عضویت در کانال مدیریت فرایند
مدیریت پروژه‎ ها، مدیریت فرآیندها و مدیریت پرونده‎ ها
مدیریت فرایند چیست

اکثر سازمان‎ها مجبورند با فرآیندها، پروژه‎ ها و پرونده ‎ها که چیزی بین این دو هستند، سر و کار داشته باشند. بنابراین آنها به یک دید متعادل و بی طرفانه در ارتباط با پروژه‎ ها، فرآیندها و پرونده‎ ها نیاز دارند که در اصل فقط انواع مختلفی از کارهای مشترک هستند. پروژه‎ ها و پرونده‎ ها، بیش از آن چیزی هستند که در نگاه اول به نظر می‎رسد: هر رویکردی که اتخاذ شود، همواره حالت اولیه، منابع و اهدافی وجود خواهند داشت که باید به آن برسیم.

 

با این وجود دشوار است که در زمینه‎ های مختلف دانش متخصص باشید. می‎توان یک تئوری را یاد گرفت، اما سالها طول می‎کشد تا در آن متخصص شد. به همین دلیل یافتن متخصصین پروژه یا فرآیند برای یک سازمان نسبتاً آسانتر است، اما این خطر وجود دارد که متخصصین اهمیت یک رویکرد را با توجه به هزینه‎ رویکردهای دیگر، بیش از حد ارزیابی کنند.

 

صاحبان کسب و کارها، اغلب این رویکردها را اشتباه می‎گیرند. غیر معمول نیست که گفتگویی در مورد یک پروژه شروع شود و ناگهان به فرآیند تغییر کند و بالعکس. کار زمانی پیچیده تر می‎شود که افراد پروژه محور اغلب درباره فرآیندها بسیار صحبت می‎کنند – به عنوان مثال مجموعه دانش مدیریت پروژه (PMBOK) بیشتر در مورد فرآیندهای حاکم بر برنامه ریزی، اجرا و کنترل پروژه‎ها است تا در مورد خود پروژه‎ ها. با این وجود نحوه تعریف PMBOK از یک فرآیند با تعریف ارائه شده در مجموعه دانش مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM CBOK) تفاوت قابل توجهی دارد.

 

در نهایت پروژه ‎ها، فرآیندها و پرونده‎ ها فقط روش‎های مختلفی برای حل مسائلی هستند که هر سازمان متوسط و بزرگی با آنها روبرو هستند؛ یعنی: “طرز فکر سیلویی” و شکاف بین اهداف واحدهای کسب و کار و اهداف سازمان. مشکل اصلی این مسائل تقسیم کار است. کسب و کارها باید به هر روشی این مسائل را حل کنند. این روش ممکن است مدیریت پروژه یا مدیریت فرآیند باشد اما روشهای دیگری همچون مدیریت پرونده ‎های سازگار / پویا، گردش کار مستند گرا، پیگیری مسئله… نیز وجود دارد و انتخاب رویکرد مناسب کمی گیج کننده به نظر می‎رسد.

 

هدف این مقاله موارد زیر است:

  • کمک به انتخاب بهترین رویکرد (یا ترکیبی از رویکردها) برای کارهای مشارکتی بسته به مشخصات سازمان.
  • فراهم نمودن درک اساسی از ابزارهای نرم افزاری موجود که از این رویکردها پشتیبانی می‎کنند.
  • تجزیه و تحلیل تفاوت‎ها و شباهت‎ های بین این روش‎ها و تعریف چشم اندازی از یک محصول نرم افزاری یکپارچه که همه آنها را اجرا می‎کند.

 

دو بحث اول جدید نیستند اما امیدواریم برای خوانندگان مفید باشند. بخش سوم براساس تحقیقاتی است که هم اکنون در Comindware  انجام شده است.

 

شکلهای مختلف کار مشترک

ما فقط کار تیمی را در نظر گرفته و کارهای انجام شده توسط یک فرد را در نظر نخواهیم گرفت. اصل کار را نیز در نظر نگرفته و فقط جنبه‎های هماهنگی کار تیمی ‎مدنظر است.

