عضویت در کانال مدیریت فرایند
ضرورت معماری فرایند چیست؟

مقدمه

در شرایط رقابتی و پرتغییر بازارهای امروز، سازمان‌ها برای بقا و رشد پایدار، نیازمند سازوکاری هوشمند برای مدیریت عملکردها و منابع خود هستند. بدون دیدی کل‌نگر و ساختارمند به فعالیت‌های درونی، نمی‌توان به بهره‌وری واقعی، پاسخ‌گویی سریع به تغییرات محیطی، یا تحول دیجیتال دست یافت. یکی از مهم‌ترین ابزارهای این مسیر، معماری فرایند است.

معماری فرایند چارچوبی استراتژیک برای درک، طراحی، پیاده‌سازی و بهبود فرایندهای کسب‌وکار به گونه‌ای که هم‌راستایی بین استراتژی‌های سازمان و عملیات روزمره ایجاد شود. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف ضرورت معماری فرایند و مزایای آن برای سازمان‌ها می‌پردازد.


معماری فرایند چیست؟

معماری فرایند (Process Architecture) به مجموعه‌ای از اصول، ساختارها و مدل‌ها اطلاق می‌شود که برای توصیف چگونگی سازماندهی و تعامل فرایندهای مختلف در یک سازمان به‌کار می‌رود. این معماری به سازمان کمک می‌کند تا:

  • فرایندها را در سطوح مختلف (استراتژیک، تاکتیکی، عملیاتی) طبقه‌بندی کند.
  • روابط و تعاملات میان آن‌ها را مشخص نماید.
  • نقش‌ها، مسئولیت‌ها و مالکیت هر فرایند را شفاف کند.
  • تصویری جامع و قابل مدیریت از نحوه انجام فعالیت‌ها در سازمان ارائه دهد.

 


بدون معماری فرایند، سازمان مثل عمارت وینچستر است؛ پرهزینه، مخوف و بی‌هدف!

حتماً نام عمارت وینچستر را شنیده اید. خانه ‌ای تاریخی در کالیفرنیا با بیش از ۱۶۰ اتاق، با راه‌پله‌ هایی که به سقف می‌رسند، درهایی که به دیوار ختم می‌شوند و پنجره های سقفی بین طبقات که ساخت آن 38 سال طول کشید و هزینه 5.5 میلیون دلاری برای ساخت روی دست صاحبش گذاشت ولی فقط 135 هزار دلار قیمت گذاری شدچرا؟ چون هیچ نقشه‌ای نداشت! فقط ساختند و ساختند، بدون اینکه بدانند به کجا می‌خواهند برسند.

 

دوره APQC

 

این دقیقاً بلایی است که بر سر تعداد زیادی از سازمان های فاقد نقشه جامع تحول دیجیتال و بهبود فرایند می آید. این نقشه همان معماری فرایند است.

وقتی به‌جای نگاه کل‌نگر به فرایندها، فقط به پروژه‌های جزئی، سیستم‌های جزیره‌ای یا بهبودهای مقطعی توجه کنیم، نتیجه‌اش می‌شود سازمانی شلوغ، پرهزینه و ناکارآمد؛ همچون عمارت وینچستر که هیچ چیز سرجای خود نیست.

نشانه‌های نبود معماری فرایند:
✅ فرایندهای تکراری در واحدهای مختلف
✅ تصمیم ‌های متناقض و متضاد
✅ کارهای بدون خلق ارزش برای مشتری
✅ اتلاف زیاد منابع

معماری فرایند یعنی داشتن یک نقشه جامع از فرایندهای سازمان


دوره آموزش معماری فرایند مبتنی بر APQC

 

معماری فرایند یک پیش نیاز ضروری برای گام های مدیریت فرایند

برای استقرار مدیریت فرایند، بسیاری از سازمانها مستقیماً سراغ مدل‌ سازی، تحلیل یا بهبود می‌روند؛ بدون آن‌که نقشه‌ای جامع از فرایندهای سازمان در اختیار داشته باشند.

