احتمالاً می دانید که در سطح دنیا در مورد تحلیل کسب و کار دو استاندارد وجود دارد:
- استاندارد BABOK
- استاندارد PMI
استاندارد اول یعنی BABOK توسط موسسه IIBA تهیه و منتشر شده است و هم اکنون نسخه سوم این استاندارد ارائه شده است.
استاندارد دوم، استاندارد PMI است که توسط موسسه PMI منتشر گردیده است.
بعضاً بین علاقه مندان حوزه تحلیل کسب و کار اختلاف دیدگاه وجود دارد که کدام یک از دو استاندراد را در حوزه تحلیل کسب و کار مطالعه نمایند لیکن همپوشانی های اساسی بین دو این استاندارد باعث می شود پاسخ این سوال چندان تفاوتی نداشته باشد ولی استاندارد اول یعنی استاندارد BABOK عمومیت بیشتری داشته و در کشور ما مورد استقبال بیشتری باشد.
در هر دو استاندارد مربوط به تحلیل کسب و کار تعریف می کند چه کارهایی در تحلیل کسب و کار باید انجام داد! چرا آنها مهم هستند! و مفاهیم کاربردی مرتبط با تحلیل کسب کار کدام است! تا درنهایت بتوانیم همه آنها را به صورت موثری برای موفقیت یک کسب و کار استفاده کنیم.
پیشنهاد ما هم برای یادیگیری تحلیل کسب و کار مطالعه استاندارد BABOK است. گفتنی است استاندارد BABOK توسط آکادمی تحلیل کسب و کار ترجمه شده و برای تهیه ترجمه آن می توانید به این صفحه مراجعه نمایید.
لطفا دقت نمایید.
این راهنماها با متدولوژی متفاوت هستند. متدولوژی یک مجموعه نظاممند از شیوهها، تکنیکها، پروسهها و قوانین مورد استفاده توسط افرادی است که در حیطه یک رشته کار میکنند. از طرف دیگر، راهنما عبارت است از یک شالوده که سازمانها میتوانند بر مبنای آن متدولوژیها، سیاستها، پروسهها، قوانین، ابزارها و تکنیکهای لازم برای اجرای مؤثر تحلیل کسب و کار را ایجاد کنند. این راهنماها با جامعه جهانی در مورد آنچه که حرفه تحلیل کسب و کار را تشکیل میدهد، همراستا است و هدف آن کمک به سازمانها برای شناسایی بهبودها در قابلیتهای تحلیل کسب و کار به وسیله کسب اطمینان از تعریف و درک مشترک تحلیل کسب و کار میباشد.
برای دانلود استاندارد PMI در حوزه تحلیل کسب و کار می توانید بر روی عبارت پایین کلیک کنید.
The_PMI_Guide_to_Business_Analysis
در این نوشته در نظر داریم ترجمه چند صفحه اول استاندارد دوم یعنی استاندارد PMI را ارائه نماییم.
بررسی اجمالی و هدف این راهنما
راهنمای PMI در خصوص تحلیل کسب و کار، که در ادامه این مطلب با عنوان راهنما به آن اشاره میشود، برای رفع نیازهای سازمانها و متخصصان تحلیل کسب و کار از طریق ارائه دانش عملی و روشهای مناسب و لازم برای کمک به پرتفوی، برنامه، پروژه، موفقیت محصول و ارائه راهکارهای با کیفیت بالا در نظر گرفته شده است. این راهنما برای کمک به اجرای مؤثر فرآیند تحلیل کسب و کار صرف نظر از چرخه عمر پروژه و صرف نظر از اینکه از کدام یک از رویکردهای پیشگویانه، تکراری، انطباقی یا ترکیبی استفاده شود، در نظر گرفته شده است. این راهنما صرفنظر از اینکه چه کسی آن را مطالعه و اجرا میکند، دستورالعملهایی برای تحلیل کسب و کار ارائه میکند و شامل موارد زیر را شامل میشود:
- تعریف میکند که تحلیل کسب و کار چیست و چرا دارای اهمیت است؛
- شایستگیها، فرآیندها، ابزارها و تکنیکهای لازم برای اجرای مؤثر وظایف و فعالیتهای تحلیل کسب و کار را توصیف میکند؛
- مفاهیم مربوط به تحلیل کسب و کار را تعریف میکند که میتواند به طور پیوسته در تمام چرخههای عمر محصول و پروژه، انواع محصول و صنایع استفاده شود تا به نتایج کسب و کار موفقیتآمیز در پرتفویها (پرتفولیوها)، برنامهها و پروژهها دست پیدا کنیم؛
- نقاط همکاری بین کسانی که فعالیتهای تحلیل کسب و کار را انجام میدهند و سایر نقشهایی که تحلیلگران کسب و کار معمولاً لازم است به طور مشارکتی انجام دهند را به طور خاص مشخص میکند؛
- یک واژهنامه مشترک در خصوص تحلیل کسب و کار را برای سازمانها و متخصصان تحلیل کسب و کار فراهم میکند و ترویج میدهد.