 

تعاریف:

  • پروژه دنباله‎ای از فعالیت‎ها است که به دنبال یک برنامه مشخص و با هدف ارائه نتیجه، محصول یا خدمات منحصر به فرد می‎باشد. مثال: راه سازی.

توجه: “تعریف شده” در اینجا و در زیر به معنی “تعریف شده قبل از شروع کار” است. در مقابل، “برخی” به معنای “تعریف شده در طول کار” است.

 

  • فرآیند به معنی یک توالی تعریف شده و تکراری از فعالیت ‎های آغاز شده توسط یک رویداد مشخص و تولید یک نتیجه، محصول یا خدمات از پیش تعریف شده است. مثال: پردازش سفارش مشتری.

توجه: اصطلاحات “فرآیند” و “فرآیند کسب و کار”، “فعالیت” و “کار” در اینجا به عنوان مترادف استفاده می‎شوند.

 

  • پرونده، به معنی برخی از توالی فعالیت هایی است که با هدفی از پیش تعریف شده انجام می‎شوند. مثال: معالجه بیمار در بیمارستان، پرونده قضایی.
  • Docflow (گردش کار مستند گرا) دنباله‎ای از پیش تعریف شده در مورد فعالیت‎های مربوط به یک سند خاص است. مثال: تأیید قرارداد، پردازش نامه ورودی.
  • مورد، یک رویداد مشخص است که باید توسط برخی از توالی فعالیت‎ ها برای رسیدن به نتیجه مشخص انجام شود. مثال: کامنت‎های ارسالی به پشتیبانی

 

طبقه بندی خصوصیات کارهای مشترک

مرزهای بین اشکال مختلف کارهای مشارکتی، اغلب مبهم است. به عنوان مثال، توسعه محصول جدید بسته به صنعت، نوع محصول و فرهنگ سازمان ممکن است به عنوان یک پروژه، فرآیند، پرونده یا حتی Docflow  در نظر گرفته شود. با این وجود، ممکن است با توجه به جنبه‎های زیر متفاوت شوند:

 

  • قابل تکرار. آیا می‎توان توالی فعالیت‎ها را دسته بندی کرد؟ به عنوان مثال، به چندین نمونه ‎نام مشترکی بدهیم. برای فرآیندها، پرونده‎ ها و Docflow ‎ها پاسخ مثبت است. پروژه‎ ها و موردها به طور کلی قابل تکرار نیستند (اگرچه پروژه‎ ها و موردهای تکراری ممکن است اتفاق بیفتد).

 

  • قابل پیش بینی. آیا می‎توان توالی فعالیت‎ها را از قبل تعریف کرد یا اینکه “در حال اجرا” تعیین می‎شوند؟ به طور کلی پرونده ‎ها، docflow ‎ها و موارد، قابل پیش بینی نیستند. یک پرونده “برای اولین بار راه اندازی” می‎شود؛ به این ترتیب که فعالیت‎های بعدی از فعالیت ‎هایی که قبلاً انجام شده اند حاصل می‎شوند. همچنین یک سند در یک سیستم docflow معمولی ممکن است در هر مرحله مجدداً پردازش شود. در مقابل، یک فرآیند کاملاً قابل پیش بینی است: اگرچه ممکن است درگاه‎ هایی با چند نتیجه احتمالی وجود داشته باشند، اما همه گزینه‎ ها و شرایط از قبل مشخص هستند. یک پروژه نیز قابل پیش بینی است – برنامه پروژه شامل لیست کاملی از وظایف است. درجه‎ای از غیرقابل پیش بینی بودن وجود دارد؛ زیرا ممکن است با پیشرفت پروژه، طرح پروژه اصلاح شود، اما پروژه‎ ها به طور معمول قابل پیش بینی در نظر گرفته می‎شوند.