اما واقعیت این است که معماری فرایند پیش نیاز حیاتی برای کلیه مراحل چرخه مدیریت فرایند از جمله موارد زیر است:

اولویت بندی فرایندها: فقط بعد از معماری فرایندها می توان اولویت بندی فرایندها برای ورود به فاز مدلسازی را تعیین کرد.

ارزیابی بلوغ فرایند: معماری فرایند کمک می کند که بتوانیم لیست فرایندها را استخراج کرده و بلوغ انها را ارزیابی کنیم.

مدل سازی فرایندها: بدون معماری، نمی‌دانیم کدام فرایندها را باید مدل کنیم و چه ارتباطی با سایر فرایندها دارند.

بازطراحی فرایند: بازطراحی بدون نقشه معماری فرایند ممکن است با اهداف کلان سازمان در تضاد باشد.

به بیان ساده، معماری فرایند حکم نقشه راه را دارد؛ اگر آن را نداشته باشیم، بقیه مسیر را در تاریکی طی خواهیم کرد.

 


 

معماری فرایند

 


جایگاه معماری فرایند در چرخه عمر مدیریت فرایند

مدیریت فرایندهای کسب‌وکار یک رویکرد سیستماتیک برای طراحی، اجرا، نظارت و بهبود فرایندهای سازمانی است. این رویکرد در قالب یک چرخه عمر شناخته می‌شود که از مراحل مشخص و به ‌هم‌ پیوسته‌ای تشکیل شده است. یکی از اجزای کلیدی و زیربنایی این چرخه، شناسایی فرایند (Process Identification) یا معماری فرایند است.

مراحل چرخه عمر مدیریت فرایند بر مبنای روش مارلون دوماس که در کتاب Fundamentals of BPM ذکر گردیده از 6 مرحله تشکیل می شود که عبارتند از:

  • شناسایی فرایند (Process Identification)
  • کشف فرایند (Process Discovery)
  • تحلیل فرایند (Process Analysis)
  • طراحی مجدد فرایند (Process Redesign)
  • پیاده‌ سازی فرایند (Process Implementation)
  • نظارت و کنترل فرایند (Process Monitoring & Controlling)

 

فاز اول این چرخه که شناسایی فرایند هست همان معماری فرایند می باشد. پیش از آن‌که بتوان فرایندی را مدلسازی یا بهبود داد، باید بدانیم کدام فرایندها وجود دارند، چگونه با یکدیگر در ارتباطند، چه کسی مالک آن‌هاست و کدام‌ یک از اهمیت بیشتری برخوردارند.

در واقع ابتدا باید معماری فرایند انجام دهیم و سپس مجوز ورود به فاز مدلسازی و سایر گام های چرخه مدیریت فرایند را بدست خواهیم آورد. چنانچه معماری فرایند به درستی انجام نشود، تا پایان استقرار مدیریت فرایند دچار مشکل خواهیم بود و چه بسا عدم انجام معماری دقیق و اصولی باعث شکست پروژه های فرایندی گردد.

 

معماری فرایند سازمانی


معماری فرایند، مرحله ای ضروری اما بیرون از چرخه عمر.

در نگاه دقیق به مدیریت فرایندهای کسب‌وکار، یک نکته کلیدی وجود دارد:

فاز شناسایی فرایند یا همان معماری فرایند، خارج از چرخه عمر کلاسیک مدیریت فرایند قرار دارد.

چرا؟ زیرا این فاز، نه یک گام در بهبود یک فرایند خاص، بلکه بسترساز همه فرایندهاست. معماری فرایند در واقع نقطه شروعی است که قبل از ورود به چرخه اصلی باید به آن پرداخته شود.

 

به عبارت بهتر، ۵ گام دیگری که درون چرخه عمر مدیریت فرایند قرار گرفته اند به صورت مستمر و پیوسته تا دستیابی به وضعیت مطلوب تکرار می شوند و به نوعی حالت تکرارشونده یا Iterational دارند.

اما فاز معماری فرایند بایستی یکبار به صورت کامل انجام شود و پس از اتمام آن، مجوز ورود به سایر گام های چرخه را پیدا خواهیم کرد. هرچند در صورت لزوم می توانیم مجدداً تغییرات محدودی در معماری ایجاد نماییم.

