تبدیل مدلهای فرآیند به مدلهای قابل اجرا در نرم افزار BPMS– بخش سوم
در ۲ مطلب قبلی در این خصوص صحبت کردیم که تبدیل مدلهای فرآیند به مدلهای قابل اجرا در نرم افزار BPMS چگونه باید انجام شود و مرحله اول، دوم و سوم این تبدیل را مرور کردیم.
در این مطلب در نظر داریم گام چهارم و پنجم در تبدیل مدلهای فرآیند به مدلهای قابل اجرا در نرم افزار BPMS را توضیح خواهیم داد.
گفتنی است مطالبی که بیان میشود تنها چکیده ای از فصل نهم کتاب Fundamentals of Business Process Management است که توسط مدرسه مدیریت فرایند چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
همانطور که می دانید کتاب Fundamentals of Business Process Managementجزء بهترین کتاب های حوزه مدیریت فرایند است.
گام چهارم: سطح مناسب ریز کردن مدل فرآیند
لزوماً بین وظایف مدل کسبوکارگرا و مدل اجرایی تناظر یک به یک وجود ندارد. در واقع باید در نظر داشته باشیم که وظیفه یک BPMS، هماهنگی و تبادل کارها بین منابع چندگانه (انسان یا غیر انسان) است. به این ترتیب، دو یا چند وظیفه متوالی که به یک منبع اختصاص داده میشوند، کاندیداهایی برای تجمیع وظایف هستند. اگر وظایف ادغام شوند دیگر نیازی به نقش آفرینی BPMS نیست، چرا که لازم نیست تبادلات بین این دو وظیفه مدیریت شود. تنها کاری که لازم است انجام شود، مداخله در کار منابع اختصاص یافته به وظیفه است.
به عنوان مثال توالی وظایف از نوع کاربر را درنظر بگیرید: “ورود اطلاعات نام مشتری”، “ورود اطلاعات شماره مشتری” و “ورود اطلاعات جزئیات آسیب”، همه این کارها توسط کارمند رسیدگی به درخواست خسارت انجام میشود و میتوان هر سه این کارها را تحت عنوان “ورود اطلاعات درخواست خسارت” تجمیع کرد.
بعضی از موارد وجود دارد که با وجود اینکه کارهای متوالی توسط یک منبع مشترک انجام میشوند اما میتوانیم آنها را جداگانه انجام دهیم.
به عنوان مثال در شکل زیر سه وظیفه کاربر در فرآیند فرعی “تصدیق درجه اعتبار” داریم: “ارسال اسناد به آژانس”، “دریافت نتایج از آژانس” و “به روزرسانی سوابق دانش آموزان”. با وجود اینکه این کارها توسط یک کارمند اداری انجام میشود، به منظور نظارت بر پیشرفت کار پرونده ها و مدیریت استثناهای احتمالی، میخواهیم زمان انجام هر یک از مراحل مشخص باشد. به عنوان مثال، اگر نتایج در یک بازه زمانی مشخصی دریافت نشود، میتوان این تأخیر را با اضافه کردن برطرف کننده استثنائات به وظیفه “دریافت نتایج از آژانس” مدیریت کرد.
به همین ترتیب اگر برای انجام یک فعالیت به بیش از یک منبع نیاز باشد، آن فعالیت بیش از حد بزرگ است، بنابراین باید آن را به وظایف ریزتر تقسیم کنیم که بتوان هر وظیفه را به یک منبع اختصاص داد.
به عنوان مثال، فعالیت “ورود و تأیید انتقال پول” به منظور رعایت اصل تفکیک وظایف، احتمالاً توسط دو نفر مختلف انجام میشود (حتی اگر نقش مشابهی داشته باشند). ابتدا مسئول مالی سفارش را وارد سیستم میکند، سپس یک مسئول مالی دیگر آن را تأیید میکند.
گام پنجم: تعیین مشخصههای اجرا
در آخرین مرحله باید مشخص کنیم که چگونه هر عنصر مدل توسط BPMS اجرا میشود. برای مثال اولین وظیفه سرویس را از مثال بازنگری شده تحقق سفارش درنظر بگیرید: “بررسی وجود موجودی”. به این نکته اشاره میکنیم که برای برقراری ارتباط با سیستم ERP انبار، به ورودی سفارش خرید نیاز داریم.
باید خدمتی که توسط سیستم ERP برای بررسی سطوح موجودی و تعیین محل آن ارائه میشود را مشخص کنیم. همچنین اطلاعاتی از محصول در سفارش خرید وجود دارد مورد نیاز این سرویس است (یعنی فرمت input object) و اطلاعات تولید شده توسط این سرویس (یعنی فرمت output object) باید تعیین شود. این جزئیات پیاده سازی، مشخصه های اجرا نامیده میشود.
این جزئیات به طور خاص عبارتند از:
- متغیرهای فرآیند، پیامها، سیگنالها و خطاها
- متغیرهای وظایف، رویدادها و ارتباط آنها با متغیرهای فرآیند
- جزئیات سرویس برای وظایف از نوع سرویس، ارسال و دریافت و رویدادهای پیام و سیگنال
- ریزکدها برای وظایف اسکریپت
- قوانین تخصیص مجری و ساختار رابطهای کاربر برای وظایف کاربر
- وظایف، رویدادها و عبارات جریان توالی
- مشخصههای خاص BPMS
این مشخصهها، نمود گرافیکی در نمودار BPMN ندارند اما در فرمت تبادل BPMN 2.0 ذخیره میشوند. فرمت تبادل BPMN، ارائه مدل BPMN بصورت متنی با فرمت XML است که برای تبادل بین ابزارها در مدل BPMN درنظر گرفته شده است و ورودی موتور اجرایی BPMN است. ابزارهای مدلسازی BPMN، یک رابط بصری برای ویرایش بسیاری از این مشخصه های غیرگرافیکی را فراهم میکند بنابراین در اغلب موارد، مستقیماً نیازی به نوشتن XML ندارید.
پایان