راهنمای مجموعۀ دانش معماری کسب و کار (BIZBOK®) یک چارچوب استاندارد صنعتی برای متخصصان معماری کسب و کار و افرادی که مایل به استفاده از معماری کسب و کار برای رسیدگی به چالش های تجاری هستند، ارائه می دهد. این راهنمای عملی در قالب به روشها ارائه میشود که از شرکتهای متعدد و رهبران معماری کسبوکار در سرتاسر دنیا جمعآوری شده است.
در دنیای امروز، معماری کسب و کار در همه جا وجود دارد و برای هر کسب و کاری مورد نیاز است. در واقع این روزها بیشتر از قبل، سازمان های ایرانی به معماری کسب و کار نیاز دارند. اگرچه دانش معماری کسب و کار یک دانش نوپا است اما می تواند برای شکل گیری کسب و کار های و سازمان های ایرانی کمک کننده باشد. معماری کسب و کار می تواند در توصیف عملیات تجاری و عملکردهای مورد نیاز برای حمایت از استراتژی تجاری یک شرکت کمک کند. الزامات، قوانین و مدل های فرآیندی شرکت در آن گنجانده شده است.
کسبوکارها از معماری کسبوکار استفاده میکنند تا مطمئن شوند که پیادهسازی، تغییرات و بهبود فرآیندها و عملکردهای کسبوکار در حمایت از استراتژی کسبوکار و قابل ردیابی است.
معماری کسب و کار جنبه های دنیای واقعی یک کسب و کار را به همراه نحوۀ تعامل آنها نشان می دهد تا به مدیران اجرایی و سایر ذینفعان کمک کند تا به سوالات متداول پاسخ دهند. این سوالات اغلب ضمایر پرسشی هستند که دلالت بر چرایی یک کسب و کار می نمایند:
- چه کسی
- چه چیزی
- کجا
- چه زمانی
- چرا
- چگونه
پاسخ به این سوالات که برگرفته از معماری کسب و کار است، برای توسعۀ برنامه ها و اتخاذ و اجرای تصمیمات سازندۀ یک کسب و کار استفاده می شود. این درک جوهر معماری کسب و کار و پایه ای برای مطالب ارائه شده در راهنمای BIZBOK® است و مخاطب می تواند با مراجعه به این استاندارد، به یک دانش نسبی نسبت به معماری کسب و کار دست یابد.
البته ارائه همۀ این اطلاعات در استاندارد شاید برای همۀ مخاطبان مقدور نباشد، حجم استاندارد نسبتاً بالا است و مخاطب ممکن است وقت و حوصلۀ لازم را برای خواندن آن نداشته باشد. مفید کردن آن برای افرادی که تنها به بخشی از این اطلاعات در یک زمان معین نیاز دارند و زمان یا حوصله کمی برای مرتب کردن جزئیات دارند، جنبه دیگری از معماری کسب و کار را معرفی می کند: طرح واره ها.
طرح واره ها (Blueprints) بازنمایی انتزاعی از واقعیت هستند که طیف گسترده ای از دیدگاه ها را نشان می دهند. طرح واره های ساختمان، طرح واره های کشتی و در این بحث، طرح واره های کسب و کار وجود دارد.
یک طرح واره، یک نما از کسب و کار را نشان می دهد. همانطور که در مثال های شکل زیر نشان داده شده است، انواع مختلفی از طرح واره های کسب و کار وجود دارد. این طرح واره ها، همراه با طرح واره های متعدد دیگر، سازمانها را قادر میسازد تا کسبوکار خود را از دیدگاههای مختلف تجسم کنند و اطلاعاتی را درباره یک دامنه یا دامنههای معین در یک زمینۀ خاص به مدیریت ارائه دهند.
به عنوان مثال، کارت امتیازی متوازن، که در شکل نشان داده شده است، اقداماتی را برای مدیریت در برابر اهداف و مقاصد خاص کسب و کار فراهم می کند.
در معماری کسب و کار، هر بخش اصلی دارای مجموعهای از اصول است که اقدامات مرتبط با طرح واره های اولیه و حوزههای عملی مرتبط را راهنمایی میکند.
این اصول اصلی عبارتند از:
- معماری کسب و کار در مورد کسب و کار است.
- محدودۀ معماری کسب و کار محدودۀ کسب وکار است.
- معماری کسب و کار یک نسخۀ تجویزی نیست.
- معماری کسب و کار تکرار پذیر است.
- معماری کسب و کار قابل استفادۀ مجدد است.