معماری فرایند، پیش‌نیازی برای آغاز درست چرخه عمر مدیریت فرایند است، نه بخشی از خود آن. بدون این فاز، چرخه عمر مدیریت فرایند مانند ساختن سازه ‌ای بدون نقشه خواهد بود؛ حتی اگر مراحل آن به‌درستی طی شوند، احتمال ناهماهنگی و دوباره‌کاری بسیار بالاست.

 


ساختار شکست فرایند یا PHD چیست؟

ساختار سلسله ‌مراتبی فرایند یا Process Hierarchy Diagram (PHD) یک نمودار درختی است که فرایندهای سازمانی را در سطوح مختلف نمایش می‌دهد. هدف اصلی این ساختار، ارائه یک نمای کل‌نگر و در عین حال قابل ‌تفکیک از فرایندهای سازمان است؛ به نحوی که بتوان از سطح کلان (فرایندهای اصلی) تا سطح جزئی (فعالیت‌های اجرایی) به تدریج وارد جزئیات شد.

ساختار PHD معمولاً از ۳ تا ۵ سطح تشکیل می‌شود. هر سطح، نمایانگر سطحی متفاوت از جزئیات و نوع نگاه به فرایندهاست. برمبنای مدل مرجع APQC، 5 سطح شکست وجود دارد که البته در سطح 3 به مفهوم فرایند می رسیم.

ساختار سلسله مراتبی براساس APQC عبارت است از:

  • کلان فرایند (Process Category)
  • گروه فرایند (Process Group)
  • فرایند (Process)
  • فعالیت (Activity)
  • وظیقه (Task)

این ساختار سلسله مراتبی کمک می کند تا بتوانیم تعریف درستی از جایگاه فرایند داشته باشیم و در عین حال نقشه کلانِ فرایندهای سازمان را نیز درک نماییم.

شکل زیر ساختار سلسله مراتبی 5 سطحی بر مبنای مدل مرجع APQC را نشان می دهد.

 

APQC چیست

 


انواع فرایندها در معماری فرایند

بعد از اینکه انواع سطوح و سلسله مراتب شکست فرایندی را یاد گرفتیم، نوبت به آن است که با انواع فرایندها در نقشه معماری فرایندی آشنا شویم. معماری فرایند معمولاً شامل دسته ‌بندی فرایندها به سه بخش اصلی زیر است:

  • فرایندهای اصلی (Core Processes): فرایندهایی که مستقیماً در ایجاد ارزش برای مشتری نقش دارند.
  • فرایندهای پشتیبان (Support Processes): فرایندهایی که مستقیماً تولید ارزش نمی کنند ولی از فرایندهای اصلی حمایت می‌کنند، مانند منابع انسانی و فناوری اطلاعات.
  • فرایندهای مدیریتی (Management Processes): فرایندهایی که نظارت، کنترل و بهبود عملکرد را بر عهده دارند.

 

شکل زیر انواع دسته بندی فرایندهای یک سازمان را براساس مدل مرجع APQC نمایش می دهد. همانطور که مشاهده می کنیم فرایندهای اصلی در قسمت بالای تصویر و شامل 6 کلان فرایند بوده و فرایندهای پشتیبانی در قسمت پایین و شامل 7 کلان فرایند می باشد و مجموعه این کلان فرایندها کلیه فرایندهای سازمان را تشکیل می دهد.

 

آموزش APQC


 چارچوب‌های فرایندی در سازمان‌ها؛ انتخابی استراتژیک برای بهبود عملکرد

گزارش ۲۰۲۵ APQC در مورد بهترین شیوه‌ها در به‌کارگیری چارچوب‌های فرایندی به زودی در اختیار اعضا کانال تلگرام مدرسه مدیریت فرایند قرار خواهد گرفت.

نتایج به‌دست‌آمده از گزارش APQC نشان می‌دهد که ۷۵٪ از سازمان‌ها در سراسر جهان از یک چارچوب فرایندی بهره می‌برند. این نشان‌دهنده رشد فزاینده اهمیت مدیریت فرایندهای کسب‌وکار و حرکت به سمت استانداردسازی، شفافیت و بهره‌وری بالاتر است.