 

  • ساختاریافته. آیا می‎توان ورودی و خروجی کار را با داده‎ های ساختاریافته توصیف کرد؟ فرآیندها و پرونده ‎ها با داده‎ های ساختاریافته سروکار دارند: اعداد، مقادیر، تاریخ‎ها، منابع، و غیره. پروژه ‎ها و موردها با داده ‎های ساختار نیافته سروکار دارند. موارد بالا را در جدول به طور خلاصه بیان کنیم:

 

تفاوت فرایند و پروژه

 

جدول فوق نشان می‎دهد که فرآیندها و موضوعات دو قطب هستند: فرآیندهای قابل تکرار، قابل پیش بینی و ساختاریافته و موردهای منحصر به فرد، غیرقابل پیش بینی و بدون ساختار. اشکال دیگر در جایی بین این دو قرار دارند.

 

چارچوب کارهای مشارکتی

در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که علامت‎های تیک در جدول ۱ به طور تصادفی قرار گرفته اند. از ویژگی‎های طبقه بندی به عنوان محور بعدی استفاده کرده و سیستمی ‎‎از آن ایجاد می‎کنیم. بیایید با “قابل تکرار” و “ساختار یافته” شروع کنیم:

 

مدیریت فرایند چیست

شکل ۱ همبستگی کار ساختار یافته و قابل تکرار را نشان می‎دهد. لازم به ذکر است که گرچه فرآیندها و پرونده‎ ها می‎توانند با داده‎ های ساختاریافته کار کنند، اما می‎توانند محتوای بدون ساختار را نیز پردازش نمایند. کار با داده ‎های ساختاریافته دارای مزایای مشخصی است:

 

  • تایید. هرچند که می‎توان هر اطلاعاتی را در یک سند متنی وارد کرد، اما اطلاعات ورودی به یک فیلد صفحه‎ای که به ستون جدول پایگاه داده متصل است می‎تواند کاملاً بررسی و تأیید شود. به عنوان مثال. تاریخ پرواز برگشت که دیرتر از تاریخ پرواز رفت است.

 

  • امکان ادغام با سیستم‎های سازمانی. به عنوان مثال اگر گزارش هزینه به عنوان یک پرونده متنی ارسال شود، پردازش آن به صورت دستی و مستعد خطا خواهد بود. اما همان گزارش که توسط یک نرم افزار مدیریت فرآیند کسب و کار پیاده سازی شده، از ساختار مناسبی برخوردار خواهد بود و انتقال گزارش به سیستم حسابداری، کپی برداری از یک پایگاه داده به پایگاه دیگر است.

 

گردش کار مستند گرا در شکل ۱ مانند یک استثنا به نظر می‎رسد: قابل تکرار و در عین حال بدون ساختار. رویکرد docflow اغلب به این دلیل مورد انتقاد قرار می‎گیرد که کاری جز این نکرده که اسناد دستی را با اسناد الکترونیکی جایگزین نموده است. اگر ساختار بر روی اطلاعات اعمال شود، می‎توان ارزش بیشتری تولید نمود. جای تعجب نیست که پیچیدگی ادغام با سیستم‎های سازمانی ضعف شناخته شده سیستم‎های docflow است.

 

با توجه به پروژه‎ها و موردها، هنگام کار با کارهایی کاملاً منحصر به فرد، اطلاعات بدون ساختار خواهند بود و این امری اجتناب ناپذیر است. اما اگر ما کار غیر منحصر به فرد و تکراری را به جای پرونده یا پردازش، به عنوان پروژه یا مسئله در نظر بگیریم، مزایای پردازش داده‎های ساختاریافته از بین می‎رود. حال بیایید به محورهای قابل تکرار / قابل پیش بینی نگاهی بیندازیم:

 

 

همه سلول‎ها پر شده است، فقط اسناد و پرونده‎ها با هم همپوشانی دارند. در واقع، نرم افزار مدیریت پرونده و docflow از اقوام نزدیک یکدیگر هستند. با ظهور ACM برخی از فروشندگان ECM محصولات خود را دوباره با عنوان ACM برچسب گذاری کردند.