- به طور استراتژیک حداکثر استفاده را از تحلیل کسب و کار میبرد تا اطمینان حاصل شود که سرمایهگذاریها به طرحهای با بالاترین ارزش اختصاص پیدا کنند؛
- راه حلهایی ارائه میکند که ارزش کسب و کار قابل اندازهگیری فراهم و انتظارات ذینفعان را برآورده میکنند.
بر اساس گزارشات ارائهشده، ۴۷% از پروژههای ناموفق به دلیل ضعف در مدیریت نیازمندی ها نمیتوانند به اهداف اصلی دست پیدا کنند.
در گزارش PMI در سال ۲۰۱۷، ۳۹% از پروژههای ناموفق جمعآوری نیازمندیهای نادرست را به عنوان علت اصلی شکست شناسایی میکنند. هنگامی که سازمانها تحلیل کسب و کار را نمیپذیرند و اهمیت ایجاد فرآیندهای مؤثر برای اجرای آن را نایده میگیرند، تأثیرگذاری زیادی بر توانایی آنها به منظور اجرای مؤثر پروژهها خواهد گذاشت. سازمانهایی که به بلوغ در شیوههای تحلیل کسب و کار دست یافتهاند، ۵۵% بیشتر در پیادهسازی استراتژی موفق هستند و به احتمال بیشتری به ارزش مورد انتظار از سرمایهگذاریهای انجامشده در برنامهها و پروژهها دست پیدا میکنند. اینها تنها چند مورد از آمار بهدستآمده از تحقیق PMI اخیر هستند که ارزش تحلیل کسب و کار را اثبات میکند.
تحقیق PMI همچنین نشان داده است که بهبود مهارتها و شیوههای تحلیل کسب و کار میتواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت یک سازمان داشته باشد، از جمله اینکه مزیت رقابتی در بازار ایجاد میکند. در این تحقیق، تحلیل کسب و کار به عنوان یک عامل مؤثر در دستیابی به مزیت رقابتی در طول پنج سال گذشته شناسایی شد. این نکته توسط ۸۱% از تحلیلگران کسب و کار کار که در سازمان آنها تحلیل کسبو کار از بلوغ بالایی برخوردار بود بیان شد. علاوه بر توسعه مهارتها و بلوغ فرآیند، سازمانها همچنین گامهایی را در جهت بهبود و تقویت یکپارچهسازی تحلیل کسب و کار با مدیریت پروژه برمیدارند.
متخصصان تحلیل کسب و کار با هر سطح تجربه و شایستگی، به یک استاندارد تحلیل کسب و کار نیاز دارند که به طور جهانی در سازمانهای با اندازه مختلف، صنایع یا مناطق مختلف جهان قابل استفاده باشد. بطوریکه از اجرای کارآمد و مؤثر تحلیل کسب و کار حمایت کند و به طور پیوسته راه حلهایی ارائه دهد که بیشترین ارزش را فراهم میکنند.
این راهنما شیوههایی را در خصوص تحلیل کسب و کار بیان میکند که به طور کلی به عنوان شیوههای خوب شناخته میشوند. این عبارات به صورت زیر تعریف میشوند:
- عموماً شناختهشده. عموماً شناختهشده یعنی دانش و شیوههای توصیفشده در اغلب موارد برای اکثر پرتفویها، برنامهها و پروژهها قابل استفاده هستند و درباره ارزش و مفید بودن آنها اجماع وجود دارد.
- شیوه خوب. شیوه خوب یعنی موافقت کلی وجود دارد که استفاده از دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیکها در هنگام اجرای تحلیل کسب و کار به ارائه موفقیتآمیز ارزشها و نتایج مورد انتظار در میان پرتفویها، برنامهها و پروژهها کمک میکند. شیوه خوب به این معنا نیست که دانش توصیفشده باید همیشه به طور یکنواخت برای تمام پرتفویها، برنامهها یا پروژهها مورد استفاده قرار بگیرد؛ متخصصان تحلیل کسب و کار، که به همراه ذینفعان و تیم محصول کار میکنند، تعیین میکنند که چه چیزی برای شرایط مشخصشده مناسب است.
