همانطور که معماری سازمانی به برداشتن گام های بزرگ برای تمرکز مجدد بر روی افراد، فرآیندها و ارزش ها به جای فناوری اولیه ادامه می دهد، مرز بین معمار سازمانی و معمار کسب و کار به طور فزاینده ای نامشخص می شود. در برخی از سازمانها، معماران کسبوکار نقشهای بسیار مشابهی با معماران سازمانی بازی میکنند و در برخی دیگر، معماران کسبوکار تمرکز استراتژیک مجزایی بر عملیات سازمان دارند.
معمار کسب و کار کیست؟
معمار کسب و کار با اشغال یک نقش ارشد در سازمان، یک متفکر استراتژیک است که شکاف بین استراتژی کسب و کار و اجرای عملیاتی آن را پر می کند. معمار کسب و کار دارای درک عمیقی از اهداف، قابلیت ها و فرآیندهای سازمان است و مسئول نظارت بر تحویل های حیاتی مانند مدل های قابلیت تجاری و جریان های ارزش است.
معماران کسب و کار به عنوان شرکای استراتژیک اطمینان حاصل می کنند که قابلیت های سازمان با اهداف آن برای دستیابی به نتایج تجاری مورد نظر هماهنگ است. آنها همچنین نگهبانان معماری کسب و کار هستند، طرحی جامع که کارکردهای اصلی، فرآیندها و جریان اطلاعات سازمان را مشخص می کند. معماران کسب و کار در توسعه معماری تجاری چند بعدی جدید یا در معماری مجدد جنبه های موجود پیشرو هستند.
معماری کسب و کار چیست؟
معماری کسب و کار یک نمای کلی از سازمان ارائه می دهد و بلوک های ساختمانی را که آن را قادر به ارائه ارزش می کند، ترسیم می کند. این نه تنها چشم انداز فناوری، بلکه افراد، فرآیندها و اطلاعاتی را که سازمان را به جلو می برند، در نظر می گیرد.
افسانه ها و تصورات نادرست معمار کسب و کار
برخی تصورات غلط رایج در مورد معماران کسب و کار وجود دارد. آنها صرفاً متخصصان فناوری اطلاعات یا مدیران پروژه نیستند. معماران کسب و کار تمرکز گسترده تری دارند و در سراسر سازمان برای اطمینان از برآورده شدن اهداف تجاری کار می کنند.
در میان تصورات غلط رایج در مورد معماران کسب و کار، در اینجا دو مورد کلیدی وجود دارد که باید برطرف شود:
- افسانه 1: معماران کسب و کار، تحلیلگران کسب و کار با عنوان متفاوتی هستند. در حالی که معماران کسب و کار برخی از مهارت ها را با تحلیلگران تجاری به اشتراک می گذارند، تمرکز آنها گسترده تر است. آنها به تصویر بزرگ نگاه می کنند و از همسویی بین استراتژی و اجرا در کل سازمان اطمینان می دهند.
- افسانه 2: معماری کسب و کار فقط در مورد فناوری اطلاعات است. معماری کسب و کار کل سازمان را در بر می گیرد، نه فقط فناوری. این تضمین میکند که سیستمهای فناوری اطلاعات قابلیتهای تجاری را پشتیبانی و فعال میکنند.
یک معمار کسب و کار چه می کند: نقش و مسئولیت
یافتن راه هایی برای پر کردن شکاف بین استراتژی و اجرا، کلید نقش معمار کسب و کار است. دستیابی به این امر مستلزم پوشیدن کلاههای زیادی است، اما مسئولیتهای اصلی معمار کسبوکار تحت همسویی استراتژی، بهینهسازی فرآیند و فعالسازی فناوری اطلاعات است.
علاوه بر شناسایی قابلیتها و فرصتها برای بهبود، معماران کسبوکار نقش مهمی در همکاری با تیمهای فناوری اطلاعات برای اطمینان از پشتیبانی راهحلهای فناوری و فعال کردن آن قابلیتها و فرصتها دارند. نقش ها و مسئولیت های کلیدی معمار کسب و کار عبارتند از:
- درک و ترجمه استراتژی کسب و کار: معماران کسب و کار اهداف و مقاصد سازمان را تجزیه و تحلیل می کنند و آنها را به برنامه های عملی تبدیل می کنند.
- شناسایی و مستندسازی قابلیتهای تجاری: آنها عملکردها و فرآیندهای کلیدی را شناسایی میکنند که سازمان را قادر میسازد ارزش ارائه کند.
- توسعه مصنوعات معماری کسب و کار: این مصنوعات شامل نقشههای قابلیت، مدلهای جریان ارزش و جریانهای فرآیند هستند که ساختار و قابلیتهای سازمان را بهطور بصری نشان میدهند.
- تسهیل ارتباطات و همکاری: معماران کسب و کار شکاف بین کسب و کار و فناوری اطلاعات را پر می کنند و ارتباطات و همسویی واضح را تضمین می کنند.
- توصیه و هدایت طرحهای تغییر کسبوکار: معماران کسبوکار با تجزیه و تحلیل قابلیتها و فرآیندها، زمینههای بهبود را شناسایی کرده و ابتکارات تغییر را برای بهینهسازی عملکرد توصیه میکنند.
این مطلب را هم بخوانید: تفاوت بین معماری کسب و کار با معماری سازمانی
محصولات تحویلی معمار کسب و کار
محصولات تولید شده توسط معماران تجاری برای تصمیم گیری سازمانی بسیار مهم هستند. برخی از کالاهای تحویلی کلیدی عبارتند از:
- مدلهای توانمندی کسبوکار: این مدلها عملکردهای اصلی سازمان را ترسیم میکنند و چگونگی کمک آنها به دستیابی به اهداف استراتژیک را مشخص میکنند. این درک مشترک امکان تصمیم گیری آگاهانه در مورد تخصیص منابع و توسعه قابلیت را فراهم می کند.