 

انتظار می‎رود که در آینده نرم افزار ACM به طور کامل جایگزین docflow شود؛ زیرا این نرم افزار قادر به پردازش هر دو نوع داده‎های بدون ساختار و ساختاریافته است. از طرف دیگر، امروزه نرم افزار docflow به طور کلی بالغتر است.

 

شکل ۳ ماتریس کامل را با ترکیب غیر منطقی “قابل تکرار + بدون ساختار” (اسناد) نشان داده است:

 

مدیریت فرایند کسب و کار

 

 

شکلهای خالص و مختلط کار

در واقعیت، کارهای صرفاً پروژه ‎ای یا فرآیندی نادر هستند و معمولاً ترکیبی از کارها وجود دارد. پروژه ‎ها، فرآیندها، موردها در طول زمان ۱) یکدیگر را فراخوانی کرده و ۲) تبدیل به یکدیگر می‎شوند. چند نمونه:

 

  • عملیات پشتیبانی IT اغلب به عنوان یک کار فرآیندی مورد بررسی قرار می‎گیرد: خطوط پشتیبانی اول و دوم معرفی می‎شوند، SLA و ارجاع به مراتب بالاتر ایجاد می‎شوند و غیره. با این حال این امر فقط در مورد کنترل است. کار فیزیکی که باید برای حل یک مورد انجام شود، تقریباً هر کاری می‎تواند باشد و بنابراین باید به عنوان یک پرونده ارائه گردد. در اینجا فرآیندی که اجرا می‎شود، یک پرونده است.

 

  • مدیریت پروژه کلاسیک از الگوی مشابهی پیروی می‎کند: شروع پروژه، تعطیلی پروژه، برنامه ریزی مجدد پروژه ممکن است به عنوان فرآیند کاملاً مشخصی که پروژه را اجرا یا با آن ارتباط برقرار می‎کند، ارائه شود.

 

  • یک بیمار در اورژانس بیمارستان یک مثال مخالف است. ارائه خدمات پزشکی به عنوان یک فرآیند به سختی امکانپذیر است؛ زیرا موارد بسیاری وجود دارد که پیش بینی آنها دشوار خواهند بود. از این رو سطوح بالا، یک پرونده محسوب می‎شوند. اما در سطوح پایینتر، درمان‎ها و آزمایش ‎هایی وجود دارد که به خوبی می‎توان آنها را به عنوان فرآیندها تعریف نمود. در اینجا با یک پرونده روبرو هستیم که یک سری فرآیندها را اجرا می‎کند.

 

  • یک سازمان ممکن است یک کار مشارکتی که اساساً یک فرآیند است (بسیار قابل پیش بینی و قابل تکرار) را به عنوان یک پروژه یا کار موردی تلقی کند؛ زیرا مدلسازی یک فرآیند به مهارت، تلاش و زمان نیاز دارد. به عنوان مثال، یک شرکت داروسازی سالهاست که تولید داروی جدیدی را به عنوان یک پروژه مد نظر قرار داده و سپس، هنگامی ‎که “دستور العمل” این کار مشخص شد، به صورت یک فرآیند مدنظر قرار می‎گیرد.

 

متأسفانه اکثر ابزارهای موجود فقط از یک شکل کار مشارکتی پشتیبانی می‎کنند و بنابراین از قابلیت تعامل پذیری و تحول پشتیبانی نمی‎نمایند. این امر فضایی برای ظهور نسل جدیدی از ابزارهای یکپارچه که انواع کارهای مشارکتی را با هر ترکیبی پشتیبانی می‎کنند، ایجاد می‎نماید.

 

دوره مدیریت فرایندهای کسب و کار

به اشتراک بگذارید :

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد :

تمامی حقوق مادی و معنوی برای این وب سایت محفوظ می باشد .