 

APQC

 

در میان چارچوب‌های پرکاربرد، چارچوب طبقه‌بندی فرایند APQC (PCF) با ۵۱٪، محبوب‌ترین انتخاب بین سازمان‌هاست. این چارچوب با ساختار سلسله‌مراتبی و قابلیت سازگاری بالا، راهکاری جامع برای مستندسازی، تحلیل و بهبود فرایندها فراهم می‌آورد. پس از آن، چارچوب‌های سفارشی‌سازی‌شده (۳۳٪) قرار دارند که نشان می‌دهد برخی سازمان‌ها تمایل دارند چارچوبی متناسب با نیازها و فرهنگ خاص خود طراحی کنند.

چارچوب ITIL (۲۴٪)، برای مدیریت خدمات فناوری اطلاعات، و SCOR (۱۱٪)، برای مدیریت زنجیره تأمین، نیز نقش پررنگی دارند. چارچوب‌هایی مانند Baldridge Excellence Framework، eTOM و VRM نیز هر یک توسط حدود ۴٪ از پاسخ‌دهندگان استفاده می‌شوند که کاربردهای تخصصی‌تری دارند.

 

این داده‌ها نمایانگر آن هستند که سازمان‌ها در مسیر بلوغ فرایندی، به چارچوب‌هایی نیاز دارند که نه‌تنها ساختار واضحی داشته باشند، بلکه قابلیت انطباق با نیازهای خاص حوزه کاری‌شان را نیز فراهم کنند. انتخاب چارچوب مناسب می‌تواند سنگ‌بنای حرکت به‌سوی مدیریت چابک، کاهش سیلوهای سازمانی و ایجاد زبان مشترک بین تیم‌ها باشد.

با این حال، موفقیت در استفاده از چارچوب‌ها تنها به انتخاب آن‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه پیاده‌سازی مؤثر، آموزش کارکنان، و جلب حمایت مدیریت ارشد نقش کلیدی در تحقق ارزش واقعی آن‌ها دارد.

 

این آمارها هشداری نیز در خود دارند: ۲۵٪ از سازمان‌ها هنوز از هیچ چارچوبی استفاده نمی‌کنند. این سازمان‌ها در معرض خطر ضعف در مستندسازی، عدم هم‌راستایی فرایندها با اهداف راهبردی، و ناتوانی در ارزیابی عملکرد قرار دارند.

آیا سازمان شما از یک چارچوب فرایندی بهره می‌برد؟ اگر نه، اکنون زمان مناسبی برای آغاز این مسیر تحول‌آفرین است.

 


دلایل نیاز سازمان‌ها به معماری فرایند

همانطور که ذکر شد معماری فرایند یکی از مهم ترین گام های چرخه عمر مدیریت فرایند می باشد و معمولاً به عنوان پاشنه آشیل پروژه های استقرار مدیریت فرایند شناخته می شود و انجام اصولی آن بسیار ضروری می باشد. در این بخش برخی از مهم ترین مواردی که باعث نیاز سازمان ها به معماری فرایند می شود را بیان می کنیم.

 

  • افزایش پیچیدگی سازمان

با رشد و گسترش فعالیت ‌های سازمانی، فرایندها به صورت طبیعی پیچیده‌تر و متنوع‌تر می‌شوند. اگر این فرایندها بدون ساختار مشخص توسعه یابند، سازمان دچار پراکندگی، اتلاف منابع و ناهماهنگی خواهد شد. معماری فرایند به عنوان نقشه راهی جامع، به شناسایی و سامان‌دهی این پیچیدگی‌ها کمک می‌کند.

 

  • نیاز به هماهنگی میان واحدهای مختلف

در سازمان‌های متوسط و بزرگ، فعالیت‌ها میان واحدهای مختلف تقسیم می‌شوند. نبود معماری فرایند، به تکرار فعالیت‌ها، تضاد در وظایف و کاهش کارایی منجر می‌شود. معماری فرایند با ایجاد دیدی یکپارچه، امکان هم‌راستایی و همکاری مؤثر میان بخش‌ها را فراهم می‌آورد.

