در این مطلب در نظر داریم در این خصوص توضیحاتی ارائه نماییم که چرا متخصصین مدیریت فرایند باید تحلیل کسب و کار فرا بگیرند لیکن پیش از پرداختن به اصل موضوع لازم است توضیحات مختصری در مورد تحلیل کسب و کار ارائه نماییم.
در ادامه گام های اصلی تحلیل کسب و کار را مشادهده خواهید کرد.
گام های اصلی تحلیل کسب و کار شامل گام های زیر است:
- شناسایی انواع مشکلات و فرصت ها به عنوان ورودی
- شناسایی ذینفعان مرتبط با مشکل یا فرصت
- استخراج نیازمندی های ذینفعان مرتبط با مشکل یا فرصت
- تحلیل نیازمندی ها و تعریف طراحی
- مدیریت چرخه نیازمندی ها
- تحلیل استراتژی
- شناسایی راهکارهای بالقوه در مورد مشکل یا فرصت
- ارزیابی راهکارهای شناسایی شده و انتخاب راهکار منتخب
- مشارکت در پیاده سازی و اجرای راهکار
- ارزیابی راهکار منتخب پیاده سازی شده
البته برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مراحل و گام های تحلیل کسب و کار می توانید به استاندارد BABOK مراجعه نمایید.
دلیل اول یادگیری تحلیل کسب و کار برای متخصصین مدیریت فرایند
همانطورکه در گام های اصلی مربوط به تحلیل کسب و کار ارائه شده است، گام هفتم در تحلیل کسب و کار، شناسایی راهکارهای بالقوه در مورد مشکل یا فرصت است.
حالا این راهکار می تواند از جنس فرایند و بهبود فرایند باشد یا از هر جنس و نوع دیگری. به عبارت دیگر راهکار برون رفت از مشکل مورد نظر یا دست یابی به منافع حاصل از فرصت شناسایی شده، بواسطه کار بر روی فرایندها اتفاق خواهد افتاد یا بجز فرایندها، راهکارهای دیگری نیز برای این منظور وجود دارد که از جنس فرایند نیستند.
حتما این ضرب المثل معروف را شنیده اید: اگر تنها ابزاری که در اختیار دارید چکش باشد، همه را میخ خواهید دید.
اگر تنها تخصصی که دارید مدیریت فرایند باشد، ناخودآگاه همه راهکارهایی که پیشنهاد می دهید از جنس فرایند خواهد بود و این موضوع یک اشتباه خطرناک است. بنابر این توصیه میشود همه متخصصین مدیریت فرایند برای جلوگیری از این اشتباه حتما تحلیل کسب و کار یاد بگیرند.
البته این تنها دلیل یادگیری تحلیل کسب و کار برای متخصصین مدیریت فرایند نیست.
دلیل دوم یادگیری تحلیل کسب و کار برای متخصصین مدیریت فرایند
یک متخصص، مشاور و استقرار دهندۀ نظام فرآیندی برای حرکت خویش، نیاز به تحلیل کسب و کار دارد. او باید متوجه باشد که در تمام کارها و مراحلی که برای استقرار و بهبود نظام فرآیند انجام می دهد، از چارچوب و شاکلۀ تحلیل کسب و کار استفاده می نماید اما این نگاه بدیهی که در کاربرد تحلیل کسب و کار در مدیریت فرآیندها وجود دارد، نیاز به تقویت دارد.
متخصص فرآیند با آشنایی و تسلط بر چارچوب تحلیل کسب و کار، مطمئناً در حوزۀ کاری خویش با استقبال بیشتری مواجه می شود و سازمان ها بیشتر می توانند بر روی نقشۀ عملیاتی که وی ارائه می دهد، مانور دهند و منابع سازمان را در اختیارش بگذارند. یک متخصص مدیریت فرآیند که با ابزارها و رویکردهای تحلیل کسب و کار آشنا است، به اصطلاح عامیانه، حرفش سند است و خریدار دارد و روشن تر می تواند مجموعه استدلال های خویش را برای حل مشکلات و مصائب سازمان در اختیار آنان قرار دهد. در واقع او برای تدوین نقشۀ فرآیندی سازمان و در واقع برای End to End کردن فرآیندها، به صورت پایه ای نیازهای یک سازمان را در سطوح مختلف سنجیده است و از مرحلۀ زنجیره ارزش تا طراحی فعالیت های فرآیندی، می داند که چه راهکاری ارائه داده است و این راهکار می تواند براساس مدل BACCM مؤسسۀ IIBA تا درجۀ بسیار بالایی همخوانی داشته باشد.