- گزارش های تحلیل شکاف: معماران کسب و کار وضعیت فعلی عملیات را در برابر وضعیت مطلوب آینده تجزیه و تحلیل می کنند. این گزارشها اختلافات را برجسته میکنند و به مداخلات هدفمند برای پر کردن شکاف اجازه میدهند. این می تواند شامل بهبود فرآیند، سرمایه گذاری در فناوری یا بازسازی سازمانی باشد.
- نقشههای جریان ارزش: جریانهای ارزش بازنماییهای بصری هستند که جریان فعالیتهای مورد نیاز برای ارائه محصولات یا خدمات به مشتریان را نشان میدهند. معماران کسب و کار می توانند با شناسایی تنگناها و ناکارآمدی ها، جریان های ارزش را برای عملکرد بهتر و کاهش هزینه بهینه کنند.
- نقشههای راه معماری کسبوکار: این نقشههای راه مسیری را برای اجرای وضعیت مطلوب آینده ترسیم میکنند. آنها ابتکارات را اولویت بندی می کنند، جدول زمانی را تعریف می کنند و وابستگی ها را ترسیم می کنند و مسیر روشنی را برای دستیابی به اهداف استراتژیک تضمین می کنند.
- طرح های ارتباطی و تراز: معماران تجاری در سیلوها فعالیت نمی کنند. آنها به طور فعال یافته ها و توصیه های خود را به ذینفعان در سراسر سازمان انتقال می دهند. برنامههای ارتباطی شفاف، جذب رهبری ارشد و تیمهای فناوری اطلاعات را تضمین میکند و همسویی را برای اجرای موفقیتآمیز تقویت میکند.
مزایای ایجاد شده توسط این محصولات برای سازمان ها عبارتند از:
- تصمیم گیری استراتژیک: محصولات تحویلی معماری کسب و کار، مبنایی مبتنی بر داده را برای تصمیمات استراتژیک فراهم می کند. مدیران تصویر واضحی از قابلیتها، شکافها و جریانهای ارزش به دست میآورند و آنها را قادر میسازد تا ابتکاراتی را که ارزش کسبوکار را به حداکثر میرساند، اولویتبندی کنند.
- تطبیق با فناوری اطلاعات: معماری کسب و کار درک مشترک بین تجارت و فناوری اطلاعات را تقویت می کند. رهبران فناوری اطلاعات میتوانند از این دستاوردها برای همسو کردن سرمایهگذاریهای فناوری با نیازهای تجاری استفاده کنند و از بازگشت سرمایه اطمینان حاصل کنند.
- بهره وری و چابکی بهبود یافته: معماری کسب و کار به شناسایی و حذف ناکارآمدی ها کمک می کند. جریانهای ارزش بهینه و فرآیندهای کارآمد منجر به چابکی عملیاتی بیشتر میشود و به سازمانها اجازه میدهد تا به سرعت با شرایط متغیر بازار سازگار شوند.
معماران کسب و کار از چه ابزارهایی استفاده می کنند؟
معماران کسب و کار چگونه چشم اندازهای بزرگ را به برنامه های عملی تبدیل می کنند؟ در حالی که معماران کسب و کار متخصص فناوری اطلاعات نیستند، از ابزارهای مختلفی برای مستندسازی، تجزیه و تحلیل و انتقال یافته های خود و ایجاد راه حل های مؤثر استفاده می کنند. در اینجا چند ابزار کلیدی وجود دارد:
- نقشه های قابلیت های تجاری: این نقشه ها به صورت بصری عملکردهای اصلی سازمان و وابستگی های متقابل آنها را نشان می دهند.
- نقشهبرداری جریان ارزش: این تکنیک جریان فعالیتهایی را که ارزش را به مشتریان ارائه میکنند، شناسایی و بهینه میکند.
- ابزارهای مدلسازی فرآیند: نرمافزار به معماران اجازه میدهد تا فرآیندهای کسبوکار را مدلسازی و تحلیل کنند، گلوگاهها و فرصتهای بهبود را شناسایی کنند.
- چارچوبهای معماری کسبوکار: چارچوبهای تثبیتشده مانند TOGAF رویکردی ساختاریافته برای توسعه معماری کسبوکار ارائه میکنند.
ابزارهای خاص مورد استفاده بسته به سازمان و حوزه تخصص معمار کسب و کار متفاوت خواهد بود.
چه چیزی یک معمار کسب و کار موفق را می سازد؟
یک معمار موفق کسب و کار دارای ترکیبی منحصر به فرد از مهارت ها و تجربه است. در اینجا برخی از ویژگی های کلیدی وجود دارد:
- هوش تجاری قوی: آنها درک عمیقی از نحوه عملکرد کسب و کار دارند، از جمله توانایی تجزیه و تحلیل بازارها، شناسایی روندها و درک مناظر رقابتی.
- تفکر استراتژیک: آنها می توانند استراتژی های سطح بالا را به برنامه های عملی تبدیل کنند و اطمینان حاصل کنند که ابتکارات تجاری با اهداف بلندمدت هماهنگ هستند.
- مهارت های تحلیلی: آنها می توانند داده ها را برای شناسایی فرصت های بهبود و سنجش اثربخشی فرآیندهای کسب و کار جمع آوری و تجزیه و تحلیل کنند.