 

  • پشتیبانی از تحول دیجیتال

تحول دیجیتال، چابک‌سازی و پیاده‌سازی سیستم‌های ERP یا CRM بدون داشتن دیدی دقیق از فرایندهای موجود، با شکست مواجه خواهند شد. معماری فرایند به ‌عنوان پایه‌ای برای مدیریت تغییرات، امکان طراحی دقیق و هدفمند سامانه ها را ایجاد می‌کند.

 

  • شفاف‌سازی نقش‌ها و مسئولیت‌ها

با مشخص شدن مالکان فرایندها و نقش‌های هر واحد یا فرد در اجرای آن‌ها، مسئولیت‌پذیری افزایش می‌یابد و از بروز خطاهای سیستمی جلوگیری می‌شود.


مزایای کلیدی معماری فرایند

  • هم ‌راستایی با استراتژی

سازمان‌هایی که فرایندهای خود را با اهداف کلان و مأموریت خود همسو می‌کنند، عملکرد منسجم‌تری خواهند داشت. معماری فرایند ابزار این هم ‌راستایی است و اجازه می‌دهد که اهداف عملیاتی و استراتژیک در یک مسیر قرار گیرند.

  • کاهش دوباره‌ کاری و اتلاف منابع

با استاندارد سازی و یکپارچه ‌سازی فرایندها، هزینه‌های پنهان و دوباره‌ کاری کاهش می‌یابد.

  • بهبود تصمیم‌ گیری مدیریتی

زمانی که مدیران دید جامعی نسبت به کل زنجیره ارزش سازمان داشته باشند، تصمیم‌گیری‌ها سریع‌تر، دقیق‌تر و بر اساس داده‌های واقعی خواهد بود.

  • بهبود بهره ‌وری

با مستند سازی و تحلیل دقیق فرایندها، نقاط ضعف، دوباره‌کاری‌ها و گلوگاه‌ها شناسایی شده و امکان بهینه ‌سازی فراهم می‌شود. در نتیجه، استفاده بهینه‌تری از منابع انسانی، مالی و فنی صورت می‌گیرد.

  • چابکی در پاسخ ‌گویی به تغییرات

معماری فرایند با مستندسازی دقیق عملیات، سازمان را آماده می‌کند تا در برابر تغییرات محیطی، قوانین جدید، یا نیازهای بازار، سریع‌تر واکنش نشان دهد.


معماری فرایند دروازه ورود به چرخه مدیریت فرایند

همانطور که بیان شد، معماری فرایند به عنوان اولین گام استقرار مدیریت فرایند بحساب می آید و تا وقتی معماری انجام ندهیم لیست فرایندهای سازمان مشخص نخواهد شد. بعد از انجام معماری فرایند عملاً لیست فرایندهای مهم سازمان احصاء گردیده و بسته به نیاز ممکن است بعضی فرایندهای جدید متولد شده و برخی فرایندهای قدیمی بازنشسته شوند.

 

بعد از احصاء لیست فرایندهای سازمان، عملاً مجوز ورود به مراحل بعدی مدیریت فرایند را بدست خواهیم آورد. مراحلی که معماری فرایند به نوعی پیش نیاز آنها محسوب می شود و بعد از معماری فرایند امکان آغاز شدن را دارند عبارتند از:

اولویت بندی فرایندها: از بین لیست فرایندها، فرایندهای کلیدی و مهم با استفاده از یک سری شاخص های عملکردی اولویت بندی می شوند تا در اولویت بالاتری برای ورود به مدلسازی قرار بگیرند.

ارزیابی بلوغ فرایندها: بعد از احصاء لیست فرایندهای سازمان، عملاً امکان ارزیابی بلوغ ایجاد می شود؛ زیرا لیست فرایندها مشخص شده و می توان بلوغ هر فرایند را به صورت دقیق و با استفاده از مدل های مختلف ارزیابی بلوغ بدست آورد.