در واقع آشنایی با گام ها و مراحل تحلیل کسب و کار و کاربست آن در پروژه های مدیریت فرایند می تواند تا حد بسیاری از ریسک های ناشی از استقرار مدیریت فرایند در سازمان ها کاسته و موفقیت پروژه های مدیریت فرایند را بیش از پیش تضمین نماید.
دلیل سوم یادگیری تحلیل کسب و کار برای متخصصین مدیریت فرایند
همانطور که در گزارش موسسه PMI در خصوص اهمیت تحلیل کسب و کار نیز آورده شده است، استخراج نادرست و غلط نیازمندی های ذینفعان دومین دلیل شکست انواع پروژه ها در سطح دنیا است. پروژه های مدیریت فرایند نیز از این قائده مستثنی نبوده و به منظور موفقیت بیشتر لازم است که توجه خاصی به ذینفعان فرایندها شود که موضوع اصلی تحلیل کسب و کار نیز همین است.
یکی از کلیدی ترین فعالیت ها و در واقع می شود گفت قلب تپندۀ تحلیل کسب و کار، مهندسی نیازمندیها (RE) است. یک متخصص فرآیند با گذراندن دوره تحلیل کسب و کار، می تواند با مبانی مهندسی نیازمندیها آشنا شود. ابتدا از طریق متدولوژی طرح وارۀ نیازمندیهای IIBA با انواع آنها آشنا می شود و سپس در ادامه می فهمد که چگونه باید آنها را در طول یک پروژه به کار گیرد و یکی از کارآمدترین پروژها، می تواند طرح ریزی نظام فرآیندی در یک سازمان باشد.
همچنین ارتباط تنگاتنگ و قابل تأملی بین مدیریت فرآیند و تحلیل کسب و کار وجود دارد. از منظر IIBA، مدیریت فرآیند یک لنز یا عینک است که با کمک آن بهتر می توان گستره و ابعاد تحلیل کسب و کار را مشاهده نمود و بهترین و مقتضی ترین تصمیم را برای رفع مشکلات و چالش های سازمان ارائه داد.
دلیل چهارم یادگیری تحلیل کسب و کار برای متخصصین مدیریت فرایند
وقتی تحلیلگر کسب و کار، لنز مدیریت فرآیند را به چشمانش می زند قادر خواهد بود ریشه مشکلات، چالش ها، ریسک ها و فرصت های سازمان را با فاصلۀ کانونی قابل اعتنایی مشاهده نماید. او ممکن است دریابد که برای بهبود مشکلات پیش رو، چه راهکاری می تواند ارائه دهد که مورد تایید ذینفعان و مدیران سازمان باشد و همچنین قادر خواهد بود که با دریافتی تطبیقی، در طول مسیر خویش، راهکار خویش را ارزیابی نماید و آن را مورد بازنگری و بهبود قرار دهد. چرخۀ حیات مندرج در تحلیل کسب و کار باعث می شود که تحلیلگر کسب و کار بهتر بتواند در هر فاز، مسیر ورود یا خروج را به مراحل بعد، تعیین نماید و در هر مسیر، چه رویکرد فرآیندی مطلوبی را در پیش گیرد.
در تصویر پایین چشم اندازها یا لنزهای ۱۰ گانه ارائه شده توسط موسسه IIBA را مشاهده می نمایید.
همانطورکه در در تصویر مشخص است، یکی از لنزهایی که یک تحلیلگر کسب و کار باید به آن مجهز شود، مدیریت فرایندها یا همان BPM است. متخصصان مدیریت فرایند با توجه به اینکه به کی از این لنزها تسلط کافی دارند، نسبت به سایرین که در شرف یادگیری تحلیل کسب و کار هستند، یک گام جلوتر هستند.
در واقع یکی از نقش های عام و متداولی که تحلیگران کسب و کار در سازمان ها بر عهده می گیرند، تحلیلگر فرایندی است که امروزه در همۀ صنایع می توان نمود آن را مشاهده نمود، پیش نیاز یک تحلیگر فرآیند، تحلیلگر کسب و کار است و آشنایی با ادبیات تحلیل کسب و کار به خوبی می تواند، مسیر ارتقای شغلی را در این قسمت فراهم و تسهیل نماید.
آکادمی تحلیل کسب و کار با در اختیار داشتن یک تیم قوی در این زمینه، دوره های آموزشی فوق العاده ای در حوزه تحلیل کسب و کار برگزار می کند که با سایر دوره های آموزشی تحلیل کسب و کار در کشور حتی در سطح دنیا تفاوت هایی دارد.