این راهنما با متدولوژی متفاوت است. متدولوژی یک مجموعه نظاممند از شیوهها، تکنیکها، پروسهها و قوانین مورد استفاده توسط افرادی است که در حیطه یک رشته کار میکنند. از طرف دیگر، راهنما عبارت است از یک شالوده که سازمانها میتوانند بر مبنای آن متدولوژیها، سیاستها، پروسهها، قوانین، ابزارها و تکنیکهای لازم برای اجرای مؤثر تحلیل کسب و کار را ایجاد کنند. این راهنما با جامعه جهانی در مورد آنچه که حرفه تحلیل کسب و کار را تشکیل میدهد، همراست است و هدف آن کمک به سازمانها برای شناسایی بهبودها در قابلیتهای تحلیل کسب و کار به وسیله کسب اطمینان از تعریف و درک مشترک تحلیل کسب و کار میباشد.
دلیل نیاز داشتن به این راهنما
با تلاش سازمانها برای تأمین خواستههای بازار، انتظار میرود که راه حلهای بهتر با سرعت بیشتر و با هزینه کمتر ارائه شوند. تحقیق اخیر PMI تحلیل کسبوکار را به عنوان یک شایستگی کلیدی برای کمک به سازمانها در جهت دستیابی به این هدف شناسایی کرد. هدف استاندارد تحلیل کسب و کار و راهنمای PMI در خصوص تحلیل کسب و کار کمک به سازمانها و افراد در درک تحلیل کسب و کار به عنوان مبنایی برای دستیابی به فرآیندهای کسب و کار بالغ و مؤثر میباشد.
مخاطب هدف برای این راهنما
این راهنما برای کسانی که به فعالیتهای تحلیل کسبوکار میپردازند، صرف نظر از عنوان شغلی یا درصد زمان صرفشده برای انجام تحلیل کسب و کار، در نظر گرفته شده است. این راهنما همچنین برای کسانی که به فعالیت تحلیل کسب و کار مشغول هستند، برای مثال کسانی که به انجام فعالیتهای مدیریت پرتفوی، برنامه یا پروژه میپردازند، در نظر گرفته شده است. این راهنما میتواند توسط سازمانها و تیمهای پروژه برای درک آنچه که شیوه خوب تحلیل کسب و کار را تشکیل میدهد و به عنوان چارچوبی که برای ارائه زبان و ساختار مشترک در خصوص تحلیل کسب و کار عمل میکند، مورد استفاده قرار بگیرد.
ارزش تحلیل کسبوکار
سازمانهای با شیوههای تحلیل کسبوکار بسیار بالغ معتقد هستند که تحلیل کسب و کار دارای تأثیر ملموس بر موفقیت سازمان و کسب مزیت رقابتی آنها است. تحقیق صورت گرفته در این زمینه تأیید کرده است که درصد زیادی از سازمانهای بسیار بالغ خودشان را با توجه به موارد زیر بالاتر از سازمانهای همتای خود رتبهبندی میکنند:
- توانایی برای پیادهسازی استراتژی
- چابکی سازمانی
- مدیریت پروژهها
- عملکرد مالی کل
بر اساس تحقیقات مهمی که تحلیل کسبوکار را به عنوان یک شایستگی کلیدی تأیید میکنند، سازمانهایی که شیوههای تحلیل کسب و کار بالغ را دنبال میکنند، نتایج بهتری ارائه خواهند کرد و عملکرد کارآمدتر و مؤثرتری نسبت به سازمانهای همتای خود با شیوههای نابالغ دارند.
گزارش PMI نشان میدهد که سازمانها میتوانند توجه بیشتری به سه حوزه مهم زیر بهمنظور بهبود اثربخشی قابلیتهای تحلیل کسب و کار خود داشته باشند:
- افراد. بهکارگیری منابع انسانی لازم که میتوانند به طور مناسب از تحلیل کسبوکار برای ارائه راهحل برای مسائل یا ایجاد فرصتهای مورد نظر پرتفویها، برنامهها و پروژهها استفاده کنند و در عین حال، مهارتهای لازم برای انجام این نقش مهم را شناسایی کرده و توسعه دهند.