مدلسازی فرایند: بعد از معماری فرایند و استخراج لیست فرایندی و اولویت بندی فرایندها، فرایندهای با اولویت بالاتر عملاً کاندید ورود به مرحله مدلسازی می شوند تا دیاگرام وضع موجود (As-Is) آنها تدوین گردد.

و سایر مراحل تحلیل، بهبود و …


نقش معماری فرایند در تحول سازمانی

تحول سازمانی بدون شناخت دقیق وضع موجود، امکان‌پذیر نیست. معماری فرایند با شناسایی وضعیت کنونی (As-Is) و طراحی وضعیت مطلوب (To-Be)، بستری علمی برای مدیریت تحول ایجاد می‌کند.

در پروژه‌هایی مانند استقرار ERP، دیجیتال ‌سازی خدمات یا باز مهندسی ساختار، معماری فرایند نقش کلیدی در کاهش ریسک، افزایش دقت و تسهیل فرآیند ایفا می‌کند. سازمان‌هایی که پیش از هر اقدام تحولی، به تحلیل و معماری فرایندهای خود می‌پردازند، شانس موفقیت بالاتری دارند.

 


چالش‌های پیاده‌سازی معماری فرایند

با وجود تمام مزایا، اجرای معماری فرایند در سازمان بدون چالش نیست. برخی از چالش‌های رایج معماری فرایند عبارتند از:

مقاومت در برابر تغییر: برخی کارکنان یا مدیران ممکن است با شفاف‌سازی فرایندها و تغییر در روش‌های کاری مخالفت کنند.

کمبود دانش تخصصی: نبود نیروهای آشنا با مفاهیم مدیریت فرایند و ابزارهای مدل‌سازی می‌تواند مانع پیشرفت پروژه شود.

عدم حمایت مدیریت ارشد: موفقیت معماری فرایند نیازمند پشتیبانی قوی و مستمر مدیران ارشد است.


معماری فرایند، یکی از اصلی ترین نقاط اختلاف BPM و ISO

 

دوره آموزش مدیریت فرایند کسب و کار

 

دو رویکرد BPM و ISO علی رغم شباهت در برخی مفاهیم، تفاوت های جدی با یکدیگر دارند. جالب است بدانید معماری فرایند به عنوان یکی از تفاوت های اصلی دو رویکرد BPM و ISO به حساب می آید.

در رویکرد BPM شناسایی و تعریف فرایندها با دقت و #وسواس زیادی انجام می شود و به هرچیزی فرایند نمی گوییم. در حالی که معمولاً این وسواس برای تعریف فرایند در رویکرد ISO کمتر دیده می شود.

 

اما دلیل این همه سخت گیری و موشکافی رویکرد BPM برای استخراج لیست فرایندها نسبت به ISO چیست؟

دلیل این سخت گیری بسیار مشخص است!!

فرایندها در BPM باید به گونه‌ای تعریف و مدل‌سازی شوند که در نهایت #خوراک_لازم برای #اتوماسیون و #پیاده_سازی داخل نرم افزار BPMS و … را فراهم کنند.

به عبارت ساده تر آن چیزی که تفاوت عمده BPM و ISO را رقم می زند پیاده سازی فرایند در یک بستر نرم افزاری است و معماری فرایند تضمین می کند آن چیزی که به عنوان فرایند تعریف شده قابلیت پیاده سازی در نرم افزار را داشته باشد.

یعنی هر آنچه از غربال معماری فرایند رد شود می تواند به عنوان یک ماهیت فرایندی داخل نرم افزار مدلسازی و پیاده سازی شود.


نتیجه‌گیری و توصیه‌ها

معماری فرایند نه‌تنها یک ابزار تحلیلی بلکه یک فلسفه مدیریتی برای رسیدن به سازمانی منسجم، هوشمند و چابک است. سازمان‌هایی که این نگاه را در ساختار خود نهادینه می‌کنند، در برابر تغییرات مقاوم‌تر، در تصمیم‌گیری قوی‌تر و در مسیر رشد موفق‌تر خواهند بود.

 

به اشتراک بگذارید :

شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد :

تمامی حقوق مادی و معنوی برای این وب سایت محفوظ می باشد .