد و آن­ها را سازگارتر و تکرارپذیر می‌کند.


شش سیگما مجموعه‌ای دیگر از روش‌هایی است که در تولید آغاز شده و به ویژه از شیوه‌های مهندسی و تولید در موتورولا است. ویژگی اصلی شش سیگما تمرکز آن بر به حداقل رساندن نقص (خطا) است. شش‌سیگما تأکید ویژه ای بر اندازه‌گیری خروجی فرآیندها یا فعالیت‌ها، به خصوص از منظر کیفیت دارد. شش‌سیگما  مدیران را تشویق می کند که به طور سیستماتیک اثرات نوآوری‌های بهبود در خروجی را مقایسه کنند. در عمل، شش‌سیگما لزوماً به تنهایی به کار نمی‌رود، اما در ارتباط با رویکردهای دیگر به کار می‌رود. به ویژه، رویکرد مشهوریست که فلسفه Lean را با تکنیک های شش‌سیگما ترکیب می‌کند که باعث هدایت به سمت رویکردی شده که با نام  Lean Six Sigma شناخته شده است. امروزه، بسیاری از تکنیک‌های  شش‌سیگما نیز بطور معمول در BPM استفاده می‌شود. در فصل ۶ ما چند مورد از تکنیک‌های تحلیل فرایند کسب وکار که توسط شش‌سیگما و BPM به اشتراک گذاشته شده است را معرفی خواهیم کرد.


به طور خلاصه، ما می­توانیم بگوییم که BPM برگرفته از فلسفه بهبود مستمر TQM است، اصول و تکنیک‌های مدیریت عملیات را در بر می­گیرد و Lean و شش‌سیگما  را به همراه قابلیت فناوری اطلاعات مدرن به منظور بهینه­سازی روند فرایندهای کسب­وکار با اهداف عملکردی یک سازمان ترکیب می­کند.

به اشتراک بگذارید :

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد :

تمامی حقوق مادی و معنوی برای این وب سایت محفوظ می باشد .