- معماری کسب و کار مربوط به تحویل دادنی ها نیست.
هر سازمانی از جمله سازمان های ایرانی می تواند از گسست مزمن بین ذینفعان کلیدی خویش رنج ببرد. ذینفعان سازمان در برخی از لحظات مهم و تأثیر گذار، احساس همراهی و همنوایی با کسب و کار نمی کنند. مدیران پروژه، تحلیلگران کسب و کار ممکن است در مشارکت دادن ذینفعان در پروژه ها و تسک های تحلیل کسب و کار مشکل داشته باشند. این مشکل رایج ممکن است در هر کسب و کاری اتفاق بیفتد که اغلب در تبدیل موفقیت آمیز به اهداف عملی از دیدگاه جمعی بالادستی سازمان به یک اشتباه سرنوشت ساز تبدیل می شود و حیات یک کسب و کار را به خطر می اندازد.
در شرایط پایین دستی سازمان، هماهنگی حیاتی بین واحدهای کسب و کار با شکست مواجه می شود. از این رو، معماری کسب و کار برای همسویی مناسب سازمان در تمام واحدهای کسب وکار آن مورد نیاز است. همچنین میتواند نحوه ساختار یک سازمان را آشکار کند و به وضوح نشان دهد که چگونه اجزایی مانند قابلیت ها، رویهها، سازمان و اطلاعات با هم تناسب دارند. در واقع معماری کسب و کار می تواند زمینه ای فراهم نماید که استراتژی های دلپذیر ذینفعان بتواند در بهینه ترین حالت ممکن به اجرا و انجام تبدیل شود.
بسیاری از سازمان های ایرانی گله دارند که چرا استراتژی های تدوین شدۀ خویش فقط به صورت مکتوب و کاغذی مانده است و قابلیت اجرا به خویش نگرفته است، یعنی تنها در بخش برنامه ریزی استراتژیک جلو می روند و وقتی به فاز اجرا می رسند، کُمیت آنها می لنگد. معماری کسب و کار می تواند به این سازمان ها کمک نماید تا به صورت تضمین یافته بتوانند استراتژی های خویش را به مرحلۀ اجرا ببرند و آنها را مورد پایش قرار دهند.
یک معمار کسبوکار در کسبوکارهای ایرانی، اکنون میتواند با اجازه دادن به ذینفعان کلیدی شرکت خویش برای تجسم آخرین وضعیت استراتژیهای کسب وکار خود، درست قبل از اجرای برنامه، گام های زیر را بردارد:
- تمرکز و همسو کردن استراتژی ها برای همه واحدهای کسب وکار خود
- افزایش تصمیم گیری با کاهش ریسک
- افزایش بهره وری عملیاتی
- بهبود ظرفیت رشد و چابکی در کسب و کار و اجرای توسط شرکت
شرکت های ایرانی با تجربۀ معماری کسبوکار در بسیاری از رویدادها و چالشهای پیش روی خویش و پیادهسازی موفقیت آمیز آن می توانند تأثیر قابلتوجهی در حصول اطمینان از استراتژیهای شرکتی در واحدهای زیرمجموعۀ خویش داشته باشند:
- مدرن سازی بافتار فرسودۀ شرکت و سازمان خویش
- ایجاد رهیافت های تازه و مدرن برای تحلیل های سرمایه گذاری
- رسیدن به دیدگاه واقعی در مورد داشتن شرکت و اینکه اصولاً داشتن سازمان و شرکت چیست؟
- تبدیل کردن یک شرکت بزرگ به یک مدل کسب و کار مشتری محور
- تغییرات مطلوب در ساختار حاکمیت سازمان برای اخذ تصمیمات استراتژیک
- حضور در رویدادهای جهانی شدن کسب و کار در عصر تحویل دیجیتال
- برون سپاری فرآیندهای کسب و کار
- ساده سازی زنجیره تأمین
- به وجود آوردن محصول یا خدمات جدید ارائه شده در بازار
- تجدید ساختار واحد های کسب و کار
- تصمیم در مورد بقا در بازار یا واگذاری یا انحلال شرکت
- انطباق بیشتر با مقررات و نگرش جدید در مورد تعامل با رگولاتوری
- ادغام افراد، فرآیندها، قابلیت ها، فناوری و فرهنگ همزمان با ادغام در کسب و کارهای دیگر
- توسعه سرمایه گذاری مشترک
- ایجاد یک بازار جدید با درصد بالای جذب مشتری در آن