- فرآیندها. ایجاد و استانداردسازی فرآیندها در سطوح پرتفوی، برنامه و پروژه، به طوری که بهکارگیری مستمر تحلیل کسب و کار خوب میتواند در طرحهای سازمان اتفاق بیافتد.
- فرهنگ. ایجاد احساس ضرورت در مدیریت ارشد، بهطوریکه مدیریت اجرایی و حامیان مالی کاملاً برای تحلیل کسب و کار به عنوان یک شایستگی مهم ارزش قائل باشند و حمایت و تعهد لازم را برای ارتقاء در سراسر سازمان فراهم کنند.
افرادی که مسئول انجام تحلیل کسب و کار هستند، میتوانند به طور مشارکتی با اعضاء سازمان خود برای تعیین و اعمال سطوح مناسب از شیوههای خوب تحلیل کسب و کار با توجه به شرایط و نیازهای مختلف کار کنند. تلاش برای تعیین و بهکارگیری فرآیندها، ابزارها، تکنیکها و سایر آیتمهای مناسب تحلیل کسب و کار متناسبسازی نامیده میشود. برای اطلاعات بیشتر راجع به اینکه چگونه شیوههای تحلیل کسب و کار ممکن است برای پاسخگویی به نیازهای خاص سازمان متناسبسازی شوند، به بخش ۱٫۳٫۴ رجوع کنید.
تحلیل کسب و کار را میتوان هنگام ایجاد یا بهبود یک محصول، حل یک مسئله یا جستجو برای درک نیازهای ذینفعان اجرا کرد. ارزش تحلیل کسب و کار شامل بسیاری از صنایع و انواع پروژهها میباشد. برای مثال:
- در صنعت مالی، از تحلیل کسب و کار میتوان برای ایجاد یا اصلاح محصولات مالی به منظور تأمین نیازهای مشتریان استفاده کرد؛
- در صنعت بهداشت و درمان، از تحلیل کسب و کار میتوان برای بهحداقل رساندن زمان انتظار از ورود تا اولین تشخیص استفاده کرد؛
- در رابطه با پروژههای ساخت و ساز، از تحلیل کسب و کار میتوان برای تعریف شرایط لازم ساختمانهای جدید به منظور استفاده به عنوان مبنای محدوده کار استفاده کرد؛
- دولتها از تحلیل کسب و کار برای تحلیل شرایط و تعیین بهترین راه حل برای بهبود مسائلی مانند فقر، بحرانهای اقتصادی و مسائل زیست محیطی استفاده میکنند؛
- در بخش تولید، از تحلیل کسب و کار میتوان برای بهینهسازی فرآیندهای تولید استفاده کرد؛
- در رابطه با پروژههای IT، از تحلیل کسب و کار میتوان برای ترجمه نیازمندی های کسب و کار به نیازمندی های سیستم و ذینفعان به منظور ارائه راهنمایی شفاف به طراحان و توسعهدهندگان درباره آنچه که باید بسازند، استفاده کرد.
عدم قطعیتهای زیادی وجود دارند که نتایج کسب و کار را تحت تأثیر قرار میدهند، مانند اینکه آیا مصرفکنندگان محصول را بعد از ساخت خریداری خواهند کرد یا خیر؟ آیا زیرساختهای موجود از نرخ رشد آتی پشتیبانی خواهند کرد یا خی؟. عدم قطعیتهای مربوط به داشتن کارکنان کافی برای پشتیبانی از تقاضای مشتریان یا ناشناختههای زیادی که میتوانند منجر به شکسته محصول در صورت استفاده به صورت غیر متعارف شوند که هنگام طراحی محصول در نظر گرفته نشدهاند. تحلیل کسب و کار مؤثر افراد، گروهها و سازمانهای عمومی و خصوصی را قادر میسازد تا به نتایج بهتری در خصوص کسب و کار دست پیدا کنند. تحلیل کسب و کار مؤثر به موارد زیر کمک میکند:
- توجه به نیازهای کسب و کار؛
- مدیریت ریسک و کاهش دوباره کاری؛
- بهحداقلرساندن نقصهای محصول، مرجوع کردن، دادخواستها و کاهش اعتماد مصرفکننده و
- جلب رضایت ذینفعان
این نوشته بخشی از ترجمه فصل اول راهنمای تحلیل کسب و کار موسسه PMI است که توسط آکادمی تحلیل کسب و کار ترجمه شده است. برای دانلود رایگان فصل اول بر روی تصویر پایین کلیک کنید.